شرح زیارت امام زمان(عج) در روز جمعه توسط استاد موسوی مطلق - جلسه هفتم
بسم الله الرحمن الرحیم
زیارت امام زمان در روز جمعه را با همدیگر مرور میکردیم.اکنون به فرازهای پایانی زیارت آن حضرت رسیدیم. بازهم مجدداً و برای چندمین بار صلوات خدا را در این زیارت نثار وجود مقدس امام زمان و اهل بیت آن بزرگوار مینماییم.
یا مَوْلای یا صَاحِبَ الزَّمَانِ
در این فراز دو ویژگی از ویژگیهای حضرت، از صفات حضرت و از مقامات آن حضرت بیان میشود.
اول این که ایشان مولا و سرپرست ماست؛
دوم این که صاحب زمان است.
1. امام زمان هم صاحب زمان هستند هم صاحب مکان، هم صاحب امر، و هم صاحب نفوس هستند؛ این جا و در این فراز به آن ویژگی که صاحب الزمان است اشاره شده است، علتش هم این است که بحث ظهور است و ظهور حضرت در ظرف زمان محقق میشود، و توقع خروج آن بزرگوار و توقع ظهور آن بزرگوار مطرح شده است. لذا زمان در این جا موضوعیت دارد.
صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیكَ وَ عَلَى آلِ بَیتِكَ؛
پیرامون این صلوات بر حضرت و آل بیت آن بزرگوار در جلسات قبلی سخن به میان آمده است.
بعد میفرماید که این چنین بگویید:
هَذَا یوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُكَ، وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَى یدَیكَ، وَ قَتْلُ الْكَافِرِینَ بِسَیفِكَ.
اولا بحث خود روز جمعه است.
هَذَا یوْمُ الْجُمُعَةِ؛ امروز روز جمعه است.
خُب! روز جمعه چه ویژگی هایی دارد؟
روز تو است و توقع ظهور شما در این روز میرود. گشایش کار مومنین در چنین روزی به دست تو است. کشتار کافرین در چنین روزی توسط تو و شمشیر تو صورت خواهد گرفت.
اگرچه همه ایام متعلق به خدای متعال است، اما از روز جمعه به عنوان سید ایام اسم برده شده است.
لِکل شیٍ سیّد؛ برای هر چیزی آقایی است.
سیّد الانبیاء، خاتم الانبیاء است؛ سیّدالاوصیاء امیرالمومنین است؛ سیّد الشهور(ماهها) ماه مبارک رمضان است؛ سیّد لیالی، لیله القدر است؛ سید أذکار هم صلوات است و هم لا اله الا الله است؛ سید ملائکه جبرائیل است؛ سیّد مجالس، مجالس شیعه است. لذا سید روزها هم روز جمعه است که در آثار و برکاتش روایات فراوانی آمده است. اما این که میگویند روز جمعه، چون روز امام زمان است و توقع ظهور میرود.
در تاریخ آمده است؛ وقتی متوکل دستور داد امام هادی علیه السلام را آوردند یعنی حضرت را احضار کردند تبعید و..... زندان، شخصی میگوید من در زندان رفتم پیش حضرت و آنجا سوال کردم که آقا معنای این جملهای که با روزگار دشمنی نکنید که با شما دشمنی خواهد کرد یعنی چه؟
لا تُعادُوا الایام فتُعادیكم؛
یا مثلا ما در روایات دیگر داریم که:
لا تسبوا الدهر فان الله هو الدهر؛ روزگار را سبّ نکنید، فحش ندهید.
اصلاً منظور از روزگار همان خدا است، لذا فرمودند أیام را نفرین نکنید، حرف بد نزنید.
این جا هم آن شخص میگوید سوال کردم که آقا این عبارت یعنی چه؟ امام هادی علیه السلام فرمودند: أیام؛ ما هستیم. این که فرمودند با روزگار و ایام دشمنی نکنید: لا تُعادُوا الایام؛ ایام؛ ما اهل بیت هستیم. لذا به زبان رمز و کنایه گفته شده است. یا اینکه منظور از باطن ایام، اهل بیت عصمت و طهارت است.
امام هادی فرمود: شنبه متعلق است به نبی مکرم اسلام، یکشنبه میشود امیرالمومنین، دوشنبه میشود امام حسن و امام حسین، سه شنبه میشود امام سجاد و امام باقر و امام صادق، چهارشنبه میشود حضرت موسی بن جعفر و حضرت امام رضا و حضرت جواد. بعد فرمودند و پنج شنبه میشود من و فرزندم امام حسن عسگری و روز جمعه میشود فرزند ما وجود مقدس بقیه الله الاعظم. تازه همه فهمیدند معنی ایام یعنی چه. خب وقتی این روز به نام خود حضرت رقم خورده پس أَولی این است که این روز که به نام خودِ حضرت است، حضرت تشریف بیاورند.
