مجموعه کامل شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه دعای برای اولاد و اصول تربیتی فرزند _ بخش ۱ الی ۱۵

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان
کد خبر: 15291

 شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه دعای برای اولاد و اصول تربیتی فرزند از حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق

 

 

1-

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنج شنبه 30 دی ۱۴۰۰ شماره۳۴۷۱

 

بسم الله الرحمن الرحیم

امام العارفین حضرت زین العابدین علی بن الحسین سلام الله علیه دعا را با درخواست منت الهی آغاز می کند:

اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ …

منّت در لغت معانی متفاوتی دارد ولکن در اصطلاح یعنی : شخص احسان کننده احسان خود را به رخ احسان شده بکشد.

منّت از ناحیه ی حضرت خالق ممدوح و از ناحیه ی جناب مخلوق جز دو مورد مذموم است:

مورد اول:

آنگاه که دستور بخشش اسیران از کفار را صادر می کند که اثر این بخشش رشد و هدایت آنان و تقویت بنای اقتصادی اسلام می شود.

سوره مبارکه محمد صلی الله علیه و آله و سلم آیه شریفه ۴ می فرماید:

پس هنگامی که [در میدان جنگ] با کافران روبرو شدید، گردن هایشان را به شدت بزنید تا آن گاه که بسیاری از آنان را با سختی و غلظت از پای درآورید، در این هنگام [از دشمن اسیر بگیرید و] آنان را محکم ببندید، [پس از اسیر گرفتن] یا بر آنان منت نهید [و آزادشان کنید]، یا از آنان [در برابر آزاد کردنشان] فدیه و عوض بگیرید تا آنجا که جنگ بارهای سنگینش را بر زمین نهد. این است [فرمان خدا]؛ و اگر خدا می خواست [خود بدون فرمان جنگ] از آنان انتقام می گرفت [ولی به جنگ فرمان داد] تا برخی از شما را به وسیله برخی دیگر بیازماید، و کسانی که در راه خدا به شهادت رسیده اند، خدا هرگز اعمالشان را باطل و تباه نمی کند.

(قران؛ مترجم استاد شیخ حسین انصاریان)

مورد دوم :

اگر کفران نعمت صورت گرفت قربه الی الله منت گذاشتن برای بازگشت به حقیقت و تذکر خوب و بلامانع است

چنانچه در مفردات الفاظ قرآن  آمده است:

کفرت النعمه حسنت المنه

اگر نعمت کفران شود منّت نیکو است.

 

در قرآن کریم واژه منّت و مشتقات آن ۲۵مرتبه امده است.

نمونه هایی از منّت های خداوند بر مخلوقات :

۱.بعثت پیامبری از جنس بشر:

در سوره مبارکه ال عمران ایه شریفه ۱۶۴

 

یقیناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنان می خواند و [از آلودگی های فکری و روحی] پاکشان می کند، و کتاب و حکمت به آنان می آموزد، و به راستی که آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.

۲. عزت بخشی به مومنان ؛

سوره مبارکه قصص آیه شریفه ۵:

و ما می خواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمت های با ارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [اموال، ثروت ها و سرزمین های فرعونیان] گردانیم.

۳.الهام به مادر حضرات موسی وهارون علیهما السلام؛

سوره مبارکه طه آیات ۳۷ الی ۳۹

و بی تردید یک بار دیگر هم به تو احسان کردیم.

آن زمان که به مادرت آنچه را که باید الهام می شد، الهام کردیم.

که او را در صندوق بگذار، پس او را به دریا بینداز تا دریا او را به ساحل اندازد، تا دشمن من و دشمن او، وی را برگیرد. و محبوبیّتی از سوی خود بر تو انداختیم تا [همگان به تو علاقه و محبت ورزند و آنچه را انجام دادم برای این بود که] با مراقبت کامل من پرورش یابی [و ساخته

شوی.]

 

…..ادامه دارد

 

2-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

شنبه 2 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3472

 

بسم الله الرحمن الرحیم

…. نمونه هایی از منّت های خداوند….

۴.

منّت حضرت خداوند در جریان یوسف و برادرش علیهما السلام؛

پس از سال ها فراق و تحمل مصائب اینکه لحظات وصال نزدیک است یوسفی را که خیال می کردند در چاه مرده اکنون بر مسند پادشاهی نشسته است

سوره مبارکه یوسف ایه شریفه ۹۰ آمده است:

گفتند: شگفتا! آیا تو خود یوسفی؟! گفت: من یوسفم و این برادر من است، همانا خدا بر ما منت نهاده است؛ بی تردید هر کس پرهیزکاری کند و شکیبایی ورزد، [پاداش شایسته می یابد]؛ زیرا خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند.

۵.

منت خداوند قهار بر ایمنی از عذاب مرگبار ؛

بهشتیان ضمن بهره مندی از نعمات الهی با هم به گفتگو می پردازند از جمله ی آن گفتگو ها چنانچه در سوره مبارکه طور ایه ۲۵به بعدامده این است:

و به یکدیگر روی می کنند [و از احوالات گذشته] از هم می پرسند.

می گویند: ما پیش تر [در دنیا] در میان کسان خود [از عذاب امروز] ترسان بودیم؛

ولی خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ کرد.

۶.

پاسخ بعضی مسلمانان که منّت پذیرش اسلام را بیان می کردند؛

بعضی از طوایف مسلمان اسلام آوردن خود را منّتی بر پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم می دانستند و توقع قدر شناسی داشتند ولکن خداوند در پاسخ آنان در سوره مبارکه حجرات آیه شریفه ۱۷ فرموده:

از اینکه اسلام آورده اند بر تو منت می گذارند؛ بگو: اگر [در ادعای مؤمن بودن] راستگویید، بر من از اسلام آوردن خود منت نگذارید، بلکه خداست که با هدایت شما به ایمان بر شما منت دارد.

۷.

