مجموعه کامل شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه دعای برای اولاد و اصول تربیتی فرزند _ بخش ۱۶ الی ۳۰

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان
کد خبر: 15292

 شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه دعای برای اولاد و اصول تربیتی فرزند از حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق

 

16-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

دوشنبه 25 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3492

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ لَكَ…

بارالها فرزندان مرا نیکوکار، پرهیزکار، بصیر و بینا، شنوا و فرمان‌بردار خود قرار بده.

صفت دیگری را که حضرت امام سجاد علی بن الحسین سلام الله علیه برای فرزندان خود طلب می کند اطاعت از خداست و البته که این اطاعت پذیری از خداوند شاخصه ی یک فرزند مورد پسند خدا و والدین است.

امام علیه السلام این دعا را در روز عرفه (دعای بیست و سوم )برای خود وهمگان خواسته است:وَ اجْعَلْنا لَهُ سامِعينَ مُطيعينَ.

فرزندی که مطیع خدا باشد حتما مطیع والدین هم می باشد و اگر کسی اطاعت خدا را نبرد اطاعتش از والدین نیز دوامی نخواهد داشت و این اطاعت غیر قابل اعتماد است.

عالم ربانی مرحوم ایت الله سید حسین یعقوبی فائينی می فرمود:

تاجری در هند،غلامی داشت روزی به غلام گفت من از تو می ترسم.

غلام تعجب کرد و‌کفت مگر می شود اربابی از غلامش بترسد ؟

ارباب جواب داد چون تو نماز نمی خوانی کسی که حرف خدا را گوش ندهد و قدر دان خدا نباشد حتما به من هم که برسد روزی فرمان نخواهد برد و زحمات مرا نادیده بگیرد.

اگر کسی مطیع خدا باشد به مقام کن فیکون می رسد چنانچه در حدیث شریف قدسی امده :

وَرَدَ فِي اَلْحَدِيثِ اَلْقُدْسِيِّ عَنِ اَلرَّبِّ اَلْعَلِيِّ أَنَّهُ يَقُولُ: عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي، أَنَا حَيٌّ لاَ أَمُوتُ أَجْعَلُكَ حَيّاً لاَ تَمُوتُ، أَنَا غَنِيٌّ لاَ أَفْتَقِرُ أَجْعَلُكَ غَنِيّاً لاَ تَفْتَقِرُ، أَنَا مَهْمَا أَشَاءُ يَكُونُ أَجْعَلُكَ مَهْمَا تَشَاءُ يَكُونُ.

کلیات حدیث قدسی،ج۱،ص ۷۰۹

 در روايت قدسى از قول خداوند بلند مرتبه آمده كه مى‌فرمايد: بنده‌ام، به من اطاعت كن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى كه من زنده هستم و نمى‌ميرم تو هم هميشه زنده باشى. همان طورى كه من غنى هستم فقير نمى‌شوم تو هم هميشه غنى باشى. همان طورى كه من هر چه را اراده كنم مى‌شود تو را هم همين طور سازم.

اطاعت هایی که به آن دستور داده شده عبارتند از:

اطاعت خدا؛اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم، اطاعت از ائمه معصومین علیهم السلام؛اطاعت از فقیه جامع الشرائط؛اطاعت از والدین مگر در معصیت الهی ؛ اطاعت زن از شوهر مگر در معصیت الهی.

اطاعت های ممنوع نیز عبارتند از:

- اطاعت‌های نامشروع

        - اطاعت از کافران

       - اطاعت از منافقان

       - اطاعت از تکذیب‌کنندگان

       - اطاعت از بسیار سوگند خورنده پست

       - اطاعت از غافلان از یاد خدا

       - اطاعت از گناه‌کاران

       ،اطاعت از مسرفان

       - اطاعت کورکورانه از پدر و مادر

       - اطاعت از اکثریت

       - اطاعت از همسران و فرزندان

 

17-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهارشنبه 27 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3493

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ …

بارالها فرزندان مرا نسبت به دوستانت عاشق قرار بده.

حقیقت امر این است که محبت و عشق فقط برآینده خدا  و دوستان خداست و هر محبتی که در طول این مسیر نباشد مجاز است نه حقیقت. این حقیقت را در کلمه وکلمه ی مناجات محبین که اتفاقا این دعا نیز از امام العارفین حضرت سجاد سلام الله علیه نقل شده است می توان درک و‌مشاهده کرد.

 در این دعای  بیست ‌وپنجم عشق به دوستان خدا که همان اولیاء الله نامیده می شوند برای فرزندان طلب شده است در دعاهای دیگری نیز نه تنها برای اولاد بلکه برای خود نیز طلب شده است چنانچه در زیارت شریف امین الله می خوانیم : دُعَائِکَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیَائِکَ و در دعای روز بیست ‌وپنجم ماه مبارک رمضان نیز از خدا این مهم  طلب شده است اللهُمَّ اجْعَلْنى‏ فيهِ مُحِبَّاً لِأَوْلِيآئِكَ…

عشق به دوستان خدا عشق خدا را در دل زنده می کند.