2. روایات بسیار زیادی داریم که در تعیین روزها، روز جمعه را انتخاب کردند. بقیه مناسبتها قابل تغییر هستند و بینشان جمع است. جمع میشود کرد به این روایاتی که مثلاً امام زمان شب قدر میآید، امام زمان روز عاشورا میآید، اما بالاخره امام زمان کی میآید؟! کدام یک از آنها است... تعبیر دیگری که شبیه این عبارات است که آن شب قدری که جمعه میافتد یا آن عاشورایی که جمعه میافتد و ثانیاً این که این سرّالهی است، مخفی کرده اند. ثالثا این که یک روز ظهور میکند، در واقع بروز آن ظهور مهم است. یک روز، روزی است که آغاز میشود و پیروزی هایی که به دست میآورد. بعد مردم متوجه میشوند چه بسا حضرت شب قدر ظهور بفرمایند، یعنی خروج بفرمایند. بعد تا این که همه مردم متوجه بشوند تسلط نسبی پیدا شود اتفاق میافتد. مثلاً روز عاشورا. بهرحال در این روزها تغییر میکند. در این مناسبتها که نوشتهاند. اما در روز جمعه آمدنش خیلی روایات داریم که حضرت روز جمعه ظهور خواهند کرد و باز روایات دیگر داریم که وجود مقدس امام زمان هر جمعه خودش مهیای ظهور است. یعنی از صبح علی الطلوع، امام مهیا است، بلکه خدای متعال إذن بفرمایند. چون در روایات داریم که ظهور حضرت بغتتا" رُخ می دهد. بغتتا یعنی به طور ناگهانی. این علائم که گفتند، اراده پروردگار میتواند همه را در یک شب اصلاح بفرماید و حضرت بیاید. یعنی اصلاً شما گمان هم نمیکنید که چه شده است. لذا باید انسان آماده باشد. بغتتا یعنی ناگهانی. در روایت داریم که آن حضرت، روزهای جمعه کنار بیت الله الحرام است و برای انتظار ظهور ایستاده است. عصر جمعه که میشود، حضرت این عبارت را نمیدانم که چگونه بیان کنم کأنه ناامید میشود از این که امروز ظهور، اتفاق نیفتاد و غم، وجود مقدس حضرت را میگیرد. اهل معنا میگویند غمِ عصرروز جمعه، غمی است که بر دل امام زمان مستولی شده است و دوستانشان که به آن حضرت نزدیک هستند و حتی بسیاری از مردم، یک عدهای ندانسته، غم آنها را میگیرد. اما اهل معرفت میدانند که حضرت از کنار خانه خدا الان فاصله گرفته است و روزی که ظهور بفرماید دوباره در روز جمعه کنار کعبه است. دستش را به خانه خدا میزند و آغاز میفرماید ظهور را.
باز این جا میفرماید گشایش کار مومنان به دست مبارک امام زمان است چون این دست، دست با برکتی است وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى یدَیكَ، دستی است که ظهور حق به دست او و به واسطه آن ظهور و بروز پیدا میکند. این جا هم دوباره همین است. مومنین گشایش در کارشان ایجاد میشود.
وَ قَتْلُ الْكَافِرِینَ بِسَیفِكَ؛ آن روز که حضرت بیاید، کافرین به واسطه ی شمشیر امام زمان به قتل میرسند. این چنین نیست که امام زمان بیاید و کشتار راه بیاندازد.دقت کنید، کافر را میکُشد. کافر کسی است که حق را میداند و شناخته و دیده است، اما میپوشاند.در واقع نمیخواهد قبول کند. لذا اینها به دست مبارک امام زمان همه کشته خواهند شد. به هر تعدادی که باشند و با هر سلاحی که بوده باشد از جمله کسانی که به دست امام زمان کشته خواهند شد کفار هستند.
وَ أَنَا یا مَوْلای فِیهِ ضَیفُكَ وَ جَارُكَ.
در ادامه خطاب به امام زمان میگوییم: ما فِیهِ ضَیفُكَ وَ جَارُكَ؛ ما هم مهمان توأیم، هم همسایه تو هستیم وَ جَارُكَ نزدیک تو هستیم، سرِ سفره شما ما میهمان هستیم. جار هم به معنای قرب شیعه است نسبت به وجود مقدس امام زمان، نه همسایه ظاهری. کما این که ما نسبت به خدای متعال هم این چنین هستیم. یاجَارِی اللَّصِیقَ یکی از اسماء خدا این است که ما به خدای متعال بگوییم، این چنین میخوانیم. در دعای مشلول است یا جَارِی اللَّصِیقَ جار همسایه است.