ایمان مومنان ؛

فراموش نکردن هدایت اهل ایمان به مومن شدن از تذکرات و‌منت های خداوند متعال به مومنان است چنانچه در سوره مبارکه نساء ایه شریفه ۹۴ امده است:

 ای اهل ایمان! هنگامی که در راه خدا [برای نبرد با دشمن] سفر می کنید [در مسیر سفر نسبت به شناخت مؤمن از کافر] تحقیق و تفحّص کامل کنید. و به کسی که نزد شما اظهار اسلام می کند، نگویید: مؤمن نیستی. [تا] برای به دست آوردن کالای بی ارزش و ناپایدار زندگی دنیا [او را بکشید، اگر خواهان غنیمت هستید] پس [برای شما] نزد خدا غنایم فراوانی است. شما هم پیش از این ایمانتان ایمانی ظاهری بود؛ خدا بر شما منّت نهاد [تا به ایمان استوار و محکم رسیدید]. پس باید تحقیق و تفحّص کامل کنید [تا به دست شما کاری خلاف اوامر خدا انجام نگیرد] یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است

۸.برگزیدن انسان به مقام پیامبری؛

جواب پیامبران به کافران در سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام ایه ۱۱ به این مهم اشاره شده است:

پیامبرانشان به آنان گفتند: یقینی است که ما بشری مانند شما هستیم، ولی خدا به هر کس از بندگانش که بخواهد [با عطا کردن مقام نبوّت] منّت می نهد و ما را نسزد که جز به اجازه خدا معجزه ای برای شما بیاوریم، و باید مؤمنان فقط بر خدا توکل کنند.

در آیاتی دیگر هم منّت از ناحیه ی انسان مذموم شمرده شده است از جمله ایه ای که در مورد رفتار عثمان بن عفان خطاب به مومنان نازل گردیده است .

سوره مبارکه بقره ایه شریفه ۲۶۴ امده:

ای اهل ایمان! صدقه هایتان را با منت و آزار باطل نکنید، مانند کسی که مالش را به ریا به مردم انفاق می کند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد، که وصفش مانند سنگ سخت و خارایی است که بر آن [پوششی نازک از] خاک قرار دارد و رگباری تند و درشت به آن برسد و آن سنگ را صاف [و بدون خاک] واگذارد [صدقه ریایی مانند آن خاک است و این ریاکاران] به چیزی از آنچه کسب کرده اند، دست نمی یابند و خدا مردم کافر را هدایت نمی کند.

 

 

3-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

دوشنبه 4 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3474

 

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت مولانا امام سجاد سلام الله علیه دعا را با درخواست منّت از خدای متعال در سه موضوع طلب می کند که اولین آن عبارت است از:

باقی ماندن فرزندان؛

اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِي …

باقی ماندن فرزندان ممکن است هم به بعد از بسته شدن نطفه که مبدأ رشد است و تا مرحله جنین مرتبط باشد یعنی این فرزند باقی بماند و از عالم رحم سالم خارج گردد و هم به طریق اولی به بعد از تولد است .

چه بسا خانواده هایی که سال‌های و بارها بچه دار شده اند ولکن به دلائل مختلف بچه نمانده و به دنیا نیامده است و یا در همان روزهای نخست از دنیا رفته اندو همین باعث ضربات شدید روحی برای والدین شده است و با مراجعه ی به پزشکان متخصص و طبیبان حاذق دنبال رفع مشکل بوده اند و یا از طریق تضرع به درگاه ایزد منان و توسل به اسباب الهی حضرات معصومین علیهم السلام و اولیاالهی به دنبال رفع مشکل بوده اند و نمونه های فراوانی از آثار توسل در این زمینه آمده است از آن جمله جریان سقط اولاد مرحوم علامه طباطبایی و ملاقات ایشان با آیت الله العظمی سیدعلی قاضی که این مرد الهی دعا کرد وبشارت داد و فرموده بودند این اولاد شما می ماند و نام او را عبدالباقی بگذارید و این سخن مطابق با واقع شد و مرحوم مهندس عبدالباقی ثمره ی عنایت آن مرد خدا بود.

و اما بهتر است بدانیم از منظر دین جنین دارای احترام و حرمت خاص است به همین جهت است که فقهای عظام شیعه

جنین را قبل از دمیده شدن روح و بعد آن را حرام می دانند و فرقی بین جنین از راه مشروع و غیر مشروع نیست مگر در موارد بسیار خاص .

یکی از جاهایی که پیامبر خدا صلی الله علیه و اله وسلم سفارش نموده و حتی مباهات می کند موضوع ازدواج و فرزند آوری است ولو این فرزندان جنین های سقط شده باشند.

إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: تَزَوَّجُوا فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأُمَمَ غَداً فِی الْقِیَامَةِ حَتَّى‏ إِنَ‏ السِّقْطَ لَیَجِی‏ءُ مُحْبَنْطِئاً عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ فَیُقَالُ لَهُ ادْخُلِ الْجَنَّةَ فَیَقُولُ لَا حَتَّى یَدْخُلَ أَبَوَایَ الْجَنَّةَ قَبْلِی». ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 383، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413ق.

«رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم فرمود: همسر اختیار نمایید؛ زیرا من فرداى قیامت به بسیارى شما مباهات می‌کنم تا آن‌جا که جنین نارسى که سقط شده، با کمال غضب به در بهشت آید، و به او گویند به بهشت درآى، گوید: نه تا پدر و مادرم پیش از من وارد شوند.

اهمیت باقی ماندن فرزند آنچنان مهم است که در این دعای شریف امام سجاد سلام الله علیه به عنوان اولین درخواست از خداوند سبحان طلب نموده است.

وای بر احوال آنان که برای از بین بردن جنین ها از هیچ کاری فروگذاری نمی نمایند از آدرس غلط دادن در پزشکی تا  ترساندن دیگران از مسئله ی بابرکت فرزند آوری.

 

 

4-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهارشنبه 6 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3476

 

فرزند شایسته یعنی چه؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

امام العارفین حضرت زین العابدین سلام الله علیه دومین چیزی را که منّت آن را از خداوند منّان طلب می کند ومی پذیرد عبارت است از :اطاعت پذیری فرزند شایسته.

 

اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِي وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِی…۱

یعنی:خدایا! به باقی ماندن فرزندانم و به شایسته نمودنشان برای پیروی از من …

در این فراز چند نکته ی اساسی نهفته شده از جمله:

۱.فرزند صالح به فرزندی گفته می شود که اصلاح و تربیت شده باشد.

