شرح زیارت امام زمان(عج) در روز جمعه توسط حجت الاسلام استاد سیدعباس موسوی مطلق - جلسه دوم

توقع روز ظهور، شرح زیارت نامه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز جمعه، جلسه دوم 98/4/21
کد خبر: 14529
8563628_568.jpg

 

بسم الله الرحمن الرحیم

زیارت نامه امام زمان در روز جمعه
السَّلامُ عَلَیكَ یا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ،
السَّلامُ عَلَیكَ یا عَینَ اللّهِ فِی خَلْقِهِ، السَّلامُ
عَلَیكَ یا نُورَ اللّهِ الَّذِی یهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَ یفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ.
این سه سلامی بود که در جلسه قبل مطالبی پیرامون آن به محضر عزیزان مطالبی ارائه شد.امروز نیز سایر سلام هایی را که در زیارت امام زمان در روز جمعه آمده است را مرور می‌کنیم.
السَّلامُ عَلَیكَ أَیهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ؛
السَّلامُ عَلَیكَ أَیهَا الْوَلِی النَّاصِحُ؛
السَّلامُ عَلَیكَ یا سَفِینَةَ النَّجَاةِ.
در این سلام به امام زمان عرضه می‌داریم که سلام بر تو ای مهذب خائف. مهذب، به معنای پاک نهاد است و این ویژگی متعلق است به تمام اهل بیت عصمت و طهارت ائمه که همگی مهذب بودند.
در دعای شریف ندبه می خوانیم: یا ابْنَ الْخِیرَةِ الْمُهَذَّبِینَ.

ویژگی دوم خائف است.
اساساً; دو نوع خوف وجود دارد:
خوف ممدوح و خوف مذموم.
خوف ممدوح عبارت است از این که انسان از خدای متعال بترسد. حال سوال مهم این است که خوف از ذات مقدس ربوبی ممدوح است یاخوفی که انسان از آینده دارد ؟ به عبارتی به معنای این که انسان عاقبت به خیر می‌شود یا عاقبت به خیر نمی‌شود؟
خوف‌هایی این چنین، ممدوح است
یا کسی که در امر تربیت قرار دارد، خوف دارد که آیا این کسانی که امر تربیتشان را به عهده گرفته است، آنها به سرمنزل مقصود می‌رساند یا نمی‌رساند؟
خوف و نگرانی رهبر یک جامعه اما از خوف‌های ممدوح است.
خوف مذموم؛ خوف از فقر، خوف از این که انسان آبرویش برود، این‌ها البته معنایی ندارد. اگرچه این که ترسی باعث شود شما طوری عمل کنید که به فقر گرفتار نشوید، طوری عمل کنید که آبروی شما در خطر نیفتد، این‌ها در زیرمجموعه خوف ممدوح اند، اما این که شما به یک سری امور دنیوی بپردازید آنها مذموم است و لذا اولیای الهی لزوماً; در این چنین موضوعات دنیوی مطلقاً; خوف و ترس ندارند.

أَلَا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ. (1)
در میان عقلا و اهل فن، خوف یکی از صفات پسندیده است و حق هم بر این است که امام زمان و اهل بیت در اوج این صفت باشند. چون در هر خصلت پسندیده‌ و نیکویی، امامان ما در حد کمالِ آن صفت را دارند. لذا خائف حقیقی، امام زمان است، مهذب واقعی امام زمان است، سخاوتمند واقعی امام زمان است، شجاع واقعی امام زمان است، بقیه مجازاً; این ویژگی‌ها را دارند و در مراتب پایین‌تر هستند. نبی مکرم اسلام فرمودند:
انا اخوفکم اللّه؛ (2) من از همه شما بیشتر از خدا می‌ترسم.
خوف از خدا یک صفت پسندیده‌ای است و أولی بر این است که پیغمبر این چنین باشد، امامان این چنین باشند، خوف در این جا به قرینه الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ آن خوف ممدوح است. چون در این فراز به دو دلیل خوف ممدوح است؛

اول اینکه اهل بیت از این پلیدی‌ها و از این رذائل به دور هستند. دوم این که الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ. مهذب دلیل بر عصمت امام هم هست، یعنی آن خوف ممدوح است. این مهذب هم که بیان شده منظور این است که امام زمان مهذب الأقوال، مهذب الأفعال و مهذب الأفکار است. یعنی امام زمان در قولش مهذب است، در فعلش مهذب است و در افکار هم مهذب است. این‌ها مراتب تهذیب است و امام در اوج این ویژگی ها قرار دارد.

