مجموعه کامل شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه دعای برای اولاد و اصول تربیتی فرزند _ بخش ۳۱ الی ۴۵

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان
کد خبر: 15293

 شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه دعای برای اولاد و اصول تربیتی فرزند از حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق

 

 

31-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 یکشنبه 15 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3507

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اجْعَلْهُمْ لِي عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُكَ …

پروردگارا در آنچه از تو می‌خواهم یاورم ساز..

در این این دعا و این فراز نورانی  نکته  هائی لطیف نهفته شده است برخی از آن  نکات این است :  قدم اول در موضوع ِرفع نیازهای مادی ومعنوی دعاو‌درخواست از خداوند است  و قدم دوم اقدام عملی خود دعا کننده است؛

دعا بدون حرکت مانند جسم بدون روح و خورشید بدون نور و حرارت است ،قدم سوم یاری نسبت به همدیگر است و در این یاری فرزندان اولی هستند، فرزند باید یارو یاور والدین باشند در اجرای فرامین الهی و درخواست های که از خداوند باری تعالی دارند.

فرزندی که سد راه والدین باشد و یا حداقل یاری گر آنان نباشد بهره ای از خیر و نیکی نبرده است.

گاهی مشاهده شده فرزندان به جهت رسیدن به یک هدف در زندگی باعث می شوند والدین یا به معصیت آلوده شوند و یا آنچنان که بخواهند راه خدا را بروند نتوانند، اگر سطح توقع را از والدین پایین می آوریم و‌نگاهمان نگاه یاری کننده آنان باشد به ساحل آرامش و رسیدن به کمال نزدیکتر می شویم.

در این فراز از دعا امام العارفین حضرت سجاد سلام الله علیه  در واقع جهت زندگی را مشخص می کند و آن هم حرکت به سمت خداست.

آن کس که والدین خود را در مسیر خدا یاری می کند قطعا امام زمان خود را نیز می تواند یاری کند و قدر مسلم خداوند نیز آنان را یاری می کند و هر که خدا او را یاری کند قدرت یافته آرامش پیدا کرده به مقصود می رسد احساس قدرت پیدا می کند و عاقبت به خیر می شود.

 

32-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 دوشنبه 16 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3508

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

 پروردگارا مرا و نسلم را از شیطان رانده‌شده پناه ده؛

در این فراز از خداوند متعال تقاضای استعاذه به خدا از شیطان رانده شده  هم برای خود و‌هم نسل شده است.

استعاذه یعنی پناه بردن به خدا و در پناه خداوند قرار گرفتن است،استعاذه برای دفع شرور و مشکلات یک راه حل قرآنی است.

استعاذه دوگونه است یک استعاذه باطل که عبارت است برای رفع  مشکلات و رشدهای مادی و غیره پناه بردن به قدرت های پوشالی شیطان ،جنیان،سحر وجادو و امثالهم است و استعاذه بجا عبارت است از پناه بردن به خدا از هر مانع خصوصا شیطان است.

اهمیت موضوع استعاذه از قران و روایات کاملا معلوم است،در قرآن قریب به بیست مرتبه استعمال شده است،و دو سوره به نام معوذتین است.

بیان موارد استعاذه و دستورالعمل های صادره از ناحیه امامان معصوم علیهم السلام نشان از اثر گذاری و اهمیت موضوع است.

در استعاذه هم زبانی مورد تاکید قرار گرفته است و هم عملی سفارش شده است.

عملی یعنی حقیقتا خدا را قدرقدرت بداند و اوامر و نواهی او را ارج بنهد و هم لسانی بگوید:

أعوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ

ویابگوید:

أعوذُ بِاللَّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ»

و هم چنین در ابتدای بسیاری از دعا امده است :اللهم انی اعوذ بک ….