در روایات نورانی فرزند صالح به عناوین ذیل از آن یاد شده است:

قال رسول الله صلی الله علیه واله وسلم:الْوَلَدُ الصّالِحُ رَيْحانٌ مِنْ رَياحينِ الْجَنَّةِ.۲.

فرزند شايسته گياهى خوشبو از گياهان بهشت است.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

 

ميراثُ اللّهِ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ صالِحٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُ.۳.

ارث خدا از بنده مؤمنش، فرزند صالحى است كه براى پدر طلب مغفرت كند.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

 

مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ: الزَّوْجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الْمَسْكَنُ الْواسِعُ، و الْمَرْكَبُ الْهَنى‌ءُ، وَ الْوَلَدُ الصّالِحُ، وَ مِنْ يُمْنِ المَرْأَةِ انْ يَكُونَ بِكْرُها جارِيَةً يَعْنى اوَّلَ وَلَدِها.۴.

از خوشبختى مرد مسلمان: همسر شايسته، خانه وسيع، مركب خوب، و فرزند صالح است. و از بركت و ميمنت زن اين است كه اول فرزندش دختر باشد.

و همچنین در روایات متعدد فرزند صالح و شایسته به عنوان باقیات و القابمان نام برده شده است .

۲.بدانیم اصل تربیت و اصلاح در دست خداست . امروزه یک دلیل که گاهی بعضی از خانواده ها ‌‌و‌حتی متدین ها ی تحت تاثیر تبلیغات دشمن قرار گرفته برای فرزند دار شدن می آورند موضوع تربیت در عصر کنونی است در حالیکه باید بدانند مربی حقیقی خداست و اگر از خداوند استمداد کنند و نسخه های الهی را عمل کنند در تربیت فرزند موفق خواهند بود بیایید باور کنیم خداوند ربّ است.

۳.از نشانه های فرزندان صالح و تربیت شده اطاعت از والدین و در اینجا خصوصا پدر است.

پیرامون اطاعت از والدین تذکر این چند نکته که بر گرفته از قرآن و روایات است خالی از لطف نیست:

اطاعت و تبعیت باید در موضوع ایمان باشد؛

اطاعت اسماعیل از پدر از مصادیق کامل و خاص اطاعت پذیری از والدین است؛

اطاعت از والدین مشرک هم واجب است مگر در معصیت الهی؛

مهمترین مصداق اطاعت والدین ادای حقوق آنان است.

…..ادامه دارد….

پی نوشت ها:

۱.صحیفه سجادیه دعای بیست و‌پنجم

۲.بحار الأنوار: 10/ 368، باب 20، حديث 12؛

۳.

بحار الأنوار: 101/ 90، باب 2، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 21/ 359، باب 2، حديث 27299.

۴.بحار الأنوار: 101/ 98، باب 2، حديث 64؛ نوادر الراوندى: 24.

 

 

5-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

شنبه 9 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3478

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِي وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِي وَ بِإِمْتَاعِي بِهِم …

خدایا! به باقی ماندن فرزندانم و به شایسته نمودنشان برای پیروی از من و به بهره‌مند شدنم در دنیا و آخرت از ایشان، بر من منّت گذار.

مورد دیگری که امام سجادحضرت علی بن الحسین علیه السلام به عنوان پذیرش منّت از خدای متعال طلب می کند عبارت است از:

بهره مندی از فرزند صالح در دنیا و آخرت است.

بهره مندی پدر و مادر  در دنیا از فرزندان یعنی:

۱.استعانت و‌کمک خواستن از آنان جهت آسایش و سهولت امور دنیوی؛

۲.موجب ارامش و روشنی چشم،قلب و روح والدین شدن؛

۳.در هنگام بیماری و یا مرگ آنان سبب کفاره گناهان والدین (غیرمعصوم)می شوند؛

۴.سبب ایجاد انگیزه برای ترقیات مادی ‌ومعنوی می گردد؛

۵.محقق کننده آرزوهای ناتمام والدین؛

۶.استجابت دعا، چنانچه دعای والدین در حق فرزندان مستجاب است دعای آنان نیز در حق پدر ‌ومادر مستجاب است.

۷.معنا بخشیدن به زندگی ،چنانچه با آمدن فرزند چه دختر ‌وچه پسر سبب شروع فصل جدیدی از زندگی است و همچنین باعث استحکام بخشی بیشتر به زندگی والدین می باشد و چه زندگی ها که در آستانه جدایی و اختلافات شدید بوده اند ولکن با آمدن بچه روح تازه ای در پدر ‌ومادر دمیده شده و به زندگی مشترک خود ادامه داده اند حقیقتا فرزند پیک و فرشته نجات و رحمت الهی است

خانواده آن گاه معنا پیدا می کند که دارای فرزند شوند  ولو چنانچه در قرآن مثال زده شده در سن پیری باشد وخوب است بدانیم در فرهنگ قرآن و اهل بیت ‌‌و حتی طب قدیم محدودیت سنی در بچه دار شدن چندان اعتباری ندارد.

و اما بهره مندی والدین از فرزندان در آخرت اخبار و روایات یعنی؛

۱.حق شفاعت داشتن به این معنا گاهی فرزندان سبب شفاعت والدین در قیامت می شوند؛

۲.باعث جلب رحمت خداوند در دنیا و آخرت و نجات از انواع عذاب های اخروی  است.

۳.مهمترین بهره مندی باقیات و الصالحات بودن است چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند:

خَمْسَةٌ فِى قُبُورِهِمْ وَ ثَوابُهُمْ يَجْرى الى ديوانِهِمْ: مَنْ غَرَسَ نَخْلًا، وَ مَنْ‌ حَفَرَ بِئْراً، وَ مَنْ بَنى لِلّهِ مَسْجِداً، وَ مَنْ كَتَبَ مُصْحَفاً، وَ مَنْ خَلَّفَ ابْناً صالِحاً.

 

پنج نفر در قبر خفته‌اند ولى ثواب آنها به طور مرتب در ديوان عملشان ثبت مى‌شود: آن كه درخت خرمائى كاشته، و آن كه چاه آبى حفر نموده، و آن كه براى خدا مسجدى ساخته، و آن كه كتاب با منفعتى نوشته، و آن كه فرزند شايسته‌اى از خود بجاى گذاشته است.