نکته آنکه ما هم به معنای واقعی باید تلاش کنیم که به این ویژگی ها برسیم. یعنی خائف بودن و مهذب بودن، صفات برجسته‌ای هستند و ما هم باید متخلق به اخلاق امامانمان بشویم. اوج اخلاق این است که ما متخلق به اخلاق الهی شویم. متخلق به اخلاق اهل بیت شدن یعنی اینکه در این مسیر، انسان باید در حرکت باشد و مومنان واقعاً این چنین هستند.
در صفات مومنان در قرآن آمده:
یدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا؛(3) مومنان پروردگارشان را می‌خوانند به واسطه خوف و امید می‌خوانند.
باز در آیه شریفه دیگریآمده: وَ اَمّا مَن خافَ مَقامَ رَبه . (4) اما آن هایی که از این جایگاه پروردگار علی الله از این عظمت پروردگار خوف دارند دو اثر دارد:

وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى؛
آن هایی که از خدا می‌ترسند از این جایگاه با عظمت پروردگار خوف دارند این‌ها دیگر از هوا و هوس فاصله می‌گیرند.
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوَى؛
دومین اثرش هم این خواهد بود که بهشت مأوای آنها خواهد بود. جایگاه همیشگی شان خواهد بود. یعنی خوف، انسان را به سمت رضوان الهی می‌برد.
وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ؛ (5) هر کس از این جایگاه بترسد وخوف داشته باشد خدا دو بهشت به او میدهد. جنتان، یک جنت که خیلی‌ها ازسر لطف پروردگار به آن ورود پیدا می‌کنند و جنت دیگری هم وجود دارد، که آن جنت قرب الهی است.
نبی مکرم اسلام فرمودند: أعلی النّاس منزلة عند اللّه أخوفهم منه (6)

فرمود: بالاترین مردم یعنی کسی از همه بالاتر است، دارای رتبه و مقام نزد خدای متعال است که خوفش بیشتر باشد. هر که خوفش بیش، أجر و قربش نزد خدا بیشتر.
امیر المومنین در حدیث شریفی فرمود:
أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَقْرَبَكُمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى مَجْلِساً أَشَدُّكُمْ لَهُ خَوْفاً ؛(7)
فرمودند: نزدیک ترین شما به خدا آن کسی است که خوف بیشتری داشته باشد. هر کس خوفش بیشتر است به خدا نزدیک‌تر است.
از نبی مکرم اسلام حدیث دیگری نقل است که می فرماید:
لاَ یزَالُ اَلْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ اَلْعَاقِبَه .(8) اصلا گریزی نیست این که مومن همیشه از سوء عاقبتش خائف است.
بهرحال داشتن این خوف در طول زندگی، نتیجه اش این است که ما مکرر از خود سوال کنیم که بالاخره عاقبت به خیر می‌شویم یا عاقبت به‌خیر نمی‌شویم؟. اگر کسی این ویژگی خوف را در وجود خودش تقویت کند، به یکی از صفات وجود مقدس امام زمان نزدیک‌تر شده است و امام زمانی شده است!.نتیجه آنکه انسانِ امام‌زمانی، آن کسی است که مهذب و خائف باشد.