و اما دوستان خدا چه کسانی هستند؟ویژگی های دوستان خدا در آیات وروایات فراوان است تیماً وتبرکا‌ً چند نمونه برای روشن شدن مطلب تقدیم محضر می شود:

اولیاالله برای امور دنیوی خوف و حزن ندارند؛«أَلاَ إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللّه ِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ *(سوره مبارکه بقره ایه شریفه ۱۹۵)

دوستان خدا اهل صبرند؛متوکلند؛احسان می کنند؛زیاد توبه می نمایند؛عدالت محورند؛اهل نمازند؛امربه معروف و‌نهی از منکر می نمایند؛اکرام والدین می نمایند؛مجاهد هستند؛پاکدامنند؛مرگ برای آنان یک ارزو است چرا که مرگ را وصال به حق می دانند؛اهل تولی و تبری هستند و در یک کلمه متقین دوستان خدا هستند که هم خدا آنان را دوست دارد و آنان خدا را دوست دارند

الْمُحِبُّ فِی اللَّهِ مُحِبُّ اللَّهِ وَ الْمَحْبُوبُ فِی اللَّهِ حَبِیبُ اللَّهِ لِأَنَّهُمَا لَا یَتَحَابَّانِ إِلَّا فِی اللَّهِ؛ محبّ در راه خدا، محبّ خدا است و کسی که در راه خدا محبوب شده است، دوست خداست زیرا این دو (محب در راه خدا و محبوب در راه خدا) دوستی ایشان نیست مگر در راه خدا.»(مصباح الشریعه،۱۹۶)

در پایان این بیان از شهید ایت الله استاد مطهری خالی از لطف نیست:

ملک دنیا در اولیای حق اثر ندارد . اولیای حق کسانی هستند که اگر تمام ملک دنیا را هم به آنها بدهند که داده هم شده است ، وقتی که همین ملک ظاهر را هم دراختیار آنها قراربدهند یک ذره از آن روح عبودیتشان کاسته نمی شود . امیرالمومنین هم خلیفه بود ، ولی آیا در روح علی کسی کوچکترین احساسی می توانست مشاهده کند که علی هم تکیه ای داشته باشد که این منم و این لشکرهای من است و این قدرت من است ؟ باز همان عبد ضعیف ذلیل در مقابل خدای متعال است . باز شبها که می شود در محراب عبادت آنچنان عجز و لابه می کند ، چون می داند که همه اینها در مقابل ذات حق هیچ و پوچ است . انسان اگر خدا راداشته باشد همه چیز را دارد ، اگر خدا را نداشته باشد هرچه داشته باشدهیچ چیز ندارد .سلیمان نبی آن طور که در آثار و روایات آمده است با آن ملک جن و انسی که خداوند متعال به او داده است ، خودش در باطن خودش با خدا یک عبدبسیار ذلیلی است و جز عبودیت و ذل عبودیت چیز دیگری احساس نمی کند .(اشنایی با قران ج ۸ ص ۲۰۳)

 

18-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنجشنبه 28 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3494

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ …

پروردکار فرزندان مرا نسبت به دوستانت عاشق و خیرخواه قرار بده

یکی از معانی متعدد نصیحت و‌البته مشهور ترین آن خیرخواهی است و آنگاه که این خیر خواهی برای دوستان خدا که همان اولیاء الله هستند باشد یعنی خیر خواهی که صفت انبیاو ائمه علیهم السلام و انسان های برجسته است به کمال رسیده است.

قرآن برخی از مصادیق ناصحان را معرفی میکند از جمله انبیا عظام حضرات نوح،صالح،هود،شعیب، و البته همه انبیا حتی دشمنان خود را نصیحت می کردند موسی فرعون و قارون و امتش را ابراهیم آذر را لقمان فرزندش را یعقوب فرزندانش را .

و چون ناصح بودن امری است که افراد را جذب می کند و باعث در دست گرفتن دل‌ها می شود در نتیجه از همین ابزار ابلیس به عنوان مدعی نصیحت به میدان امده و در قالب مدعی ناصح به سراغ حضرت آدم علیه السلام رفت و او را فریفت.

در نصیحت باید توجه داشت که :

خیرخواهی از حقوق مومنین است؛

و باید خالص و برای خدا باشد چنانچه در حدیث قدسی به النصح لی تصریح شده است.

ناصح باید دارای خصائص و نشانه هایی باشد از جمله:

خود اهل عمل باشد؛

آنچه برای خود نمی پسندد برای دیگران نیز نپسندد و آنچه برای خود می پسندد برای نصیحت شونده هم بپسندد؛

حسادت در میان نباشد؛

سوء ظن نداشته باشد؛

مشفقانه باشد؛

و موضوع نصیحت را کاملا تبیین و روشن کند؛

بعد از نصیحت ممکن است اسراری از زندگی مردم فاش گردد فلذا راز داری نیز از ویژگی های مهم ناصحان است.

و باید توجه داشت یک قسم خیرخواهی زبانی است و‌گاهی باید عملا برای کسی خیرخواهی کرد مثلا رفع نیازمندی مومن یک مصداق نصیحت اوست.

نصیحت یعنی احساس مسئولیت داشتن و پذیرفتن نصیحت یعنی پذیرفتن مسئولیت جهت رشد و‌ترقی روح و به کما ل رسیدن .

فرزندان باید یاد بگیرند هم هر آنچه ناصح مشفق می کوید بپذیرند و هم در مقام خیرخواهی برای همگان و علی الخصوص برای خوبان باشند و‌نکته دیگر که از این در خواست قابل استفاده است این است که همگان در هر سطحی باشند نیازمند نصیحت هستند.

و اینکه نصیحت پس از محبت امده یعنی خیرخواهی و‌نصیحتی ثمر بخش است که رنگ و بوی عشق ‌ومحبت داشته باشد.