بحار الأنوار: 101/ 97، باب 2، حديث 59؛ مستدرك الوسائل: 12/ 229، باب 15، حديث 13959.

 

 

6-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

یکشنبه 10 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3479

 

بسم الله الرحمن الرحیم

إِلَهِي امْدُدْ لِي فِي أَعْمَارِهِمْ ، وَ زِدْ لِي فِي آجَالِهِمْ …

خدایا! عمر آنان را به سود من طولانی کن و مدّت زندگی آن‌ها به خاطر من بیفزا…

حضرت امام سجاد زین العابدین سلام الله علیه در اینجا طلب طول عمر برای فرزندانش به نفع خودش می نماید

در این در خواست چند نکته نهفته است که برخی از آن عبارت است از:

۱.سختی داغ مرگ  فرزند؛

در اهمیت این موضوع اشاره به دو روایت  خالی از لطف نیست:

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

 

انّى رَأَيْتُ الْبارِحَةَ عَجَباً .... رأَيْتُ رَجُلًا مْن امَّتى قَدْ خَفَّ ميزانُهُ فَجاءَ افْراطُهُ فَثَقَّلُوا ميزانَهُ.( مسکّن الفواد،ص ۲۲)

شب گذشته در خواب مسائل تعجب آور ديدم ... مردى از امّتم را مشاهده كردم كه اعمالش در ميزان در حدى نبود كه باعث نجاتش شود، ناگهان فرزندانى كه از او مرده بودند آمدند و عملش را در ميزان الهى سنگين كردند.

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود:

 

وَلَدٌ واحِدٌ يُقَدِّمُهُ الرَّجُلُ افْضَلُ مِنْ سَبْعينَ وَلَداً يَبْقُونَ بَعْدَهُ يُدْرِكُونَ الْقائِمَ(وسائل الشیعه،ج ۳، ص ۲۴۶ باب ۷۲)

يك فرزند كه انسان به داغش دچار شود، فضيلتش ازهفتاد فرزند كه بعد از خود بگذارد و همه آنان امام عصر (عليه السلام) را درك كنند بيشتر است!

۲. جایگاه طول عمر؛ اهمیت موضوع طول عمر به این حد است که امام علیه السلام برای فرزندان خودطلب می کند در دعایی دیگر برای خود نیز طلب می کند عرضه می دارد:

اللهُمَّ... وَاجْعَلْنی مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَهُ

خداوند! مرا از کسانی قرار ده که عمرشان را دراز  می نمایی.

هاز مجموع روایاتی که اثر برخی اعمال را طول عمر برشمرده اند اهمیت موضوع هویدا می شود که تیماً و تبرکاً به برخی از آنان اشاره می گردد:

صدقه؛

کار خیر؛

تقوا؛

زیارت امام حسین علیه السلام؛

صله رحم؛

نماز خواندن در مسجد سهله؛

خدمت به والدین ؛

راستگویی؛

انصاف؛

شستن دست قبل از غذا؛

شام خوردن؛

صبحانه زود خوردن؛

شکر گزاری؛

دائم الوضوء بودن؛

خوش اخلاقی با خانواده ؛

و رکوع و سجده طولانی ؛

۳.حق شفاعت پدر در دنیا و استجابت دعای والدین در حق فرزندان؛

۴.عمر طولانی و بابرکت به عمری گفته می شود که در خدمت به والدین باشد و برای آنان منفعت داشته باشد.

۵.امکان تاخیر اجل با دعای والدین.

 

 

7-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهار شنبه 13  بهمن ۱۴۰۰ شماره 3482

 

بسم الله الرحمن الرحیم

امام چهارم حضرت سجاد سلام الله علیه در این دعا از خداوند درخواست تربیت اولاد خردسالش را طلب می نماید:

وَ رَبِّ لِي صَغِيرَهُ…

در این فراز نیز چند نکته قرار دارد:

۱.اصل تربیت در اختیار خداست چرا که خداوند رب یعنی پرورش دهنده است

امروزه یکی از دلایلی که گاهی بعضی ها بچه دار نمی شوند می گویند با این اوضاع مگر می شود بچه تربیت کرد در حالی که این تفکر مخالف فکر توحیدی است که خدا رزاق و مربی است و‌جالب این است که کروه اندکی از معتقدین به این تفکر سعی در نگهداری  و تربیت حیوانات می کنند.

۲.موثرترین دوران تربیت دوران کودکی است  و قدرت یادگیری در دوران کودکی قابل مقایسه با هیچ دوره ای از عمر قابل مقایسه نیست و این مهم در علم و‌تجربه به اثبات رسیده است چنانچه در روایت شریف داریم :

الْعلْمُ فی الصِّغَر، کَالنَّقْش فی الْحَجِر.

(بحارالانوار، ج1، ص 224)

: علم در کودکی ، مانند نقش در سنگ است.

‌‌و همچنین از امیرالمومنین سلام الله علیه نقل شده که فرمودند:

«من لم یتعلّم فی الصّغر لم یتقدّم فی الکبر؛ کسی که در کوچکی تحصیل علم نکند؛ در بزرگسالی، تقدّم اجتماعی نخواهد داشت».(غرر الحکم و درر الکلم، ص 649)

 

۳.نقش دعا نیز در تربیت هیچگاه نباید فراموش گردد.

۴.یکی از شاخصه های مهم در تربیت صحیح در خدمت والدین قرار گرفتن است اگر کسی در تکریم و تعظیم والدین موفق باشد یعنی تربیت وی صحیح بوده است.

۵.اساساً تربیت غیر الهی تربیت نامیده نمی شود جامع ترین روش تربیت ،تربیت فطری و همچنین تربیت الهی است تربیت الهی یعنی تربیت بر اساس فطرت، عقل و تعالیم وحیانی است که در کتاب آسمانی و سیره ی پاکان و‌معصومان علیهم السلام است.

 

 

8-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنجشنبه 14 شنبه ۱۴۰۰ شماره 3483

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ قَوِّ لِي ضَعِيفَهُ…

در این فراز حضرت سیدنا امام سجاد سلام الله علیه تقاضای نیرو و قدرت برای فرزندان ناتوان خویش می خواهد.