سلام بعدی در این زیارت این است:
السَّلامُ عَلَیكَ أَیهَا الْوَلِی النَّاصِحُ .سلام بر تو ای سرپرست خیر خواهان!
ولیّ؛ به معنای سرپرست است و به معنای دوست و همراه هم آمده است.
یک وقتی ولیّ را برای امام به کار می‌بریم که مقصود از آن سرپرست است ولذا از ویژگی‌های یک رهبر و یک مربی و یک سرپرست، خیر خواهی است. پیامبر عظیم الشأن اسلام آنقدر خیرخواه امت بود که نزدیک بود جانش را از دست بدهد.
لعلك باخع نفسك الا یكونوا مؤمنین . (9)
یعنی از شدت اندوه این مردم که آیا ایمان می‌آورند یا نمی‌آورند می‌خواهی جانت را از دست بدهی؟!
خدا با پیغمبرش این چنین حرف زد.
تمام انبیاء الهی این ویژگی ناصح بودن را داشته اند. اصلاً; رهبر اگر ناصح نباشد شرایط رهبری را ندارد. ناصح بودن جزء لاینفک ویژگی امامان است.
در زیارات و در روایات داریم که امام ناصحٌ لعبادالله است.امام نصیحت کننده است، ناصح است برای تمام عبادالله.خیرخواه است و این خیرخواهی گاهی در أوامر مصداق پیدا میکند و گاهی در نواهی ضرورت پیدا می‌کند. خیرخواهی گاهی به این است که شما مرا به چیزی امر و نهی کنید. چیزی مثل پدر و مادر که خیرخواه بچه هایشان هستند. گاهی این خیرخواهی در بذل و بخشش است. گاهی در نهی است. گاهی خیرخواهی این است که می‌گویند این را بخور و یا آن را نخور. این که انسان بفهمد پدر و مادر او ناصح هستند، خیلی آرام می‌شود؛ هرچه آن خسرو کند شیرین بود! انسان باید بداند امام او حقیقتاً; ناصح است. امام هر دستوری داده است، این دستور برای این است که ما به کمال برسیم چون نفع دنیوی و اخروی ماست. اعتماد به دستور امام معصوم آنگاه حاصل می‌شود که او را خیرخواه خود بدانیم. اگر کسی را خیرخواه خود ندانید مسلما" حرفهایش را نیز نمی‌پذیرید. چه بسا برای حرف هایش باید دلیل بیاورد تا بتواند شما را قانع کند. اما اگر پذیرفتید که یک کسی ناصح شما است حتما" می‌پذیرید. می‌گویید اوهر چه بگوید منفعت من را در نظر دارد و خیرخواه من است. قرآن کریم از زبان حضرت نوح علیه السلام می گوید: ابلغکم رسالات ربی وانصح لکم .(10)
و نیز از زبان حضرت هود علیه السلام: أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمینٌ .(11) من وظیفه‌ام بود که ابلاغ کنم آن چه گردن من بود از ناحیه خدای من و من برای شما یک ناصح امینی هستم.
ناصح امین داریم، ناصح مشفق هم داریم:
حضرت صالح علیه السلام: نَصَحْتُ لَکم وَ لَکنْ لاتُحِبُّونَ النّاصحینَ .(12) من برای شما ناصح هستم، شما را نصیحت می‌کنم اما شما آدم‌های نصیحت گو را دوست ندارید.
افرادی که ریگی به کفششان است،
افرادی که أفسار آن‌ها به دست ابلیس است، این‌ها از نصیحت بدشان می‌آید.
گاهی من دیده‌ام به کسی می‌خواهند حرفی بزنند، می‌گوید اگر می‌خواهی نصیحت کنی، گوش من پُر از نصیحت است! من نصیحت پذیر نیستم!. این شخص یک بیمار خطرناک است، اورژانسی است و باید زود عمل شود. خیلی خطرناک است، بلکه از جنون هم بدتر است. کسی که می‌گوید من نصیحت پذیر نیستم من گوشم پُر است از نصیحت، نه معنای نصیحت را فهمیده و نه ناصح بودن را متوجه شده است. باید از چنین افرادی پرهیز کرد. افراد اهل معصیت نصیحت را دوست ندارند. ولی اگر انسان روح نصیحت پذیری دارد، از نصیحت خوشش می‌آید و یا این که در مقابل نصیحت موضع نمی‌گیرد، او باید خدا را به خاطر این نعمت بزرگ شکر کند.این چنین فردی معلوم است که در مسیر سیر إلی الله قرار دارد چون به کمال نزدیک است و خیر خواهی را می‌پذیرد.
قرآن از زبان حضرت شعیب علیه السلام میگوید: ونصحت لکم .(13)
تمام أنبیاء این چنین بودند. ائمه ما هم این ویژگی را دارند. پس امام زمان ولیٌ ناصح است. بعضی‌ها ولیّ هستند، سرپرست هستند اما این مقام را غصب کردند و ناصح نیستند، اما ولی ئی که از ناحیه خدا این مأموریت را دارد حتما ناصح است.