در نصیحت تکلیف محوری مدنظر باید باشد نه اثر محوری چنانچه انبیا و اولیا دنبال اثر نصیحت نبودند تکلیف مهم بود حالا اگر اثر بخش بود که نعم المطلوب

 

19-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 شنبه 30 بهمن ۱۴۰۰ شماره 3495

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ ، آمِينَ .

پروردگارا فرزندانم را در ارتباط به دشمنانت، سرسخت و کینه‌ورز، قرار ده.

امام سجاد سلام الله علیه در درخواست قبلی تولي دوستان خدا را برای فرزندان طلب کرد و در این فراز تبري از دشمنان خدا را درخواست نمود.

تولي و تبري تولید انگیزه می کند، تولي و تبري از توقف جلوگیری می کند و انسان را در مسیر رشد و تعالی قرار می دهد،دل ،قلب وعقل  آنگاه زنده است که هم دوست بدارد و هم دشمنی بورزد ،تولی و‌تبری یعنی مدیریت عقل مدل ،این در خواست امام یعنی درخواست قهر و آشتی ،آموزش حب و بغض به فرزندان یعنی آموزش راه صواب و ناصواب است ،دوستی پاکان و بغض ناپاکان دو بال پرواز  برای صعود هستند.

عناد و بغض برای دشمنان خدا ممدوح و برای غیر ان مذموم است.

عناد یعنی ستیزه جویی و معاند همان ستیزه جو است،عناد وقتی برای غیر خدا باشد همان لجبازی می شود.

بغض ضد حب است و هرگاه نفس از چیزی تنفر پیدا کند تبدیل به بغض می گردد.

بغض هم مانند بسیاری دیگر از مفاهیم هم معنای ممدوح و هم مذموم،هم منفی و هم مثبت دارد.

در اصول کافی مجلد دوم  ص ۱۵۲امده :

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ

ترجمه:

فضيل بن يسار گويد: از امام صادق عليه السلام از حب و بغض (محبت و دشمن) پرسیدم كه آیا از [نشانه های] ایمان است فرمود: مگر ايمان چيزى غير از حب و بغض است؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «خدا ايمان را محبوب شما كرد و آن را در دل شما بياراست و كفر و نافرمانى و عصيان را ناپسند شما كرد. كه آنان هدایت یافتگان می باشند.

 

20-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

  یکشنبه 1 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3496

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ اشْدُدْ بِهِمْ عَضُدِي…

خدایا! وجودم را به فرزندانم نیرومند گردان.

عضد به معنای بازو و استعاره از قدرت است ،خداوند مومن را قدرتمند دوست دارد در ادعیه هم به زبان های مختلف قدرت خواسته شده است قدرتی که خداوند و‌دین خداوند با آن یاری شود؛یاری خداوند از آستین های مختلف بیرون می آید یکی از آنان فرزندان هستند که امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام در این دعا از خدا طلب نموده است.

زکریا علیه السلام بی فرزندی را تنهای می داند؛﴿وَ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ﴾

و زكريا را [ياد كن‌] زمانى كه پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بى‌فرزند] مگذار؛ و تو بهترين وارثانى نوح علیه السلام وقتی با قومش سخن گفت فرزندان و اموال را از مصادیق یاری پروردگار دانست …وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَ…

از وظائف فرزند یاری کردن والدین در جمیع جهات دنیویه و اخرویه  است فرزندانی که والدین خود را یاری می کنند و باعث دل گرمی و‌پشت گرمی آنان می شوند در واقعا از ناحیه حضرت رب جل جلاله برای یاری بشر انتخاب می شوند و‌چنین فرزندانی موثر در اجتماع هستند و‌ وجود آنان امید بخش برای همگان است.

این حدیث شریف از امام صادق علیه السلام نیز بسیار قابل تامل است:

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

 

ثَلاثَةُ أَشْياءَ فى‌ كُلِّ زَمانٍ عَزيزَةٌ: الْأَخُ فِى اللَّهِ وَ الزَّوْجَةُ الصَّالِحَةُ الْأَليفَةُ فى‌ دِينِ اللَّهِ وَ الْوَلَدُ الرَّشِيدُ وَ مَنْ أَصابَ أَحَدَ الثَّلاثَةِ فَقَدْ أَصابَ خَيْرَ الدَّارَيْنِ وَ الْحَظَّ وَ الأَوْفَرَ مِنَ الدُّنيا.(

بحار الأنوار: 71/ 282، )

سه چيز هميشه كمياب است: برادر دينى، همسر شايسته و همراه در دين و فرزند كمال يافته؛ هر كه يكى از آن سه را داشته باشد به خير دنيا و آخرت و بهره فراوان دست يافته است.

یاری کردن و‌خدمت به والدین از مصادیق معروف است و باعث‌ نزول خیر و برکات در زندگی می شود.

 

21-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

دوشنبه 2 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3497

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ أَقِمْ بِهِمْ أَوَدِي ، وَ كَثِّرْ بِهِمْ عَدَدِي …

پروردگارا کجی‌ام را به وسیلۀ فرزندانم راست کن، تبارم را به آنان افزونی ده.

فراز اول یعنی فرزندان باید نقش مشاور امین برای والدین داشته باشند ممکن است والدین غیر معصوم کاری کنند که مصلحت دین و‌دنیای آنان به خطر بیفتد اینجا وظیفه فرزندان است که در کمال ادب متذکر شوند و این که امر به معروف و‌نهی از منکر مرز والدین را هم درنوردیده است.