نکات مهم در این در خواست عبارتند از:

۱.مطلوب بودن قدرت؛

قدرت مطلقا از آن خداست؛ و به اذن الله انسان نیز دارای قدرت ونیرو است ولکن قدرت خدا مبدا ایجاد است ولی قدرت انسان مبدأ حرکت است و همچنین قدرت خدا انتها و محدوده ندارد ولکن قدرت انسان متناهی ومحدود است.

۲. قدرت آنگاه ممدوح است که در خدمت به والدین باشد چرا که خدمت به والدین همان خدمت به خداست، قدرت اگر در خدمت بندگی خدا نباشد سبب سقوط انسان می شود فلذا در دعای کمیل امیرالمومنین سلام الله علیه از خداوند می خواهد قوّ علی خدمتک جوارحی.

۳. تفاوت ضعف فرزندان با یکدیگر؛

بعضی از فرزندان از ضعف بیشتری برخوردار هستند واین ضعف ها نیز ممکن است به دلائلی باشد از آن جمله:

ضعف ارثی والدین ؛ فلذا امیرالمومنین در انتخاب همسر از برادرش عقیل مشورت گرفت و خصوصیتی را که طالب آن بود شجاعت بود.

تغذیه والدین در قبل از ایجاد نطفه؛

تغذیه جسمی و فکری  ناصحیح مادر در دوران حمل ؛

و تغذیه و افکار نامناسب در دوران شیردهی.

و رشد و نمو در بین ضعفا یا نیرومندان.

۴.تلاش برای نیرومند کردن فرزندان ضعیف .

۵.پر واضح است که منظور از نیرو و قدرت فقط قدرت جسمانی و جسدانی نیست چرا که قدرت جسمی مشترک بین انسان و حیوان است و یکی از وجوه تمایز انسان و حیوان در قدرت روحی آنان می باشد،باید دانست  واقعیت معنای قدرت قدرت روحی است چه بسا افرادی که دارای ضعف و نقص جسمی هستند ولکن دارای روحی بسیار بلند و قوی و اراده ای خلل ناپذیر هستند.

در نهج الفصاحه امده است:

رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم از محلی عبور می فرمود، گروهی از جوانان مشغول زور آزمایی بوده و در حال بلند نمودن سنگ بزرگی بودند  با عبور پیامبر، از آن حضرت خواستند میانشان داوری نماید که کدامشان بهتر سنگ را بلند می کند، رسول گرامی خدا، قبول فرمود و در پایان کار اظهار داشتند: می خواهید بگویم قوی تر از همه چه کسی است؟ گفتند: بفرمایید: فرمود: «اتحسبون الشدة فی حمل الحجارة انما الشدة ان یمتلی احدکم غیظا ثم یغلبه » یعنی: آیا گمان می کنید نیرومندی در جا به جا نمودن سنگ است؟ نیرومند حقیقی کسی است که چون خشم بر او غلبه گردد، بر غضب خویش غالب گردد .»

و‌نکته مهم در باب قدرت و قدرتمند شدن توکل به خداوندی است که قادر متعال است هر چه روح توحید در ما بیشتر جلوه کند قدرت ما بیشتر خواهد شد.

فرزند ضعیف آفت اجتماع در اینده خواهد بود باید فرزندان را قوی و‌نیرومند با استعانت از خدا تربیت کرد.

 

9-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

شنبه 16 بهمن۱۴۰۰ شماره 3484

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ أَصِحَّ لِي أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ

در این فراز حضرت امام زین العابدین و سیدالساجدین سلام الله علیه سلامت سه چیز را از خداوند برای فرزندان از خداوند طلب می نماید:

۱.سلامت بدن؛

۲.سلامت دین؛

۳.سلامت اخلاق؛

گر چه در روایات ما هم جسم هم جسد و هم بدن آمده است و حتما فرق هایی دارد ولکن وجه مشترک همه مجموع اعضای انسان و پیکر را در بر می گیرد سلامت بدن در تعالیم وحیانی جایگاه خاص دارد رسیدگی به بدن از فرمان های قوه عاقله است و اینکه گفته شده بدن مرکب روح است سخنی بی ربط نیست برای سلامت بدن باید از آنچه گفته شده و دستورالعمل هایی که در کیفیت خواب و تغذیه و امثالهم امده پیروی کرد.

سلامت دین دومین موضوع سلامت است واز جمله تقاضاهای است که در ادعیه به ما آموزش داده اند در اهمیت  سلامت دین این روایت گویا است:

در آخر شعبان که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آن خطبه غرّا را درباره ماه مبارک رمضان انشا فرمود، در آخر روایت دارد که حضرت علی بن ابی طالب گفت:

 

«ای رسول خدا! افضل اعمال در این ماه رمضان چیست؟».

 

پیامبر فرمود: «الورع عن محارم اللّه؛[1] پرهیز از گناهان».

 

آن وقت پیغمبر به علی علیه السّلام بشارت داد که «در این ماه رمضان، شقی ترین افراد خلق- که شقی تر از پی کننده ناقه صالح است- فرقت را می شکافد، محاسنت را از خون سرت خضاب می کند و گریه کرد».

 

علی علیه السّلام پرسید: «ای رسول خدا!: ذلک فی سلامة من دینی؟؛ آیا در آن هنگام، دین من سلامت است؟».

در روایاتی که در اهمیت  و راههای حفظ دین امده پی به اهمیت این موضوع می بریم.

و سومین موضوع سلامتی سلامت اخلاق است سلامت اخلاقی یعنی سلامت رفتاری انسان هاست

برای کمال نیارمند به هر سه نوع از سلامت هستیم ممکن است کسی بدن سالم داشته باشد ولی بی دین و اخلاق باشد ممکن است کسی بدن و‌دین سالم داشته باشد ولی رفتار سالم نداشته باشد.

دین علمی قبول دین است یعنی مجموعه ای از باید ها و‌نباید ها و دین عملی همان اخلاق است که در رفتارها بروز و ظهور پیدا می کند.