السَّلامُ عَلَیكَ یا سَفِینَةَ النَّجَاةِ،
به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عرض می‌کنیم که سلام بر تو ای کسی که سفینه نجات هستی!. از آنجا که این دنیا پُر تلاطم است،
توجه به دنیا نیز انسان را غرق می‌کند.اما سفینه در داخل همین دنیای آلوده ی در معرض غرق شدن، انسان را نجات می‌دهد. لذا همه اهل بیت عصمت و طهارت سفینه نجات هستند. در آن حدیث شریف از پیامبر اسلام که: إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ
نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ .(14)
فرمود: مَثَل اهل بیت من بین شما مَثَل کشتی نوح است، هر که داخل این کشتی شود، سوار بر این کشتی شود، نجات پیدا می‌کند و هر کس که تخلف کند هلاک می‌شود. این حدیث از جمله احادیثی است که مورد اتفاق فریقین است.علمای شیعه و سنی به حد تواتر و با أسانید معتبر، این حدیث شریف را نقل کرده‌اند. در سایر زیارت های ‌حضرت هم داریم: اَ لْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ وَ الْوَلِی النَّاصِحِ سَفینَةُ النَّجاةِ عَلَمِ الهُدی.
و از این ویژگی‌ها در زیارتی که آمده است فراوان داریم.
خب! وقتی اهل بیت ما وارث انبیاء هستند و مواریث أنبیاء نزد وجود مقدس امام زمان است، چون از هر پیغمبری ارثی برده است. ازحضرت نوح علیه السلام ناجی بودن او را به ارث برده است.
در زیارت حضرت داریم: وَ وارثَ اَنبیاء و خُلَفاء.
یا در روایت دیگری آمده است که: وَ الْمُنْتَهِی إِلَیهِ مَوَارِیثُ الْأَنْبِیاءِوَ لَدَیهِ مَوجُودٌ اثارُ الأصفِیاءِ. (15) السلام علیک یا وارث علوم النبیین.
أنبیاء کارشان نجات بود.حضرت نوح علیه السلام، مشخصاً سفینه او سبب نجات خلق شد و هر کسی در کشتی حضرت نوح سوارنشد نابود شد؛ چه حیوان، چه انسان، و چه حتی فرزند خودش.

اهل بیت این چنین هستند. پناهگاه خلقند، سبب نجات مردم هستند. عنوان سفینة النجاة هم در زیارت وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام و وجود مقدس امام زمان علیه السلام آمده است.
پیغمبر فرمود: در گوشه راست عرش این چنین نوشته شده است: ان الحسین بن علی فی السماء اکبر منهفی الارض و إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عزوجل مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ.(16)
گوشه ی راست عرش نوشته شده است: مردم بدانید حسین علیه السلام چراغ هدایت است و کشتی نجات است... لذا وجود مقدس امام زمان و امام حسین علیهما السلام، این دو بزرگوار به عنوان دو نماد عاشورا و انتظار، که خَلق را نجات می‌ دهد، خلق را رشد می‌دهد. اهل بیت هم همه را به سمت امام حسین و به سمت منجی و قیام کننده آخرالزمان سوق می‌دادند.
خب! حالا این نجات یعنی چه که آن‌ها سفینه نجات هستند؟!
سفینهء اهل بیت، تبعیت از آن هاست، اطاعت از آن هاست. هرکس از اهل بیت تبعیت کند، اطاعت کند، او نجات پیدا کرده است.
مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یأْتِكُمْ هَلَک.(17)
هر کس از شما تبعیت کند نجات پیدا کرده است. هر کس هم که تخلف کند او نابود شده و هلاک می‌شود.
در مورد شخصیت والای امیرالمومنین امام علی علیه السلام هم داریم:
مَنِ اتَّبَعَکَ نَجی وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْکَ هَلَکَ و انت الطریق الواضح.(18)
اما این که می‌گویند اهل بیت سبب نجات می‌شوند، این سبب نجات و سفینه نجات بودن یعنی چه؟
یعنی اطاعت پذیری از آن بزرگواران. هر کس فرامین آن‌ها را بپذیرد سوار بر این کشتی شده است.
هرکس از فرامین این بزرگواران تبعیت کند سوار بر این کشتی شده است و در نهایتش نجات را به دنبال دارد.

إن شاءالله همه ما در این سفینه نجات که قرار داریم قدرش را بدانیم و از این سفینه خودمان را بیرون نیاندازیم.

__________________________________________________________

پی نوشت ها

(1) یونس/61.

(2) احیاء العلوم/ج 4/ص 135

(3) سجده/16.

(4) نازعات/40.

(5) الرحمن/ 46.

(6) بحارالانوار/ج 77/ص 180

(7) الجعفریات/ص 238.

(8) بحار/ ج 68/ص 366.

(9) شعرا/3.

(10) اعراف/62.

(11) اعراف/68.

(12) اعراف/79.

(13) اعراف/ 93.

(14) مستدرک حاکم نیشابوری/ج 2ج/ص 373.

(15) مفاتیح الجنان زیارت حضرت صاحب الامر به نقل از سید بن طاووس

(16) عیون اخبار الرضا علیه السلام/شیخ صدوق/ج 1/ ص 59.

(17) زیارت جامعه کبیره.

(18) مفاتیح الجنان/ زیارت مطلقه امیرالمومنین.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.