استعاذه اثار بسیار فراوانی دارد از جمله :

بسته شدن درهای معصیت است چنانچه امام صادق سلام الله علیه فرموده:

اَغْلِقُوا اَبْوابِ الْمَعْصِيَةِ بِالاِْستِعاذَةِ وَ افْتَحُوا اَبْواب َالطّاعَةِ بِالتَّسمِيَةِ».

درهاي معصيت را با استعاذه ببنديد و درهاي اطاعت را با تسميه (بسم الله الرحمن الرحيم) باز كنيد.

برای مطالعه  از این موضوع مهم شایسته است کتاب شریف استعاذه از اثار عالم عارف شهید ایت الله دستغیب  مطالعه شود.

 

33-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 سه شنبه 17 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3509

 

بسم الله الرحمن الرحیم

امام العارفین زین العابدین  به ما تعلیم فرمود که از خداوند بخواهیم ما و نسل ما را از شیطان رانده شده حفظ فرماید ،سپس دلائل این تفاضا را هم بیان می فرماید چرا که:

وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ، فَإِنَّكَ خَلَقْتَنَا ؛چرا که تو ما را آفریدی ،هم ما را خدا آفریده و هم شیطان را ؛ولکن شیطان به خدا پناه نبرد ولکن ما به خداوند پناه برده ایم فلذا اینجا حقی از مخلوق بر خالق پدید می آید و آن این است که او را از شیطان حفظ کند،وَ أَمَرْتَنَا وَ نَهَيْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا فِي ثَوَابِ مَا أَمَرْتَنَا وَ رَهَّبْتَنَا عِقَابَهُ ؛و به ما امر و نهی فرمودی و ما را در ثواب آنچه به آن امر کردی ترغیب و به عذاب آنچه از آن نهی فرمودی تهدید کردی؛

یعنی خدایا این که تقاضا می کنیم ما و‌نسل ما را از شیطان رجیم حفظ کن به این جهت است که ما می خواهیم اوامر و‌نواهی تو را اجرا کنیم لکن شیطان مانع بلکه بزرگترین مانع است پس ما را در اجرای فرامین خود یاری کن و این یعنی توحید خالص چرا که بدون کمک خدا ما هیچیم هیچ.

مهمترین کار ابلیس این است که ما نیز مثل او شویم یعنی هر کدام از ما به یک بهانه اوامر الهی را نادیده بگیریم و از عقاب او نترسیم ،نهراسیم و توجهی نکنیم. خداوند هر چه را امر کرده ثواب آن را نیز بیان کرده است اما شیطان نمی خواهد ما دلخوش به وعده های خداوند نباشیم.بهترین راه مبارزه با ابلیس ایمان به وعده هاو وعیدهای خداوند است.

 

 

34-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهارشنبه 18 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3510

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ جَعَلْتَ لَنا عَدُوّاً یَکیدُنا،

در این فراز از اینکه شیطان  دشمن ماست و دارای کنید است سخن به میان امده است.

آیاتی از قران مجید که شیطان را دشمن معرفی کرده است تقدیم می شود:

در این ایه و آیات دیگر شیطان دشمن معرفی شده و‌دستور به برحذر بودن از او صادر گردیده است:

إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا

(فاطر/۶۰)

در این آیات شیطان به عنوان دشمن آشکار معرفی گشته است:

 الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ.

(بقره/۱۶۸)

وَ قُلْ لِعِبادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِيناً(اسرا/۵۳)

 وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(زحرف/۶۲)

موضوع بدی کید شیطان است گرچه به عنوان کید ضعیف بر شمرده شده  إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفً؛ ولکن باید مواظب کید او بود ؛انسان های ضعیف در مقابل کید ضعیف شیطان زمین گیر می شوند.

یکی از الطاف خدا این است که شیطان ‌وامام برنامه هایش در قرآن معرفی شده است ‌و خسارت از آن کسی است که شیطان را نشناسد.