و در خواست دیگر ازدیاد جمعیت به واسطه فرزندان است یعنی فرزندان  نازا و عقیم نباشند.

یکی از حکمت های فرزند و‌نسل زیاد فزونی جمعیت مسلمان است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم همواره به آن افتخار و مباهات کرده است و همچنین سبب باقیات و الصالحات و افزایش تسبیح کنندگان پروردگار است.

 مذمت ِ مردان و زنان عقیم نه مورد پذیرش دین ‌‌ونه مقبول عقل است ولکن زنان فرزند آور مورد مدح قرار گرفته اند و البته باید توجه داشت در فرهنگ قرآن هر نازائی امکان فرزند آوری هم برای او از طریق دعا مهیا است از جمله نازئی همسر زکریا ومادر یحیی می توان اشاره کرد و این یعنی باب دعا باز است ‌وچه افرادی که علاوه بر درمان از طریق دعا و‌توسل نیز به این لطف الهی دست یافته اند.

و اما چند روایت جهت موضوع فرزند آوری:

امام امیرالمومنین(علیه السلام) نقل شده است که: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً لَمْ‏ يُمِتْهُ‏ حَتَّى يُرِيَهُ الْخَلَفَ‏»(من لا یحضره الفقیه ،ج ۳،ص ۴۸۱)؛ (هنگامی که خداوند برای بنده ای خیر بخواهد، او را نمی میراند تا فرزندانی به او عطا کند).

امام محمد باقر علیه السلام فرمودند :

که: «أَنَّ مَنْ مَاتَ بِلَا خَلَفٍ فَكَأَنْ لَمْ يَكُنْ فِي النَّاسِ وَ مَنْ مَاتَ وَ لَهُ خَلَفٌ فَكَأَنَّهُ‏ لَمْ‏ يَمُتْ‏»(وسائل الشیعه ،ج ۲۱،ص۳۵۷)؛ (هر کسی که بمیرد و از خود فرزندی به جا نگذارد، مانند این است که هیچ زمانی بین مردم نبوده است و هر کس فرزندانی از خود به جا بگذارد مانند این است که هیچ وقت نمرده است).

بکر بن صالح، یکی از اصحاب امام کاظم(علیه السلام) می گوید: «كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ(علیه السلام )أَنِّي اجْتَنَبْتُ طَلَبَ الْوَلَدِ مُنْذُ خَمْسِ سِنِينَ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَهْلِی كَرِهَتْ ذَلِكَ وَ قَالَتْ إِنَّهُ يَشْتَدُّ عَلَيَّ تَرْبِيَتُهُمْ لِقِلَّةِ الشَّيْ‏ءِ فَمَا تَرَى فَكَتَبَ(علیه السلام)إِلَيَّ اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْزُقُهُمْ»(کافی ،ج ۶،ص ۳)؛ (به امام کاظم(علیه السلام)نوشتم، حدود پنج سال است که از طلب بچه خودداری کرده ام و این بدان سبب است که همسرم از این کار ناخشنود است و می گوید تربیت و نگهداری فرزندان به علت کمبود مالی مشکل است. نظر شما چیست؟ امام در پاسخ به من نوشت: در پی فرزند باش؛ زیرا روزی آنها را خداوند عزوجل می دهد).

 

22-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

سه شنبه 3 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3498

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ زَيِّنْ بِهِمْ مَحْضَرِي ، وَ أَحْيِ بِهِمْ ذِكْرِي…

خدایا مجلسم را به وسیله ی فرزندانم زینت بخش و یادم را به آنان زنده دار.

فرزند باید زینت افزای محضر و‌مجلس پدر باشد این بدان معناست که آموختن آداب معاشرت و آداب اجتماعی برای فرزندان یک ضرورت است و باید فرزندان بزرگ منشانه تربیت شوند.

یکی از سفارشات زیبا و اخلاقی اسلام زنده نگه داشتن یاد والدین است،از جمله عوامل زنده نگه داشتن یادوالدین نیکو زیستن و امور عام المنفعه و با اخلاق زندگی کردن است.

به نیکی از آنان یاد کردن،ادای حقوق واجبشان، و همچنین سفارش به دعا برای والدین  همه در راستای زنده نگه داشتن یاد و نام آنان است بعضی از این دعاها در حق والدین عبارتند از:

ربَّنَا اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ.

ربِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ.

امام العارفین سیدالساجدین در دعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه دعاهای عجیب و خاص برای والدین دارد که بخش پایانی آن را تبرکاً تقدیم میکنم :

اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنًى مِنْ آنَاءِ لَیْلِی، وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِی مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِی لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْکَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ. اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِیَّ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لِی فَشَفِّعْنِی فِیهِمَا حَتَّى نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِکَ فِی دَارِ کَرَامَتِکَ وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ، إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَ الْمَنِّ الْقَدِیمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.

خدایا! یاد ایشان را در پی نمازهایم و در هر وقتی از اوقات شبم و در هر ساعتی از ساعات روزم، از یادم مبر.

خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا به برکت دعایی که برای آنان می‌کنم بیامرز و آنان را به خاطر احسانشان به من، در گردونه آمرزش قرار ده؛ آمرزشی لازم و قطعی و به خاطر شفاعتم در حقّ آنان، از آن‌ها خشنود شو، خشنودی استوار و پابرجا؛ و آنان را با گرامی داشتن به جاهای سلامت برسان.

