نقدی بر گفتار دکتر الهی قمشه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
بنده خدا شیخ اجل مرحوم سعدی شیرین سخن شیرازی گاهی بر سر برخی قبور حاضر می شد ومعتکف ان کوی می شد واستمداد می کرد، انکه بوستان وگلستان را خوانده باشد این نکته را که عرض کردم میداند فی المثل: درحکایت دهم اورده:
بر بالین تربت یحیی پیغامبر علیه السلام معتکف بودم درجامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود اتفاقا بزیارت امد ونماز ودعا کرد وحاجت خواست .
درویش وغنی بنده این خاک درند
وانان که غنی ترند محتاج ترند
انگه مرا گفت:از انجا که همت درویشانست وصدق معاملت ایشان خاطری همراه من کنند که از دشمنی صعب اندیشناکم؟
گفتمش بررعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی……
موارد دیگری را که جناب سعدی بیان کرده به عنوان نمونه عرض خواهم کرد وادامه بحث را پی خواهیم گرفت ان شاء الله

قسمت دهم

بسم الله الرحمن الرحیم
قرار شد نمونه هائی دیگر هم از جناب سعدی شیرازی عرض کنیم وبعد بحث را ادامه بدهیم به عنوان نمونه عرض می کنم در غزل شماره شش سروده:
زحقیقت نشناسند هوا را
مهربانی زمن اموز و کرم عمر نماند
به سر تربت سعدی بطلب مهر گیاه را
هیج هشیار ملامت نکند مستی ما را
سعدی هم همچون حافظ ودیگر واصلان مردم را دعوت بر سر تربت خویش نموده ونوع خواسته را نیز مشخص نموده اند،علی الفاعده مرحوم ایت الله محیی الدین مهدی الهی قمشه ای هم باید در دیوان عظیم خویش به این موضوع پرداخته باشد….جناب سعدی در بوستان اثری از اثار معنوی قبور خاصان را بر شمرده وگفته:
این فرع از ان اصل پاک
که جانش بر اوج است وجسمش به خاک
خدایا بر ان تربت نامدار
به فضلت که باران رحمت ببار
ودر موارد متعدد دیگر به بحث عبرت اموزی واثر دنیا گریزی رفتن بر گورستانها که اتفاقا این جهت مکرر در روایات امده است پرداخته است مثلا:
یکی بر تربتی فریاد می خواند
که اینان پادشاهان جهانند
ویا:
یکی را دیدم اندر جایگاهی
که می کاوید قبر پادشاهی
به دست از بارگاهش خاک می رفت
سرشک از دیده می بارید ومی گفت…..
ادامه دارد……

قسمت یازدهم

بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت بعدی سخن اقای دکتر الهی قمشه ای که سراسرتمسخریکی از اعتقادات است از این قرار است:
(اولا فکر میکنیم که شبهای جمعه ارواح ازادند،تعطیله وما نمی دونیم شنبه یکشنبه اونجا چه جوریه که (خنده تمسخرحاضران)شبهای جمعه .لابد سه ماه تعطیلی هم انها تعطیلند،خب شبهای جمعه چی میشه ؟بابا شما تعطیلی اوناکه تعطیل نیستند،ما تعطیلبم ،بعد مبگوبند:بریم شب جمعه ارواح می ایند انجا ما اونا رو ملاقات میکنیم ،مثل ادم هایی که ممنوع الورود هستند که گاهی اوقات می رند به یک کشوری ،می گه تو بیا دبی منم از اونجا میام دبی،انجاهمدیگررا ببینیم، این که ممنوع الملاقات نیست ،میتونه بیادخونه شما،اگه میتونه بیاد توی اون قبرستون میادخونه خودشما، مرحوم پدرم وقتی که ما نشستیم دور هم ،خواهر،برادرا،پدرم چرا نیاداونجا،بره توی اون قبرستان چه کار بکند،منتظرماباشه ،بگهمن وایسادم نیامدند. هیچ کدامشان(خنده معنادارحضار)میاد خونه ما اونجا که بهتره ،اگه اون روح ازاده،اگر ازاد نیست که پس اونجا برای چه میرید….)
انصافا این روش سخن یک دکتر است، جناب اقای قمشه ای در مسائل اعتقادی که ایات وروایات فراوانی در پشتوانه دارد به راحتی نمیشود نظر داد ،شما محبت کنید به ادبیات فارسی بپردازید،فهم ودرک روایات نیازمند صاحب نظر بودن در برخی علوم مانند……ادامه دارد