 

35-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنجشنبه 19 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3511

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سَلَّطْتَهُ مِنَّا عَلَى مَا لَمْ تُسَلِّطْنَا عَلَيْهِ مِنْهُ

او را (شیطان)بر ما تسلّطی دادی که ما را به آن اندازه بر او تسلّط نیست؛

مقصود از این تسلط دیدن است یعنی او ما را می بیند و ما او را نمیبینیم و همچنین مقصود از تسلط شیطان همان راههای از تمام جهات است که در سوره اعراب آیات ۱۶و۱۷امدبرای نفوذ به ماست.

اندازه سلطه شیطان بر انسان را از زبان خود شیطان در قران سوره مبارکه ابراهیم ملاحظه کنیم:

وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

و شیطان [در قیامت] هنگامی که کار [محاسبه بندگان] پایان یافته [به پیروانش] می گوید: یقیناً خدا [نسبت به برپایی قیامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب] به شما وعده حق داد، و من به شما وعده دادم [که آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولی می بینید که وعده خدا تحقّق یافت] و [من] در وعده ام نسبت به شما وفا نکردم، مرا بر شما هیچ غلبه و تسلّطی نبود، فقط شما را دعوت کردم [به دعوتی دروغ و بی پایه] و شما هم [بدون اندیشه و دقت دعوتم را] پذیرفتید، پس سرزنشم نکنید، بلکه خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم، و نه شما فریادرس من، بی تردید من نسبت به شرک‌ورزی شما که در دنیا درباره من داشتید [که اطاعت از من را هم چون اطاعت خدا قرار دادید] بیزار و منکرم؛ یقیناً برای ستمکاران عذابی دردناک است.

صد البته تسلط کامل شیطان فقط بر اولیای خودش آنان که او را به سرپرستی و رفاقت انتخاب کرده اندامکان دارد،چنانچه در سوره مبارکه حج ایه شریفه چهار امده است:

كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ

بر آن شیطان، لازم و مقرّر شده است که هر کس که او را به سرپرستی و دوستی خود گیرد، حتماً او گمراهش می کند، و به آتش سوزنده راهنمایی اش می نماید.

 

36-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

شنبه 21 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3512

 

بسم الله الرحمن الرحیم

أَسْكَنْتَهُ صُدُورَنَا …

در دل‌هایمان شیطان را دادی ..

یکی از راههای نفوذ شیطان سینه ی انسان است که با وسوسه بر سینه و قلب بر ما تسلط پیدا می کند.

امام العارفین حضرت سجاد سلام الله علیه در شکایت نامه خود می فرماید:

إِلهى‏ اَشْکو اِلَیْک عَدُوّاً یُضِلُّنى‏، وَشَیْطاناً یُغْوینى‏، قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْواسِ صَدْرى‏…

خدایا، به تو شکایت می‌کنم از دشمنی که گمراهم می‌کند و شیطانی که فریبم می‌دهد و از وسوسه‌هایش سینه‌ام را پر ساخته است …

اگر خواستیم بدانیم شیطان در دل ما حضور دارد یا نه باید ببینیم وسوسه و وسواس در دل وجود دارد یا خیر.

هر بدی که به واسطه شیطان به قلب وارد شود وسوسه است.

سوره مبارکه ناس این حقیقت را که خدا به پیامبرش فرموده بیان نموده است:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ «1» مَلِكِ النَّاسِ «2» إِلهِ النَّاسِ «3» مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ «4» الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ «5» مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ «6»

(اى پيامبر!) بگو: پناه مى‌برم به پروردگار آدميان. پادشاه آدميان. معبود آدميان. از شرّ وسوسه شيطان. آن كه انديشه بد در دل مردمان افكند. از جنس جنّ باشد يا انسان.

بیان حضرت امام خمینی نیز در اینجا قابل استفاده است:یا تقویت وسواس است.