 

 

10-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

یکشنبه 17 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3485

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عَافِهِمْ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ فِي جَوَارِحِهِمْ وَ فِي كُلِّ مَا عُنِيتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِ…

در این بخش امام بحق حضرت امام سجاد علی بن الحسین سلام الله علیه  عافیت را در چند موضوع از خداوند می خواهد که عبارتند از:

عافیت در جان؛

عافیت در اعضاء؛

وعافیت در اموری که والدین به آن اهتمام دارند.

افت و عافیت دو موضوع مهم است که همواره ما با آن در طول زندگی با آن مواجه هستیم .

عافیت یعنی سلامت جسم و روح ،فعل و قول از هر افت و ابتلا و‌کرفتاری است.

 

در دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه امام علیه السلام بطور کامل موضوع عافیت را مطرح می کنند در فرازهای ابتدایی دعا امده:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْبِسْنِي عَافِيَتَكَ ، وَ جَلِّلْنِي عَافِيَتَكَ ، وَ حَصِّنِّي بِعَافِيَتِكَ ، وَ أَكْرِمْنِي بِعَافِيَتِكَ ، وَ أَغْنِنِي بِعَافِيَتِكَ ، وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَافِيَتِكَ ، وَ هَبْ لِي عَافِيَتَكَ وَ أَفْرِشْنِي عَافِيَتَكَ ، وَ أَصْلِحْ لِي عَافِيَتَكَ ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَافِيَتَكَ فِي الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةِ .

(1) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و عافیتت را بر من بپوشان و سراپایم را به عافیتت بپوشان و به عافیتت محفوظم دار و به عافیتت ارزشمند و عزیزم دار و بر من به عافیتت احسان کن و به عافیتت بر من صدقه ده و عافیتت را به من ببخش و عافیتت را بر من بگستران و عافیتت را برایم شایسته گردان و در دنیا و آخرت بین من و عافیتت جدایی مینداز.

امیرالمومنین سلام الله علیه از خداوند عافیت را درخواست می نماید:

«نحمده علی ما کان، و نستعینه من امرنا علی ما یکون، و نساله المعافاة فی الادیان، کما نساله المعافاة فی الابدان؛ خدا را برای آن چه عطا فرموده ستایش می‌کنیم و در کارهای خود از او یاری می‌جوییم و عافیت و سلامت در دین و عقیده را زا او می‌طلبیم؛ هم‌چنان که سلامت بدن‌ها را از او خواستاریم».

(نهج البلاغه خطبه ۹۹)

برای مردم پر اهمیت ترین قسمت افیت ،افیت تن است و البته مهم است ولکن نباید به همین جا منتهی گردد.

به قول جناب حافظ:

صحبت عافیتت گرچه خوش افتاد ای دل

جانب عشق عزیز است فرومگذارش سلامت جسم و تن فرزندان عموما با مراقبت های قبل و بعد بارداری و رزق حلال ،عمل به دستورات طبی، رعایت اخلاق جهت آرامش اعصاب و صدقات و خیرات بسیار موثر است.

ولکن در این دعا اولویت اول سلامت و عافیت  نفس یعنی عافیت جان قرار گرفته است.

برای والدین عافیت در گفتار و رفتار و اینده فرزندان نیز بسیار مورد اهمیت است و امام علیه السلام نیز همین را از خداوند طلب می نماید .

این که شب قدر توصیه شده عافیت از خداوند متعال بخواهیم ناظر به اهمیت موضوع سلامتی و عافیت است.

عافیت در نظر اهل معنا یعنی قصد قربت در همه جا باشد و هر چه خدا داده در همان مسیر که برای ان خلق شده بکار کرفته شود.

 

11-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

دوشنبه 18 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3486

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ أَدْرِرْ لِي وَ عَلَى يَدِي أَرْزَاقَهُمْ

 و برای من و به دست من، روزی آنان را فراوان فرما.

در این فراز امام چهارم حضرت سیدالساجدین سلام الله علیه تقاضای را مطرح می نماید که در آن چند نکته نهفته است که عبارتند از:

۱.انتفاع از رزق باید شامل حال والدین نیز باشد،بهره مندی پدر ‌ومادر از مال فرزندان سبب برکت دارائی می شود.

۲.رزق در قِبل ؛ آنچه که از بعضی روایات و ادعیه استفاده می شود این است که خداوند رزق بعضی افراد را در دست بعض دیگر قرار داده است و یا رزق بعضی به برکت وجود بعض دیگر خداوند مرحمت می کند چنانچه رزی ماسوی الله به برکت حجت خدا داده می شود : رزق الوری به یمنه؛ و یا در تعقیب نماز عشا به نقل از مصباح المتهجد امده است :

خدایا من نمی‌دانم روزی‌ام در کجاست و آن را تنها بر پایه گمان‌هایی که بر خاطرم می‌گذرد می‌جویم و ازاین‌رو در جستجوی آن شهرها را زیر پا می‌گذارم، پس در آنچه که خواهان آنم همچون حیرت زدگانم، نمی‌دانم آیا در دشت است یا در کوه؟ در زمین است یا در آسمان؟ در خشکی است یا در دریا؟ نمی‌دانم به دست کیست و از سوی چه کسی است، ولی به‌یقین می‌دانم که دانش آن نزد تو و اسباب آن به دست توست و تویی که آن را با لطف خویش تقسیم می‌کنی و با رحمت خود برای آن سبب فراهم می‌سازی؛ …الخ

۳. یکی از راههای ازدیاد رزق دعاست ؛فلذا در بسیاری از ادعیه این درخواست خواسته شده است.

۴.دعای دیگری در حق دیگری برای رزق موثر است.

۵.واسطه در رزق نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح است.

۶.در کمک به فرزندان باید نگاه کلی باشد و به همه ی آنان کمک کرد

۷.متصف شدن به بعضی صفات الهی و‌متخلق شدن به اخلاق الهی امکان دارد.

 

12-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

سه شنبه 19 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3487

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً…

یکی دیگر از ویژگی های فرزند ایده آل نیکو کار بودن اوست که حضرت  امام سجاد سلام الله علیه از خداوند طلب نموده است.

واژه بّر با مشتقات آن ۲۰مرتبه در قرآن آمده است.

برّ یعنی چه ؟ بر یعنی احسان و طاعت پروردگار و هر کاری برای خدا باشد،و به گستردگی خیر و‌نیکوکاری امده است.