خدایا! اگر آمرزشت نسبت به آن‌ها بر من پیشی گرفته، پس ایشان را شفیع من قرار ده؛ و اگر مرا پیش از آن‌ها مورد مغفرت قرار داده‌ای، پس مرا شفیع آنان کن؛ تا در پرتو مهربانی‌ات، در سرای کرامتت و جایگاه آمرزش و رحمتت گرد آییم؛ همانا تو دارای احسان عظیم و نعمت قدیمی و تو مهربان‌ترین مهربانانی.

 

23-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 چهارشنبه 4 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3499

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اكْفِنِي بِهِمْ فِي غَيْبَتِي ، وَ أَعِنِّي بِهِمْ عَلَى حَاجَتِي…

در نبود من کارهایم را به وسیلۀ فرزندانم کفایت کن و مرا به سبب آنان بر روا شدن نیازم یاری ده،

از بیان و دعای نورانی حضرت سیدالساجدین علی بن الحسین علیه السلام  برداشت می شود که :از جمله وظائف فرزندان نسبت به والدین نه تنها انجام دادن کارهای آنان در حضور والدین است بلکه در غیبت آنان نیز این مهم را باید به بهترین وجه ممکن  انجام بدهند،این غیبت و‌نبود گاهی در زمان حیات است بدین معنا که گاهی نیستند مثلا در مسافرت هستند یا در مجلسی حضور ندارند ولکن اموراتشان باید کفایت شود و ممکن است منظور از غیبت بعد از مرگ باشد یعنی وصایای آنان و سنت های نیکوی آنان در زمان حیات را انجام دهند، و قدر مسلم نیازهای مادی هم جزو وظائف فرزندان است کاهی ممکن است در کهولت سن دچار مشکلات مالی هم گردند که باید به این امر توجه شود در یک کلام فرزندان باید تمام قد در خدمت والدین باشند.

و این نیازی که مطرح شده است انواع نیازها را در بر می‌گیرد گاه ممکن است نیاز عاطفی باشد که باید در این امر بسیار کوشا بود چرا که والدین در سن بالا بسیار لطیف ،عاطفی و‌زودرنج می شوند،گاه ممکن است نیاز مادی باشد که روشن است باید به این نیاز توجه ویژه نمودولو خود فرزند به زحمت بیفتد و گاه ممکن است نیاز به حفظ جایگاه و‌اقتدار آنان باشد که نسبت به این نکته نیز باید بسیار اهمیت داد فلذا میبینم در حالات بزرگانی که دارای وجه اجتماعی و یاصاحب قدرت شده اند مشاهده شده که طوری بر خورد می کنند که گویا هر چه دارند از آنان دارند گر چه واقعیت هم همین است.

از جمله علائم فرزند صالح و فرزند تربیت شده این است که آنان خادم و نوکر والدین هستند و هیچگونه اظهار برتری و فضلی ندارند.

و نزد اولیاء الهی روشن است که خادمان والدین عاقبت به خیر می شوند و دشواری های زندگانی آنان با امدادهای غیبی حل و فصل می شود.

 

24-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنجشنبه 5 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3500

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اجْعَلْهُمْ لِي مُحِبِّينَ ، وَ عَلَيَّ حَدِبِينَ مُقْبِلِينَ مُسْتَقِيمِينَ لِي ، …

پروردگارا  فرزندانم را نسبت به من عاشق و مهربان و روی آورنده و برایم مستقیم قرار بده.

 

محبت به والدین در اطاعت ،تشکر ،خوش رفتاری ، خوش گفتاری، تلاش برای جلب رضایت،تلاش در رفع نیازها، نکاه با محبت کردن، خضوع و فروتنی کردن و دعا کردن به نمایش گذاشته می شود، و برای تمام این موارد آیات نورانی و روایات شریفه متعدد از ناحیه امامان معصوم علیهم السلام رسیده است، و البته روح تمام این کارها و همه کارهای ما محبت است اگر محبت نباشد کارهای ما آن اثر حقیقی را ندارد،

عشق و محبت به والدین باید برای آنان محسوس باشد یعنی هم در گفتار و زبان و هم در عمل و توجه بروز و ظهور پیدا کند. در روایات بیش از سی اثر برای نیکی وخدمت  و امور متعلق به والدین نقل شده است که بسیار قابل تامل و تدبر است.

در این فراز هم محبین هم مستقبلین و هم مستقیمین امده است یعنی رابطه باید با عشق باشد و این عشق در گفتار و‌کردار و روش درست فرزندان به ظهور برسد.

در دوران کودکی و ایام پرورش فرزند،والدین تمام محبت خود را نثار فرزند می کنند فلذا فصل جوانی به بعد فصل جبران به نحو تمام و‌کمال است

ایه ۲۴سوره مبارکه اسرا بسیار قابل توجه است :

وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا

و برای پدر و‌مادرم  از روی مهر و محبت، بال فروتنی فرود آر و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آنکه مرا در کودکی تربیت کردند، مورد رحمت قرار ده.

 

تواضع باید از روی محبت باشد(من الرحمه) محبت و رحمت  فقط با محبت و رحمت جبران می شود و رحمت و‌محبت والدین به قدری بزرگ است که باید از خداوند خواست که جبران کند؛ و اینکه تربیت باید بر پایه و اساس محبت باشد.