امام خمینی درباره‌ ارتباط وسواس شیطان و نفس می‌گوید: قلب انسانى لطيفه‌اى است بين ملك و ملكوت و چون آيينه دورويى است كه در يك روى آن صور غيبيه منعكس می‌شود و در رویى دیگر صور دنيايی انعکاس می‌یابد. و اگر توجه قلب به دنیا بیشتر شد، باطن خيال او با ملكوت سفلى كه روح پستی‌های عالم ماده و نیز جایگاه جنّ و شياطين و نفوس خبيثه است سنخیّت یافته و به واسطه اين تناسب، القائاتى شيطاني در آن وارد می‌شود که منشأ تخيلات بد است. نفس چون همواره توجه به دنيا دارد، علاقه به آن تخيلات باطله پيدا کرده و افکار و تمایلات و رفتارهای شيطانى از قبيل وسوسه، شك، ترديد، اوهام و خيالات باطله در آن غالب شده و اعمال بدنيه نيز بر طبق صور باطني قلب می­گردد و همین‌طور اگر قلب به آخرت و معارف حقه توجه نمود با ملكوت اعلى كه عالم ملائكه و نفوس پاک و به منزله حقیقتِ نورانى عالم طبيعت است، تناسب پيدا می‌كند و علوم رحمانى، عقايد حقه، افکار و تمایلات الهيه دریافت کرده و از شك و شرك منزه و پاكيزه گردد و حالت استقامت و طمأنينه در نفس پيدا شود و طبق آن دریافت­های قلبی، شوق و سپس اراده در وجود انسان ایجاد می شود و بالاخره اعمال ظاهري و باطني از روى ميزان عقل و حكمت واقع می­شود.َ

 

37-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

یکشنبه 22 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3513

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ أَجْرَيْتَهُ مَجَارِيَ دِمَائِنَا …

و شیطان را در رهگذرهای خونمان روانش ساختی.

شیطان برای تمام فرزندان آدم علیه السلام نقشه ریخته است و تا ما را نابودنکند دست از سر ما بر نمی دارد ،ادر شرح این فراز از بیان امام سجاد سلام الله علیه باید از حدیثی از پیامبر خدا صلی الله علیه واله وسلم وام گرفت و آن این که:

پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه و آله و سلم»می فرماید:

إنَّ الشیطانَ یَجری مِنِ ابنِ آدمَ مَجریَ الدَّم!

شیطان، همانند گردش خون در تن آدمی جریان دارد! (شهاب الاخبار، ص ٣٥٩)

نشانه ی این که آیا شیطان تا این حد در وجود ما پیشروی کرده است یا نه !این است که: هر گاه نسبت به طاعت ،عبادت و نیکوکاری حس بی رغبتی و کسالت وجود داشته باشد و در عوض برای کارهای بیهوده یا معاصی و غیره شوق و رغبت وجود داشته باشد یعنی وجود ما تحت تصرف شیطان واقع شده و همچون خون در رگ های ما دمیده است.

و راهای خروج شیطان از وجود ما عبارتند از:

استعاذه ،تلاوت قرآن؛پناه بردن و استغاثه به حجت خدا؛نشست و برخاست با صالحان و اولیاء الهی  و شنیدن موعظه .

 

38-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

دوشنبه 23 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3514

 

بسم الله الرحمن الرحیم

لَا يَغْفُلُ إِنْ غَفَلْنَا ، وَ لَا يَنْسَى إِنْ نَسيِنَا …

اگر ما از شیطان غفلت ورزیم، او از ما غافل نمی‌شود؛ و اگر او را فراموش کنیم، او ما را فراموش نمی‌کند؛

چند نکته در این فراز از دعای سراسر نور ومعرفت قابل تامل است:

۱.از جمله غفلت های ممدوح غفلت از شیطان است چنانچه غفلت از خدا مذموم است هر چقد ما از خدای متعال غافل شویم با شیطان بیشتر انس می گیریم و هر چقد یاد خدا باشیم از شیطان لعین غافل می شویم یاد خدا آرامش ماست یاد خدا از بین برنده ی تمام یادهای کاذب است . غفلت از شیطان یعنی فکر نکردن به گناه و ترک معاشرت با اهل معاصی.

