آیت الله میرزا احمد سیبویه

ماجرای دو دینار!!!

آیت الله میرزا احمد سیبویه می فرمود: زمانی که در نجف اشرف اقامت داشتیم، روزی منزل بودم که ناگهان کسی در زد. رفتم در را باز کردم و دیدم شخصی دم در ایستاده است. دو دینار به من داد و رفت. من هم بی درنگ آن را در کلاهم گذاشتم و برگشتم و نشستم. چند لحظه بعد دوباره کسی در زد. رفتم بیرون؛ شخص دیگری بود، گ...

أمر مادرم زهرا علیها السلام

آیت الله میرزا احمد سیبویه می فرمودند: در جلسه ی روضه ی هفتگی منزلمان در کربلا، یک هفته مرحوم حاج عبدالزهراء (ره) و مرحوم آیت الله سیّدکاظم قزوینی(ره) با هم به جلسه ی روضه آمدند. مرحوم حاج عبدالزهراء که قرار بود منبر برود، به مرحوم آیت الله قزوینی تعارف منبر کرد. در این حال مرحوم قزوینی به مرحوم ح...