ابرار چه کسانی هستند ؟

کسانی که از گناه فاصله می گیرند؛

کسانی که طاعت خداوند را کامل انجام می دهند؛

کسانی که ایمان به مبدأ و معاد و انبیاء ،فرشتگان و کتب آسمانی دارند؛

کسانی که اهل صبر هستند؛

کسانی که اقامه نمازدارند ؛

کسانی که پرداخت زکات دارند؛

تلاش کنندگان در رفع نیازمندی های والدین؛ صادقان و راستگویان؛ آنان که صله رحم می کنند؛کسانی که مهربانند؛

و متقین را ابرار می گویند.

هر گاه خواستید عظمت و‌جایگاه صفت یا کسانی که متصف به آن صفت هستند چه میزان است باید دید امام آنان کیست.

مثلا تعصب صفت بسیار مذمومی است چون امام آن ابلیس است چنانچه در خطبه قاصعه امده است که ابلیس امام المتعصبین است.

و امام ابرار هم امیرالمومنین است  او امام البرره است در زیارت جامعه هم عناصر الابرار امده است یعنی ائمه اطهار علیهم السلام اصل و‌اساس و‌بنیاد نیکوکاران هستید.

فلذا بعضی معتقدند منظور از عناصر الابرار شیعیان هستند.

علامه مجلسی در بحار الانوار ج ۹۹پیرامون عناصر الابرار  احتمالاتی را بیان فرموده :

مانند این‌که تمام نیکی‌ها در مکتب اهل بیت (علیهم‌السّلام) آموزش داده می‌شود و هر کار نیکی ـ اگرچه‌ مستند به امامان نباشد ـ ریشه و اساس آن در مکتب آنان، یافت می‌شود. خدمت به بندگان خدا، احترام به سالمندان، نیکی به خانواده، خوش‌خُلقی، وفای به عهد، انضباط و دقت و... از آموزه‌های افتخارآفرین مکتب تشیع است و از سوی دیگر، آموزه‌های نیکوکاری اهل بیت (علیهم‌السّلام)، با فطرت انسانی و مصلحت اجتماع، هم‌خوانیِ کامل دارند. جامعه‌ای که براساس آموزه‌های نیکوکاری سامان یابد، جامعه‌ای با نشاط و پُرتحرک خواهد بود. احتمال اول، درباره معنای «عناصر الابرار»، آن است که همه نیکوکاری‌ها منتسب به امامان (علیهم‌السلام) هستند.

 

13-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهارشنبه 20 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3488

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ…

و آنان را (فرزندان مرا )نیکوکار، پرهیزکار قرار بده.

سیدنا حضرت سجاد سلام الله علیه پرهیزکاری را برای فرزندان خود طلب می کند.  آموزش تقوا یعنی آموزش خودکنترلی به فرزندان ؛این در خواست برگرفته از ایه ی شریفه : تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏؛ این که بلافاصله بعد از طلب نیکوکاری تقوا را در خواست می نماید نشان از این است که  عمل فقط از متقین قبول می شود انَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ ؛ و این که یعنی نیکوکاری در ظل تقوا اثر گذار و دارای هویت واقعی است.

تقوا برای فرزندان خواستن یعنی کودک باید از دوران کودکی مجموعه ای از باید ها و‌نباید ها را بی آموزد همچنانکه ار قدیم مثال زده اند که بچه باید خطر سماور،بلندی ،چاقو ،حوض و این گونه امور را بداند چرا که برای او خطرناک است، ویا باید بداند که راستگویی موجب جلب توجه بیشتر والدین به او‌می شود و بعدا که بزرگتر شد می فهمید مورد توجه خدا قرار می گیرد اینجاست که نقش تشویق پررنگ تر می شود ،باید بیاموزد که گاهی باید توقف کرد و هر کاری را نکرد و هر حرفی را نزد.

اولین پایه گذاری برای فرزندِ با تقوا پس از دعا هنگام بستن نطفه است و برای این موضوع دستورالعمل هایی بیان کرده اند از غذا گرفته تا مدیریت فکر و خیال که باید رعایت شود سپس دوران باردارای است و بعد از آن آموزش تقوای عملی است فرزندان ما آنگونه که می خواهیم تربیت نمی شوند بلکه آنگونه که هستیم تربیت می شوند مگر اینکه عوامل بیرونی مانند رفیق نادرست یا حشر و‌نشر با اهل باطل عوامل تربیتی درون خانوادگی را با آسیب روبرو کند.

و‌دلیل بعدی که تقوا بعد از ابرار آمده است این است که یعنی بدون عمل به نیکوکاری رسیدن معنایی ندارد فرزندان ما باید عمل گرا آموزش داده شوند، و البته عمل صحیح؛ و عمل درست و صحیح عملی است که دارای چهارچوب باشد و قانونی بر آن حکم فرما باشد.

این که سفارش شده گاهی صدقات و‌کمک به دیگران را توسط فرزندان انجام دهید در همین راستا است و این که امیرالمومنین علیه السلام قرص نان خود را هنگام افطار انفاق کرد و سپس صدیقه طاهره سلام الله علیها نیز بلافاصله قرص نان خود را به مسکین داد اولین نتیجه اش این شد که حسنین علیهم السلام هم بلافاصله نان های خود را به مسکین دادند در حالی که مسکین با همان قرص اول سیر می شد ولکن نفس عمل مهمتر از اثر عمل است و حتی شب های بعد نیز همین حادثه برای یتیم و اسیر رخداد و این یعنی در کار خیر،احسان و نیکوکاری ممارست مهم است و اگر از فرد نیکوکار و باتقوا عملی صورت بگیرد ماندگار می شود چرا که برای خداست انما نطعمکم لوجه الله.

و‌نکنه دیگر از طلب تقوا برای فرزند یعنی در واقع عاقبت به خیری فرزند را خواستن است چرا که والعاقبه للمتقین.

 

14-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنجشنبه 21 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3489

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ …

و آنان را نیکوکار، پرهیزکار، بصیر…قرار بده.