۲.شیطان در هیچ شرایطی از ما غافل نیست مگر کسی کاملا خدایی بشود یعنی در مقام مخلصین جای بگیرد؛شیطان چون از خدا غافل است به یاد ماست. هر کس از خدا غافل شود به غیر او فکر می کند.

۳.فراموشی از نعمت های خداست که در چند جا بسیار پسندیده است از جمله:فراموش کردن بدی های دیگران و فراموش کردن خوبی ها و نیکی ها خود،و همچنین فراموش کردن شیطان هم ممدوح بلکه یک وظیفه است.

۴.شیطان تا ما را در جهنم نبیند فراموش نمی کند اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

 

39-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

سه شنبه 24 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3515

 

بسم الله الرحمن الرحیم

يُوْمِنُنَا عِقَابَكَ ، وَ يُِخَوِّفُنَا بِغَيْرِكَ …

پروردگارا شیطان  ما را از عذاب تو ایمنی می‌دهد و از غیر تو می‌ترساند.

عقاب یعنی کیفر گناه وکارهای بد

واژه عقاب بیست مرتبه در قرآن امده است،

باید بدانیم و ایمان بیاوریم که خداوند شدیدالعقاب است:وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ».(بقره/۱۹۶) «بدانید خدا کیفرش سخت است».

ترس از عقاب خدا از ویژگی های انسان کامل است چنانچه در سوره مبارکه انسان در اوصاف آنان امده است:

يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا

همانان که] همواره نذرشان را وفا می کنند، و از روزی که آسیب و گزندش گسترده است، می ترسند.

ترس از خداوند برای کسانی حاصل می شود که عظمت خدا را با عشق درک کرده باشند ترس اگر بدون عشق باشدتکامل حقیقی را در پی نخواهد داشت؛ترس از خدا آرامش را به دنبال دارد و بهترین ابزار مراقبه برای سالکان الی الله است. شیطان تمام تلاش خود را بکار می بنند تا ما از خدا نترسیم از خدا حساب نبریم و بالعکس از مردم بترسیم و از آنان حساب بریم.

ترس از مردم نشانه ی حضور در اردوگاه ابلیسیان است و ترس از خداوند نشانه ی حضور در اردوگاه موحدان است.

از کسی که اختیار موت وحیات خود را ندارد چرا باید ترسید؟از کسی که عزت و ذلت و رزق در دست او نیست چرا باید ترسید؟

پناه بر خود خدا از آنگاه که در مسند عقاب بنشیند و ما را امید نشستن در مسند رحمت است این فراز از دعای افتتاح چقدر دلنشین است و باید معتقد به آن باشیم:

وَأَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَأَشَدُّ الْمُعاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ،

و یقین دارم که در جای گذشت و رحمت مهربان‌ترین مهربانانی و در جای کیفر و انتقام.

 

40-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهار شنبه 25 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3516

 

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنْ هَمَمْنَا بِفَاحِشَةٍ شَجَّعَنَا عَلَيْهَا

چون آهنگ کار زشتی کنیم، ما را بر آن دلیر کند؛

انسان در مسیر وسوسه شیطان قرار دارد به محض فکر گناه شیطان حاضر می شود تا به جرات فحشا و‌گناه بدهد.

