انسان کامل در فرهنگ عرفانی
ارائه شده در هفته نامه یالثارات آبان و آذر 1389
با اینکه شناخت انسان کامل و تبیین سیمای وجودی او که مظهر جمیع اسماء و صفات الهیّه است کار انسان کامل است و غیر کامل از عهده وصف و تعریف و شرح انسان کامل بر نمیآید، ولیکن:
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل / که گر مراد نیابیم به قدر وسع بکوشیم
لذا به منظور شناخت بیشتر سیمای وجودی انسان کامل مباحثی را از متون عرفانی و عارفان مسلمان بیان خواهیم نمود.
*فصوص الحکم:
ابن عربی میگوید: «وعلم أنّ الولایه هی الفلک المحیط العامّ، و لهذا لمینقطع»
ودر جای دیگر میگوید: نسبت آدم «انسان کامل»به عالم، نسبت نگین به انگشتر است که شاه با آن ختم و مهر میزند تا خزانه محفوظ ماند. خدا با آدم حفظ آفرینش میکند؛ پس خدا آدم را برای حفظ عالم به خلافت برگزید، مادام که انسان کامل باشد، عالم محفوظ است.
*شرح فصوص الحکم:
قیصری در شرح خود بر فصوص الحکم ابن عربی میگوید: « ومرتبه الانسان الکامل عباره عن جمع جمیع المراتب الإلهیه و الکونیه، من العقول و النفوس الکلیه و الجزئیه و مراتب الطبیعه إلی آخر تنزلات الوجود، و یسمی بالمرتبه العمائیه أیضا فهی مضاهیه للمرتبه الإلهیه و لا فرق بینهما إلا بالربوبیه و المربوبیه، لذلک صار خلیفه الله.
وی در جای دیگری میگوید: این عالم تا هنگامی که انسان کامل موجود است محفوظ است.
*الانسان الکامل:
عبدالکریم جیلی در کتاب انسان کامل میگوید: بدان که انسان کامل، با همه حقایق عالم هستی برابری میکند. و در ملک و ملکوت هیچ چیز بر وی پوشیده نمانده است. اشیاء و حکمت را آن گونه که هست، میداند و میبیند.
وی در جای دیگری مینویسد: «و هو واحدٌ منذ کان الوجود إلی أبد الآبدین»
*حکمت بوعلی:
مازندرانی در کتاب خود در وصف بوعلی سینا مینویسد: شیخ الرئیس در کتاب شفاء وجوب خلیفه الله را در هر عصر به عناوین گوناگون یاد کرده است؛ یک جا به عنوان انسان کامل، جای دیگر به عنوان حکیم کامل و.... در ادامه میگوید: «وجود نبی به خاتم انبیا ختم شده ولی خلیفه الله همیشه باید باشد.»
*مفاتیح الغیب ملاصدرا:
ملاصدرا در رابطه با انسان کامل میگوید: صورت انسان بشری، خلیفه خدا در زمین و معنای روح خدایی یعنی خلیفه الهی در ملکوت آسمانش است.
وی همچنین در شرح اصول کافی با بیان مشروح و نزدیک به ابن سینا، منشاء تصرفات انسان کامل را ملموس و مستدل میکند. «أنّ الانسان الکامل ذو أجزاء ثلاثه: طبیعه و نفس و عقل... و کمال الطبیعه، هو التصرف فی المواد بالإحاطه و القلب و التحریک.»
*رسائل حکیم سبزواری:
حکیم سبزواری میگوید: انسان کامل بالفعل، دارای وجود جامع، وحدت جمعی، وحدت حقّه ظلیه و وحدت حقّه حقیقیه است...، مقامش برتر از ملکوت و زمانش بالاتر از دهر است و با وجود این جسد پاکش در این مکان و زمان است و بر همین اساس با همت و علم فعلی کارهایی انجام میدهد بدون به کارگیری مواد و بدون نیاز به اعضاء خارجی. انسان کامل «کُلّ شیءٍ أحصیناه فی إمامٍ مبین» و بر همه حضرات محیط است. همه موجودات عالم به منزله اعضاء و جوارح او است و در عالم مادّه کاینات تصرف میکند.
افزودن دیدگاه جدید