لصیق هم یعنی چسبیده. همسایه دیوار به دیوار! خب وقتی ما نسبت به خدای متعال باید این چنین باشیم، خدا نسبت به ما اینقدر نزدیک است، امام زمان هم همین طوری است. ما هیچ چیزی نداریم جز این که مهمان شما هستیم. سرسفره شما هستیم و همسایه شما هستیم. به شما نزدیکیم، به شما قرب داریم. این جا دیگر حریمی نیست که شما چیزهای دیگر را وسط بیاورید؛ من آنم که اینچنین کردم، من آنم که این قدر اعمال داشتم، اینقدر عبادات کردم. اصل و نسب من این است، ثروت من این است، قدرت من این است، من این کارها را انجام دادم، اعمال من این است.
هیچکدام این جا دیگر به کار نمیآید... لذا فضا راعاطفی میکند! کاملاً فضا را احساسی میکند و ما با هر کاری که انجام دادیم، نتیجهاش شده این که ما الان مهمان هستیم. قاعده هم این است شما باید مهمان را اکرام کنید ولو این که کافر باشد. ما هرچه باشیم دیگر مهمانیم، آمدهایم و نزدیک به شما هستیم، آن وقت شما چه هستید؟!
راه گدایی این است؛ وقتی قرار است ما چیزی از خدا طلب کنیم به ما یاد داده اند. وقتی حاجتی دارید میخواهید چیزی بگیرید چند تا کار را انجام دهید:
1- این که گناهان خودتان را برشمارید؛ من این هستم، خودت را معرفی کن؛ حقیر، مسکین، مستکین!. این چنین خودت را معرفی کن.
2- نعمتهای خدا را هم به یاد بیاور. بگو
خدایا من اصلا چیزی نداشتم. تو بودی که آبروی مرا حفظ کردی. تو بودی که به من مال دادی، تو بودی که آنجا به من قدرت دادی، نعمت هایی که به خودت داده و نعمت هایی که به همه داده و تو هم داری استفاده میکنی را برشمار.
3- بعد که این عبارات تمام شد؛ شروع کن از خدا تعریف کردن! تو عزیزی، تو حکیمی، تو نماینده فضلی، یا رئوف یا رحیم، یا حنان یا منان یا سید السادات یا مجیب الدعوات یا قاضی الحاجات. این چنین خدا را بخوان. بعد درخواستت را بگو.
حالا اینجا اگر به امام زمان خودت را معرفی کردی، بعد حالا خود حضرت را معرفی کن. بگو آقا ما که چیزی نداریم اینها هم مال شماست چون ضَیفُكَ ما میهمان تو هستیم، جارک همسایه تو هستیم. دست کاملا خالی است، اما تو چه هستی؟! وَ أَنْتَ یا مَوْلای؛ تو مولایی اما چه مولایی؟! كَرِیمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ؛ هم کریمی هم کریم زادهای. خودت کریمی، پدر و اجدادت هم، همه کریم بودند، وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیافَةِ وَ الْإِجَارَةِ؛ چون شما امر شُدید از ناحیه خدا به دو تا کار:
1- سفره داری
2- پناه دادن به مردم
در پناه بودن، همسایه بودن. زیارات ائمه هر روز که ما داریم را میخوانیم، آن ویژگی که تکرار شده برای همه ائمه، سفره داری است. سفره داری را دوست دارند. تُحِبُ الضِّیافَةِ؛ در مورد وجود مقدس همه اهل بیت هم آمده است. منتها آن جایی که به این دو ویژگی امر شده است، در زیارت وجود مقدس امام زمان است و همچنین سیدالشهدا علیه السلام و نیز زیارت امام حسن هم همین طور آمده است. میگوید آقا! شما از ناحیه خدا أمرشُدهاید به این که سفره دار باشید. مردم میآیند درِ خانه شما و همه را و هیچ کس را هم ناامید رد نکردهاید.
گفت برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگیـن پادشــاهی دهد از کـرم گدا را
این ایام ایام، نزول آیاتی است. از جمله آیه شریفه ولایت است که گدا آمده از مسجد بیرون، چیزی گیرش نیامده! در مسجد هم هرچه داد زد کسی کمکش نکرد! همه مشغول عبادت بودند، هنوز اذان نشده بود، امیرالمومنین هم نافله میخواندند. تا دید گدا آمده، انگشتر مبارکش را در آوردند و دادند و آیه نازل شد:
اِنّما وَلیكُمْ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یقیمُونَ الصلَّوهَ وَ یؤتُونَ الزَّكاهَ وَ هُمْ راكِعُونَ؛
إنما حصر است. یعنی این است و جز این نیست. ولیّ شما، سرپرست شما، خدا است ورسول و آن کسی که نماز میخواند و در حالت رکوع زکات میدهد.
همه نوشتند، همه شاهد بودند که پیغمبر فرمودند این آیه در شأن وجود مقدس امیرالمومنین نازل شده است.