فحشاء چه فحشاء ظاهر ‌وچه باطنی  در قران روایات و لغت به برخی از معانی و مصادیق ذیل اطلاق شده است:

مطلق گناه ومعصیت؛

فقط گناهان کبیره؛

عمل شنیع زنا؛

گناهی که زشتی آن مخفی باشد؛

گناهی که اثر آن به دیگران سرایت کند؛

ظلم به نفس؛

سرپیچی زن از مرد جهت انجام وظایف رناشویی؛

ازدواج با همسر پدر؛

بت پرستی؛

اطاعت از رهبرستمکار؛

طواف عریان؛

دروغ؛

لواط؛

قیام مسلحانه بر علیه امام معصوم؛

غیبت؛

بدگویی از بستگان همسر؛

سحق؛

نشوز در برابر شوهر؛

ازدواج با زنانی که ازدواج با آنان حرام است؛

آزار پیامبر؛

ازدواج با دو‌خواهر همزمان؛

ترک طاعت خدا؛

و بیان گناه دیگران به غیر ظوابط شرعی.

جسارت بر انجام گناه از جمله القائات شیطان است آنکه راحت گناه می کند،پشیمان نمی شود و‌توبه نمی کند باید بداند تمام وجود او تحت تصرف شیطان قرار گرفته است.

 

41-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنجشنبه 26 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3517

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ إِنْ هَمَمْنَا بِعَمَلٍ صَالِحٍ ثَبَّطَنَا عَنْهُ

و چون قصد کار شایسته‌ای کنیم، شیطان ما را از آن باز دارد؛

شیطان با چند موضوع مشکل جدی دارد:

اول :عزم و همت؛به محض اراده کار خیر و عمل عبادی تمام همت خود را مصروف انصراف می کند.

دوم:اگر در این مرحله موفق نشد با عمل گرایی مشکل دارد یعنی تمام تلاش خود را بکار می گیرد که عمل صورت نگیرد.

سوم :اگر عمل انجام شد عمل صالح نباشد

عمل صالح عملی است که قربه الی الله باشد،عمل صالح عملی است که از روی ایمان باشد؛عمل صالح منطبق است بر اوامر و نواهی پروردگار، بیش از هشتاد مرتبه موضوع عمل صالح در قرآن تحت عناوین مختلف بیان شده است.که به موضوعات متعدد پرداخته شده است.

چهارم:اگر شروع عمل صالح بود نگذارد به پایان برسد تمام تلاش خود را در این جبهه نیز بکار می برد تا عمل را نابود،فاسد یا باطل کند.

هر کس ما را از عمل صالح باز بدارد از لشگریان شیطان است و هرچه ما را از عمل صالح باز بدارد آن شی تحت تصرف شیطان لعین است.

با نیت پاک و عمل صالح می توانیم بینی شیطان را به خاک مذلت بکشانیم.

 

42-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ شماره 3518

 

بسم الله الرحمن الرحیم

يَتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ

شیطان ما را به شهوات جرات و گستاخی می‌دهد .

شیطان چون سال ها با خداوند بوده است و‌بعد از در خانه ی خدا رانده شده تمام تجربیات دوران الهی خود را در آنجا برای نابود کردن ادم و نسل او به کار گرفت هر چه خداوند انجام می داد بدل ان را جهت منافع خوددرست کرد یکی از آنها تلقین و احساس قدرت و جرات بود انسانهای خدایی به اتکاء خدا دارای قدرتند و به قول معروف تو به ما جرات طوفان داده ای.

شیطان هم متعرض دوستان خودش می شود و به آنان جرات گناه می دهد در این فراز امام العارفین جرات داشتن بر شهوات را از شیطان می داند.

در لغت نامه دهخدا شهوت این چنین معنا شده:

«شهوت» در لغت دارای مفهوم عامی است که به هرگونه خواهش نفس و میل و رغبت به لذات مادی اطلاق می شود. شهوت (ش ه و): یعنی آرزو و میل و رغبت و اشتیاق و خواهش و شوق نفس در حصول لذت و منفعت. مطلق آرزو و خواهش. رغبت شدید. توقان نفس به امور مستلذه.

در معارف ماهر کاری برای لذت نفس و غیر خدا باشد شهوت نامیده می شود.