در دعای دیگری از امام سجاد سلام الله علیه در صحیفه سجادیه دعای بیست وچهارم که دعای برای والدین است چنین دعا فرموده:

 

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ ، وَ أَبِرَّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّؤُوفِ ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا ، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ اِنْ قَلَّ ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرّي بِهِمَا وَ اِنْ كَثُرَ

خدایا! چنانم قرار ده که از پدر و مادرم مانند ترسیدن از پادشاه ستمکار بترسم و به هر دو همچون مادری مهربان نیکی کنم و اطاعت و نیکوکاری‌ام را به آنان، در نظرم از خواب خواب‌آلوده شیرین‌تر و برای سوز سینه‌ام، از شربت گوارا در ذائقۀ تشنه، خنک‌تر گردان تا خواستۀ هر دو را نسبت به خواستۀ خود بیشتر دوست داشته باشم و خشنودی آن‌ها را بر خشنودی خود پیش اندازم و نیکوکاری ایشان را در حقّ خود، هر چند اندک باشد، زیاد شمارم و نیکوکاری خود را دربارۀ ایشان هر چند بسیار باشد، اندک به حساب آورم.

 

25-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

شنبه 7 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3501

 

بسم الله الرحمن الرحیم

…مُطِيعِينَ ، غَيْرَ عَاصِينَ…

پروردگارا فرزندانم را مطیع قرار ده؛ نه عصیان کننده…

اطاعت مطابق اصول اعتقادی ما که ماخوذ از کتاب خدا و روایات معصومین علیهم السلام و عقل استبه سه بخش تقسیم می شود:

بخش اول اطاعت واجب  و بی قید وشرط؛ که عبارتند از :

اطاعت از خداوند باری تعالی؛اطاعت از همه پیامبران علیهم السلام ،رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم و اولی الامر که اولی الامر هم طبق روایات فراوانی که به حد تواتر از شیعه و برخی از بزرگان اهل سنت به ما رسیده است همان ائمه دوازده گانه علیهم السلام هستند.

بخش دوم اطاعت های حرام و ممنوع؛که عبارتند از: کافران؛منافقان؛مشرکان؛هواپرستان؛غافلان؛ اهل افراط و مبالغه؛سخن چین؛حرام زاده؛اهل بدعت؛ شیوخ و بزرگان قبائل دنیامحور؛تکذیب کنندگان؛بسیار سوگند خوردگان پست؛مسرفان، اکثریت واطاعت از کورکورانه از والدین.

بخش سوم اطاعت واجب و مشروط به شرط معصیت یعنی فرمان فرمانِ به معصیت الهی نباشد؛ این دسته عبارتند از:

فقیه جامع الشرائط، و البته با توجه به گستره اختیارات ولی فقیه ،اطاعت از منسوبین ولی فقیه با حفظ همان شرط نیز واجب است.

اطاعت از همسر؛

و اطاعت از والدین است.

اگر از فرمان آنان که اطاعتشان بر ما واجب است سرپیچی کنیم عصیان کرده ایم و اگر از آنان که اطاعتشان حرام است اطاعت کنیم نیز عصیان صورت گرفته است.

فرزندان باید بدانند اطاعت از فرمان والدین  بجز فرمان معصیت واجب و تخلف از آن حرام است.

و باید بدانیم سعادت دنیا و آخرت در اطاعت و اکرام والدین است.

 

26-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

یکشنبه 8 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3502

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اجْعَلْهُمْ لِي مُحِبِّينَ ، وَ عَلَيَّ حَدِبِينَ مُقْبِلِينَ مُسْتَقِيمِينَ لِي ، مُطِيعِينَ ، غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا عَاقِّينَ وَ لَا مُخَالِفِينَ وَ لَا خَاطِئِينَ .

پروردگار فرزندان مرا نسبت به من عاشق و مهربان و روی آورنده و برایم مستقیم و مطیع قرار ده؛ نه عصیان کننده و نه عاق و مخالف و خطاکار.

 

در فراز اخیر درخواست های حضرت سجاد امام علی بن الحسین علیه السلام بسیار خاص بود که عبارت بود از:

درخواست عشق ؛

روی آورنده ؛

مستقیم بودن؛

و مطیع بودن.

در مقابل این چهار خصوصیت مثبت عدم چهار خصوصیت منفی را هم طلب می نماید که عبارتند از:

عصیان کننده؛

عاق؛

مخالف و خطا کار.

عصیان والدین قطعا عشق به آنان را از بین خواهد برد، رونیاوردن به آنان عاق را در پی خواهد داشت؛ عاق والدین از گناهان کبیره است و به معنای آزردن و بریدن از آنان است، بر اساس روایات و سخنان بزرگان و تجربه تاریخ شخصِ عاق شده اثار بد زیادی در زندگی مادی و معنوی خود در دنیا و آخرت می بیند از جمله: روی خوش ندیدن در زندگی به قول معروف دست به طلا می زند خاک می شود؛فقر و نگرانی؛ مبتلا شدن به فرزند ناخلف؛ حرام شدن بهشت؛ مستجاب نشدن دعا؛سختی جان دادن؛پذیرفته نشدن نماز؛عذاب قبر…

و البته باید توجه داشت عاق والدین مخصوص این دنیا نیست بلکه ممکن است کسی بعد از مردن والدین مورد عاق آنان قرار بگیرد؛ نرفتن سر مزار آنان؛نفرستادن خیرات؛عدم توجه به حقوق آنان ممکن است موجب عاق کردن آنان شود. به قول یکی از حکما عاق والدین در زندگی اثری مانند ورود پول ربا و‌نرول در زندگی دارد. در اهمیت عاق والدین همین یک روایات کفایت می کند:

پیامبر خدا صلی الله علیه و اله وسلم یُقالُ لِلعاقِّ إعمَل مَا شَئتَ فانّی لا أغفِرُ لک.  (به فرزندی که عاق (والدین) شده گفته می‌شود: هر کاری می‌خواهی انجام بده که من تو را نمی‌آمرزم.)

