نقدی بر گفتار دکتر الهی قمشه ای (قسمت اول)
بسم الله الرحمن الرحیم
سخن اقای دکترالهی قمشه ای، که فایل صوتی آن پخش شده، بخش اولش این است :
«این هم یکی ازگرفتاری های جامعه ماست که هنوز نفهمیدیم که خاک سعدی شیراز در کجاست! پا میشیم میریم شیراز، ما هنوزقبول نکردیم که این بدن کاره ای نیست و اونی که عاشق میشه میره یک عالم دیگه و عشق جاودانه است و دائما دنبال گور این و گور اون میگردیم.. و من خودم سی سال است که مرحوم پدرم فوت شده هیچ سرمقبره او نرفته ام. یکبار او را بخاک سپرده ایم او حضوردارد.»
جناب دکتر پر واضح است که مقصود شما از: «یکی از گرفتاری های این است که جامعه» رشد جامع در خصوص معارف و حقائق الهیه نکرده است. اما این که شما بدن را هیچ کاره بدانی و سر مزار رفتن را زیر سوال ببری هذا اول الکلام،
اول: تا بدن، بدن که باشد و مزار، مزار که باشد، چون در آخر سخن خود که در شماره بعدی عرض خواهم کرد، متعرض زیارت امام رضا سلام الله علیه شده اید، عرض میکنم گویا نزد شما چه مرقد امام باشد یا خاک سعدی یا گور پدر یا گور یک فرد عادی فرق ندارد، اما این باید تبیین شود، بدن کاره ای نیست به چه معناست!؟ منظور از کاره ای نیست یعنی انجام دادن فعل؟ چرا به این نکته دقت نمی فرماید که بدن بما هو بدن حرمت و جایگاه دارد، لذا این همه احکام صادره از ناحیه شارع مقدس ناظر بر همین احترام است، خوب بدن پدر بزرگوار کاره ای نبود، چرا دفنش کردید؟ چرا کفن؟ چرا غسل؟ چرا نماز؟ چرا سنگ مزار؟ این نزدیک به اعتقاد وهابیت یا صوفبه نیست؟
این کارها را تعبدی انجام دادید یا متوجه اسرار آن هم بودید؟ البته شاید چون مستشرقین یا شکسپیر چیزی نگفته شما هم نمیگویید، لابد جسم و جسد یک جایگاهی دارد که در زیارات ماثوره ما آمده است: اجسادکم فی الاجساد. یا آمده است: اجسامکم فی الاجسام و یا قبورکم فی القبور …هم جسم را و هم جسد را فرموده اند تا راه را برای هرگونه توجیه ببندد. درپایان بخش اول از قول حافظ که بنده و شما ارادت داریم آمده:
برسرتربت ما چون گذری همت خواه که زیارت گه رندان جهان خواهد بود…
ادامه دارد…،
افزودن دیدگاه جدید