یکی از مصادیق مهم در شهوت شهوت جنسی است که بسیار خطرناک و سبب سقوط بشر از عالم انسانیت به عالم حیوانیت گشته است.

در چندین جای قران( سوره آل عمران/۱۴)(سوره نساء/۲۷)

(اعراف/۸۱)

(مریم/۵۹)

(نمل/۵۵)به موضوع شهوت رانی جنسی صراحت دارد .

در روایات امامان معصوم علیهم السلام نیز به ترک شهوات بسیار تاکید شده است و عواقب سوء آن را گوشزد کرده اند شهوت به عنوان سم نامیده شده،شهوت دام گسترده شیطان است،سبب فساد دین می گردد،شهوت رانی رسوایی دنیا و آخرت را دارد، اصل و سرچشمه همه بدی ها وگناهان است، انسان شهوت ران در بهشت جای ندارد،حکمت که لطف خدا دادی است در قلب شهوت رانان جای ندارد.

دلی که العیاذ بالله خالی از محبت خداوند گردد از شهوت پر می شود،شهوت رانی پشیمان و حسرت خوردن را به دنبال دارد چه جنایت ها،خیانت ها ،ظلم ها در اثر شهوت که صورت نگرفته است یا شهوت جنسی بوده یا شهوت قدرت یا شهوت ثروت و یا شهوت شهرت. چه خانواده ها که از هم فرونپاشیده در اثر همین حب شهوات.

اگر کسی بر شهوات غلبه کند قطعا به عالم ملائکه راه پیدا می کند و‌خلق و‌خوی آنان را می گیرد و بالعکس اگر کسی شهوت بر او غلبه کند مانند حیوانات می گردد.

 

43-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 دوشنبه 15 فروردین 1401 شماره 3519

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

وَ يَنْصِبُ لَنَا بِالشُّبُهَاتِ …

 و شیطان بنای شبهه‌ها را برای ما برپا می‌کند؛

امیرالمومنین علی سلام الله علیه فرمودند: «انما سميت الشبهه شبهه لانها شبهت بالحق»  (وسائل الشیعه،ج۲۷،ص۱۶۱)؛ از آن رو شبهه را شبهه ناميده اند كه به حق شبيه و همانند است. [۵]شبه به شک و تردیددر امور گفته می شود و بسیار شبیه به حقیقت است بدل امور حق شبه است.

اهل عبادت ممکن است به شبه دچار شوند ولکن اهل عبودیت گرفتار شبه نمی شوند؛ شیطان اهل عبادت بود و دچار شبه شد و دیگران را هم تا قیامت دچار شبه می کند؛

عبودیت یعنی:

 حکم آنچه تو فرمائی لطف آنچه تو اندیشی

برای اهل عبادت عمل مهم است ولی برای اهل عبودیت مصدر فرمان که خداست مهم است.

شبه باعث می شود که انسان حق را پیدا نکند و بصیرت تشخیص را از دست نمی دهد قران بهترین راه را تقوا معرفی می کند

«یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ [انفال/۲۸)ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر از (مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید برای شما وسیله‌ای برای جدایی حق از باطل قرار می‌دهد.

می توان گفت اولین شبه را ابلیس مطرح کردم در واقع بنیانگذار شبه اوست شیطان گفت: من از آتش خلق شده ام و آدم از خاک خلق شده است پس من سجده نمیکنم.

سوال غیر از شبهه است ؛شیطان حکمت خدا را می دانست و دنبال جواب ِ سوال خود نبود بلکه فقط سوال کرد و تکبرش اجازه نداد که دنبال پاسخ باشد.

شبه اگر رفع گردد به مراتب یقین افزوده می شود.

شبه افکنان از لشگریان ابلیس هستند و‌کسانی که شبه در آنان ایجاد می شود اگر به دنبال رفع آن نباشند از ابلیس پیروی کرده اند و اگر به دنبال رفع باشند مورد لطف وحمایت خدا قرار می گیرند.