بحار الانوار، ج۷۱، ص ۸۰

و دو درخواست اخر راباید توجه داشت که مخالفت و خطا کار بودن نسبت به والدین انسان را از مستقیم بودن و مطیع بودن آنان خارج می کنند و این یعنی در مسیر ضلالت قرار گرفتن است.

نافرمانی از فرمان والدین یعنی کفران نعمت الهی و اطاعت از آنان علامت ایمان بر شمرده شده است وقتی نگاه کردن به والدین عبادت محسوب می شود پر واضح است که اجرای فرامین آنان چه جایگاهی از لحاظ عبادت دارد خوشحال کردن آنان سبب عمر طولانی و بابرکت است

بهتر است تا فرصت هست در اکرام والدین کوشید و اگر فرصت از دست رفته است توبه و استغفار کرد.

محال است کسی والدین از او راضی باشند ‌و او به دربسته بخورد.

پس:ای که دستت می رسد کاری بکن…

 

27-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

 دوشنبه 9 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3503

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ

پروردگارا مرا در تربیت و ادب کردن فرزندانم یاری ده.

امام سجاد سلام الله علیه تربیت را مقدم بر تادیب دانسته است چرا که تربیت به معنای پرورش است و از دوران کودکی آغاز می شود و جلوه جمال و محبت در آن بیشتر است ولکن در تادیب جلوه جلال بیشتر است.

برای تربیت درست فرزندان پس از استمداد و کمک از رب العالمین در مکتب اسلام موارد ذیل باید مورد توجه واقع گردد: مراقبت و‌توجه بیشتر در انتخاب همسر؛مراقبت قبل از تولد؛غذای حلال ؛ مراقبت انعقاد نطفه؛مراقبت های دوران بارداری؛ توجه به تغذیه های مناسب و سالم ؛ بازخوانی سیره انبیاء و رسول خدا و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین،تربیت در آئینه رفتار؛و…

واژه ادب در قران نیامده ولکن مفهوم آن بسیار تکرار شده ولکن در روایات مکرر هم واژه و هم مفهوم آن امده است.

از جمله مفاهیم ادب که در قران به ان اشاره شده است عبارتند از:

الف:فرمان خداوند متعال به حضرت موسی به درآوردن کفش ها هنگام تشرف به وادی مقدس طوی.

ب:اجازه خواستن هنگام ورود به خانه رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم.

ج:ادب سخن گفتن با رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم .

د: ادب در مقابل والدین؛

ه: ادب حضرت موسی و خضر؛

و:ادب برخورد با دیگران

و البته موارد دیگر که در جای خود باید مفصل بیان شود.

در روایات ادب بهترین ارثی است که پدران برای فرزندان میگذارند؛

ادب سبب محبت اهل بیت علیهم السلام می شود؛

ادب بهای مومن بر شمرده شده است؛

توصیه ی امیرالمومنین به امام حسن مجتبی علیه السلام قابل تامل است:

ادب ، مایه باروری عقل و تزکیه قلب و زینت زبان و راهنمای انسان به اخلاق پسندیده است، اگر ادب همراه انسان نباشد او حیوانی رها شده بیش نیست ، خداوند به ادب خیر دهد کوچک را آقایی میبخشد،پس در جستجوی ادب باش تا شخصیت و ثروت بدست آوری ، هرکس پی ادب باشد به وسیله آن چیره میشود کسی که آن را رها کند بر او چیره میشوند و حمله می آورند.

مرحوم علامه طباطبایی درمجلد ۶المیزان بحث بسیار مفید و‌جامعی پیرامون ادب دارد علاقمندان به بحث ادب به آن کتاب وزین و‌نورانی مراجعه کنند.

 

28-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

چهارشنبه 11 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3504

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ ، وَ بِرِّهِمْ …

پروردگارا  مرا در تربیت و ادب کردن و نیکی در حقّ فرزندانم یاری ده.

در باب ادب فرزندان روایت معروف نبوی کفایت می کند:

قال رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم):

 

«ادبو اولادکم علی حبی وحب اهل بیتی والقرآن»

(احقاق الحق، ص18)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

 

«فرزندانتان را بر محور محبت من و محبت اهل بیتم و قرآن تربیت کنید.»

در این فراز نیکی کردن در حق فرزندان نیز از خدا خواسته شده است.

بهترین نیکی در حق فرزندان درست تربیت و ادب کردن آنان به آداب الهی است. همچنان که در فراز های قبل نیکی فرزندان در حق والدین مورد تاکید قرار گرفته است در این فراز به نیکی والدین در حق فرزندان اشاره شده است،کمال هر صفت در انجام طرفین است مثلا محبت آن گاه کامل میشود که دو طرفه باشد، رحم آن گاه معنای حقیقی آن بروز می کند که طرفینی باشد، احسان و‌نیکی نیز همچنین است.