همین ایام بیست و چهار ذی الحجه روز نزول آیه هل أتی است. مظهر این سفره داری و کرم، اهل بیت هستند. سه روز، اهل بیت انفاق کردند. حالا بچه هایشان تازه از بیماری خارج شدند. باید نذر را ادا کنند. سَحر که آب میل فرمودند، مختصر آرد جویی قرض شده و تهیه شده است، آن را نان پختند. دقیقاً موقع أذان مسکین آمده است. امیرالمومنین رفت و قرص نانش را داد. حضرت زهرا یک نگاهی کرد و دید امام زمانش همچین کاری کرده است او هم رفت داد. بچهها نگاه کردند دیدند پدر و مادر انفاق کردند آنها هم رفتند نانشان را دادند! فضّه یک نگاهی کرد دید اینها سادات دین هستند امامشان است، اهل بیتند، انفاق کردند او هم رفت و همین کار را کرد. عمل مهم بود. آن مسکین با یک قرص نان هم سیر میشد اما آنها برای خدا این کار را انجام دادند. انفاق ارزشمند است. شب دوم یتیم و شب سوم اسیر آمده است. عین این سه شب را آنها انفاق کردند. از این انفاق خوشحال هم بودند چون یکی ازآثار انفاق نشاط است؛ یکی جلوگیری از افسردگی است. اصلاً روح آدم را به پرواز در میآورد. مومن نیازمند به إنفاق است. مومن برای حرکتش باید انفاق کند. انفاق؛ به انسان سرعت میدهد و آنها این کار را کردند و جالب این که امیرالمومنین در مسائل دینی اجبارنکرد. لذا اجبار نباید باشد، تشویق باید باشد. شما انجام بده دیگران حرکت میکنند. امیرالمومنین خودش داده تکلیف نکردند اما دیگران پیرو راه وجود مقدس امیرالمومنین شدند.
بعد هم آیه نازل شد: وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ.
نکته مهم این است عَلى حُبِّهِ و این عَلى حُبِّهِ رمز اول است.
مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ؛ این هم رمز دومش: حُبِّهِ و لوجْهِ اللَّهِ...
حالا که اشاره شد به آیات نازل شده در این ایام، آیه تطهیر را هم داریم و مباهله که بیست و چهارم است. بالاترین و عظیمترین فضیلت امیرالمومنین در
قرآن، آیه مباهله است. مباهله غدیر ثانی است... اما متأسفانه فراموش شده است.حتماً این بیست و چهارم را تبلیغ و تکریم و تمجید کنید که روز مباهله را بشناسند.
می فرماید شما از ناحیه خدا أمر شُده اید به این که سفره دار باشید و پناهگاه مردم باشید.
در زیارت جامعه کبیره هم به همین ویژگی اشاره شده است: أَضِفْنِی حالا که این چنین است ما که آمده ایم سرِ سفره شما، آمدیم به قرب شما و در پناه شما قرار گرفته ایم، شما هم که کریم و کریم زاده هستید و از ناحیه خدا هم امر شُده اید به ضیافت و ایجاد سفره داری و پناه دادن مردم: فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی؛ ما را هم میهمان کن و ما را هم پناه بده.
گفت آمدهام ای شاه پناهم بده! که عالم از این خوبتر پناه ندارد. محال ممکن است کسی پناه بیاورد به اهل بیت و اهل بیت پناهش ندهند. محال ممکن است کسی از این ذوات مقدس درخواستی داشته باشد و درخواستش اجابت نشود. یعنی دست خالی برگردد. امکان نیست، غیرقابل امکان است این چنین چیز. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله فهری زنجانی را، ایشان زمانی که آیت الله العظمی بهجت زنده بودند نقل میکرد، آقای بهجت گفتند: من رفتم حرم امام رضا و در عالم مکاشفه امام رضا را دیدم. حضرت فرمودند شما باور میکنید کسی به ما پناه بیاورد و ما پناهش ندهیم؟! شما باور میکنید کسی به ما پناه بیاورد و ما پناهش ندهیم؟! شما باور میکنید کسی به ما پناه بیاورد و ما پناهش ندهیم؟!. چنین چیزی اصلا امکان ندارد فقط باید به این ذوات مقدس اعتماد کرد چون اینها اصلاً اصل کرم هستند. چون اصل کرم هستند و کارشان هم کرم است. بخشش است، کرامت است.این جا هم همین تقاضا را دارد: فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی؛ ما را میهمان کن و ما را پناه بده.
صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیتِكَ الطَّاهِرِینَ.
ان شاءالله که أقوال ما و افعال ما وافکار ما موجب رضای وجود مقدس امام زمان قرار بگیرد.
_______________________________________________________________
(1) مائده/55
افزودن دیدگاه جدید