افراد و جامعه الهی و با ایمان هیچگاه از شبه نترسیده و‌نلغزیده اند.

 

44-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

سه شنبه 16 فروردین 1401 شماره 3520

 

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنْ وَعَدَنَا كَذَبَنَا ، وَ إِنْ مَنَّانَا أَخْلَفَنَا …

شیطان اگر به ما وعده دهد، دروغ می‌گوید؛ و اگر به آرزویمان نشاند، تخلف می‌کند.

خداوند متعال وعده می دهد شیطان هم یاد گرفته وعده می دهد ولکن خدا به وعده اش عمل می کند ولی شیطان در وعده اش تخلف می ورود چرا که وعده خدا حق است و از سر قدرت و اختیار و بی نیازی است ولی شیطان وعده اش کاذب، و بی اختیار و از سر ضعف و بی اختیاری است.

برخی از وعده های شیطان عبارتند از:

قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ‌

و شیطان [در قیامت] هنگامی که کار [محاسبه بندگان] پایان یافته [به پیروانش] می گوید: یقیناً خدا [نسبت به برپایی قیامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب] به شما وعده حق داد، و من به شما وعده دادم [که آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولی می بینید که وعده خدا تحقّق یافت] و [من] در وعده ام نسبت به شما وفا نکردم.

شیطان راههای فراوانی دارد برای اغفال فرزندان آدم و یکی از مهمترین ان ها وعده های پوچ است، و خوب است بدانیم شیطان صفتان هم وعده های بیخود و بی اساس می دهند و حتی ان دسته از وعده هایی هم که ظاهر خوبی دارد را عمل نمیکند دنیای امروز سلطه گران و غرب هم دنیای خلف وعده است و این روزها در جنگ روسیه و اکراین این مهم به وضوح دیده شد.

خوی استکبار ابلیس اثرش این است که عمل به وعده برای او مهم نیست ضمن اینکه قدرت تحقق وعده ها را ندارد،

بهترین را این است که از اول هیچ دلخوشی به وعده های او که در قران و روایات امده است صورت نگیرد.

 

45-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهارشنبه 17 فروردین 1401 شماره 3521

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنَّا كَيْدَهُ يُضِلَّنَا ، وَ إِلَّا تَقِنَا خَبَالَهُ يَسْتَزِلَّنَا .

 و اگر تو نیرنگ شیطان را از ما نگردانی، ما را گمراه می‌کند؛ و اگر از فسادش حفظمان نکنی، ما را به لغزش می‌اندازد.

وقتی شیطان قسم خورده که ما را گمراه کند پس با تمام قدرت پوشالی خود که همان نیرنگ و فریب است و طبق نص صریح قرآن از چهار جهت به ما حمله می کند.

شیطان اینقدر اعتماد به نفس دارد که به جنگ انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام رفته ما و امثال ما که جای خود دارد.

شیطان به اسم هدایت جلو می آید ولکن در واقع گمراه می کند؛به نام علم و تعلیم جلو می آید ولکن خروجی علم او جهل محض و‌حجاب اکبر است و گناه را آموزش می دهد چنانکه قتل ؛لواط،مساحقه ؛آموزش درست کردن مسکرات ،آموزش قمار و ساخت الات آن ؛و تعلیم سحر و جادو را آموزش داد؛به نام دلسوزی بر والدین ما وارد شد ولکن در واقع فتنه گری کرد و اسباب خروج آنان را از بهشت فراهم کرد؛ امید کاذب می دهد و در نتیجه دائم امروز و فردا می کند و پیروان او نیز اینچنین هستند.

با این همه نیرنگ و فساد شیطان باید به خدا پناه برد و از او مدد خواست چنانکه امام العارفین حضرت سجاد سلام الله علیه این مهم را از خدا خواسته است.

جز خدا کیست که در سایه لطفش بخزیم رحمت اوست که هر لحظه پناه من و توست.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.