نیکی در حق فرزندان همان رعایت حقوق فرزندان است و اینکه جان فرزندان را از محبت سیراب کردن است هیچ نیکی و خوبی بالاتر از محبت نیست و اینکه فرزندان را فقط با مادیات و لذائذ معنوی آشنا نکردن است بلکه نیکی واقعی آشنا کردن آنان با معنویات و لذائذ معنوی است. آموزش انسانیت و اخلاق محوری نیز از مصادیق نیکی کردن است.

آرزوی همه ی والدین این است که فرزندان مطیع آنان باشند ارزوی همه فرزندان هم همین است و همچنین تمام مردان ارزوی زن مطیع داشتن و همه زنان مرد مطیع داشتن است که راه آن نیکی و احسان است چنانچه امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند: الانسان عبید الاحسان؛ انسان ها عبد احسان و‌نیکی هستند.

 

29-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

پنجشنبه 12 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3505

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُكُوراً …

پروردگارا مرا از سوی خود علاوه بر سائر فرزندان اولاد پسر بخش.

نکته مهم در این فراز دعای نورانی حضرت زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام این است که فرزند از عطایاو بخشش های خاص خداست و تا خدا اراده نفرماید این امر محقق نمی شود اما اگر ارادت بفرماید در صدسالگی هم این امر امکان دارد و فرزند زیاد خواستن از خداوند نیز مطلوب ومحبوب خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است ‌واما این که علاوه بر سائر فرزندان طلب اولاد پسر می کند به هیچ وجه معنای افضلیت پسر بر دختر نیست چون این امر در سیره نبوی و مکتب اسلام و قرآن مردود است بلکه در جاهایی هم تعاریف از برکات و‌خیرات فرزند دختر در روایات امامان معصوم علیهم السلام بیشتر مورد سفارش قرار گرفته است البته طلب فرزند چه دختر ‌وچه پسر در قالب دعا و‌درخواست منعی ندارد چرا که دستورالعمل هائی نیز برای درخواست فرزند پسر و‌دختر از ناحیه اهل بیت علیهم السلام و‌همچنین دستورات طبی  نیز رسیده است، و همچنین باید عرض کنم:  اینجا در خواست فرزندی از جنس پسری است برای ادامه راه امامت و ولایت و الا با داشتن فرزندان پسر این در خواست وجه چندانی ندارد و یا اگر فرضاً فرزندان حضرت همه دختر میبودند حالا تقاضای فرزند پسر می داشت توجیه ظاهری داشت ،پس مسلم این درخواست بدون توجه به جریان امامت با سیر کلی معارف اسلامی سازگاری نداشته مگر اینکه در خواست فرزند اناث در کنار فرزند ذکور در این دعای شریف حذف شده باشد.البته بعضی شارحین این دعا وجوهی را بیان کرده اند که مورد پسند واقع نشد و برخی نیز متعرض این قسمت نشده اند.

 

30-

 

انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

شنبه 14 اسفند ۱۴۰۰ شماره 3506

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اجْعَلْ ذَلِكَ خَيْراً لِي …

پروردگارا و آن فرزندرا برایم خیر قرار ده .

تقاضای خیر برای همگان از نشانه های کمال و رشد است و برای فرزندان نفع آن مستقیم به والدین بر می گردد.

و اما تقاضای خیر یعنی قرار گرفتن در خانه ی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، در زیارت شریفه جامعه کبیره می خوانیم:

إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَأَصْلَهُ وَفَرْعَهُ وَمَعْدِنَهُ وَمَأْواهُ وَمُنْتَهاهُ،

اگر از خوبی یاد شود، آغاز و ریشه و شاخه و سرچشمه و جایگاه و نهایتش شمایید،

‌در روایات امده هر گاه خداوند خیر بنده ای را بخواهد او را اینچنین قرار می دهد

نمونه های از روایات را تقدیم می کنم:

إذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَيرا فَقَّهَهُ في الدِّينِ ، و ألهَمَهُ اليَقينَ .حديث

امام على عليه السلام : هرگاه خداوند خير بنده اى را بخواهد، او را در دين فقيه گرداند و يقين در دلش افكند.

(غررالحکم)

امام صادق (علیه السلام)

مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ ع وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَيْنِ وَ بُغْضَ زِيَارَتِهِ.

هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت امام حسین علیه السلام و شوق زیارتش را در دل او می اندازد، و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و بغض زیارت امام حسین علیه السلام را در دل او می نهد.(کامل الزیارات. ص ۱۴۲)

امام صادق عليه السلام:

 

إذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ شَراً فَاذنَبَ ذَنباً تَبَعَهُ بِنَعمَهٍ لیُنسِیهِ الاستِغفارَ و یَتَمادی بِه؛

 

هرگاه خداوند برای بنده ای شر بخواهد (یعنی او خودش مستحق این شر شود) وقتی گناهی از او سر زد، در پی آن نعمتی به او بخشد تا استغفار را از یاد برده و به گناهش ادامه دهد.

 

بحارالانوار(ط-بیروت) ج 70 ، ص 387 ، ح 1

 

امیرالمؤمنین علیه ‌السلام در بیانی می ‌فرمایند:

 

«إِذَا أَرَادَ اللَّهُ‏ بِعَبْدٍ خَیْراً عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ»

 

«اگر خداوند خیر بنده‌ اش را بخواهد، شکم و فرجش را عفیف می ‌کند»

. عیون الحکم . المواعظ، ص۱۳

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.