بصیرت در لغت از ماده «بصر» و جمع آن «بصائر» و معنای آن  «دلیل، حجت، برهان و بینایی دل» است. و بعضی دیگر آن را «شاهد و گواه» و نور نیز معنی کرده اند،البته  بصیر به معنای بینائی ظاهری چشم نیز بکار برده می شود چنانچه در قضیه فرستادن پیراهن یوسف به محضر حضرت یعقوب علیهما السلام به عنوان بینا شدن چشم ظاهر بکار رفته است. در واقع هم به معنای چشم ظاهر و هم به معنای  چشم باطن  می باشد.

بصیرت چون به معنای برهان نیز امده پس به انسان جدائی راه را از چاه یاد می دهد. موضوع بصیر ۴۲مرتبه در قرآن شریف آمده و یکی از اسماء حسنای الهی است.

اینکه صفت بصیرت بعد از تقوا امده است به این علت است که تقوا عامل بصیرت است چنانچه در ایه شریفه ۲۰۱از سوره مبارکه اعراب امده است: إِنَّ اَّلذِینَ اَّتقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون.

مسلماً کسانی که [نسبت به گناهان، معاصی و آلودگی های ظاهری وباطنی] تقوا ورزیده اند، هرگاه وسوسه هایی از سوی شیطان به آنان رسد [خدا و قیامت را] یاد کنند، پس بی درنگ بینا شوند [و از دام وسوسه هایش نجات یابند.]

 

از جمله عواملی که سبب بصیرت انسان می شود ذکر خدا و همنشینی با علماست ،امیرالمومنین سلام الله علیه در غررالحکم فرموده است:

من ذکر الله استبصره؛ هرکسی به یاد خدا باشد، بینایی و بصیرت  پیدا می کند.

 

«جاور العلماء تستبصر»؛همنشین دانشمندان باش تا به بصیرت دست  بیابید.

فرزندی که از کودکی با یاد خدا و همنشینی با دانشمندان رشدونمو پیدا کند دارای بصیرت می گردد، فرزند دارای بصیرت عقاب دست والدین و آرامش قلب آنان است.

فرزند بی بصیرت همه ی زحمات پدر و مادر را به باد داده و موجبات رنجش والدین را فراهم می کنند.

مرحوم علامه مصباح یزدی عوامل ذیل را راهکارهایی برای تقویت و ارتقاء بصیرت می دانستند:

تقویت اعتقادات و باورهای دینی؛

تشخیص صحیح و دقیق حق و باطل؛

حرکت در مسیر حق و حقیقت؛

درك درست موقعیت‌ و وظیفه‌شناسی؛

و‌ نکته مهم این که آموزش بصیرت به کودکان را باید از دوران کودکی با مهارت های خاص خود آغاز کرد؛ این که میبینیم گاهی افرادی دارای مسئولیت می شوند و یا در اجتماع صاحب نفوذ می گردند ولکن در بزنگاهها آن بصیرت لازم را ندارند علت آن این است که درست تربیت نشده اند و گاه با بی بصیرتی خود به دنبال جریانی می روند که سبب گمراهی دیگران نیز می شوند.

 

15-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

یکشنبه 24 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3491

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ…

بارالها فرزندان مرا نیکوکار، پرهیزکار، بصیر و بینا، شنوا قرار بده.

از مهمترین خصائص خوب برای همگان و‌حصوصا فرزندان گوش شنوا داشتن است؛صد البته آن کس که خوب ببیند خوب هم می شنود. شنیدن به معنای جامه عمل پوشاندن و اثر گرفتن است والا  شنیدن ظاهری سخن ممکن است حاصل شود ولی اگر بی اثر و‌عمل باشد چنین شخصی از کر هم کرتر است، و این روایت شریف علویناظر به همین است:

ما كُلُّ ذِي قَلبٍ بِلَبِيبٍ ، و لا كُلُّ ذِي سَمعٍ بِسَمِيعٍ ، و لا كُلُّ ناظِرٍ بِبَصيرٍ .

نه هر كه دلى دارد خردمند است ، و نه هر كه گوشى دارد شنواست ، و نه هركه چشمى دارد بيناست .

 

اثر مستمع بودن در این حد است که خلاء علم و دانش را پر می کند تا جایی که امیرالمومنین می فرماید:

اگر دانشمندى گويا نيستى ، پس شنونده اى گيرا باش .

این که در ضرب المثل ها و زبان عوام بیان می شود که خداوند دو گوش و دو چشم داده و یک زبان پس دو بشنو و یک بگو،و حقیقت را بگو حقیقتی غیر قابل انکاراست.

در روایات ما موضوع گوش و گوش شنوا داشتن بسیار مورد توجه واقع شده است

سرفصل ها ،آداب وحقوقی چون:

حرف حق و ذکر خداوند شنیدن؛

حرف معصیت نشنیدن؛

پند و اندرز شنیدن؛

فرق بین گوش ظاهر و باطن؛

عادت دادن گوش به خوب شنیدن؛

گوش دادن و انتخاب حرف درست؛

شنیدن و قطع نکردن سخن مردم؛

صبور بودن در هنگام شنیدن مصائب،گرفتاری ها و ناله های مردم؛

ممنوعیت استراق سمع؛

و‌توجه به اینکه حتی اموات هم می شنوند.

و اما اگر می خواهیم کودکانمان به این صفت متصف باشند یعنی حرف گوش کن باشند که ارزوی هر پدر و‌مادری است به نکات ذیل باید توجه کرد:

والدین باید گوش دادن از بزرگ تر از خود را تا برسد به گوش دادن به فرامین الهی  را عملا به نمایش بگذارند؛

احسان تاثیر مستقیم در گوش دادن بچه‌ها دارد؛

توضیح در حد معقول به کودکان؛

بدی کودک را تذکر دادن؛

خوبی فرزند را دیدن؛

لقمه حلال چرا که لقمه حرام مانع از شنیدن حرف حق است؛

لجاجت به خرج ندادن در انتقال فرامین؛

گوش دادن و احترام گذاشتن به سخنان ،پیشنهادات و انتقادات فرزندان؛

مقایسه نکردن فرزندان با دیگران؛

و اندازه نگه داشتن در ابراز محبت .

موضوع مهم گوش دادن در ادبیات فارسی بسیار مورد توجه شاعران و ادیبان قرار گرفته است.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.