خلاصه مباحث آیات مناظره واحتجاح استاد سیّدعباس موسوی مطلق - جلسه دوم

کد خبر: 13837

بعضی از آقایانِ علمای اهل سنت برای  حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها مستقلآ کتاب تالیف کرده اند برای مثال دو نمونه عرض میکنم:

1-

الثغور الباسمۀ فی فضائل السیدۀ فاطمۀ علیها السلام،تالیف : الحافظ العلامۀ جلال الدین السیوطی،که توسط آقای هادی رستگارمقدم گوهری تحقیق و با مقدمه‌ای از مرحوم آیت الله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی چند دهه قبل به زیور طبع آراسته شده است.

2-

فضائل فاطمۀ الزهرا علیها السلام تالیف ابوعبدالله حاکم نیشابوری،که در سال2008 به کوشش علی رضا بن عبدالله بن علی رضا توسط انتسارات دار الفرقان در قاهره منتشر شده است و اخیرآ دز سال 1391ش در انتشارات بنی الزهرا ترجمه و منتشر شده است.

حاکم نیشابوری در همین کتاب حدیث 37 از ابوسعید خدری نقل کرده است که: هنگامی که به رسول خدا آیه «و آت ذالقربی حقه»(حق ذوی القربی را بپردازید) نازل شد و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم حضرت فاطمۀ را فرا خواند و فدک و عوالی را به او عطا کرد و فرمود: این تقسیمی است که خداوند از آسمان برای تو و فرزندانت قسمت کرده و روزیتان نموده است .وای به حال کسی که مانع آن شود.

پس به اعتراف بزرگان اهل سنت فدک و عوالی به فرمان خدا توسط پیامبر به صدیقۀ طاهرۀ سلام الله علیها اهدا شده است؛ ولکن فدک را به استناد یک حدیث جعلى غصب کردند در حالیکه:

اولآ: طبق مبنای پسر خطاب کتاب خدا کافی است پس چرا به استناد حدیث ،فدک را غصب نموداند.

و آن حدیث مورد استناد عبارت است از:

نَحْنُ مَعاشِرَ الْأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ: «ما پیامبران ارثى از خود به جا نمى گذاریم،»

ثانیآ: این سخن کذب که منتسب نمودند به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم مخالف با قرآن است حضرت صدیفۀ طاهرۀ سلام الله علیها در خطبه شریف خود به آیاتی از قرآن مجید استناد فرمود و این اندیشه را باطل نودند و آن دو آیه عبارتند از:

الف: وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ (و سلیمان وارث داود شد)

ب: فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوب(خدایا از جانب خود جانشینی به من مرحمت کن که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد)

پس صدیقۀ طاهرۀ از این سخن سخیف پسر ابن قحافه  نتیجه می گیرد که:

1-

به پیامبر دروغ بسته اند،

2-

انکار خویشاوندی او با پیامبر،

3-

لابد دختر و پدر به یک دین نیستند،

4-

 ویا اینان (اصحاب سقیفه) از پیامبر و على  نسبت به قرآن آگاه تر هستند،

عبارت صدیقۀ طاهرۀ این است

فاطمه زهرا (علیها السلام) در این خطبه پس از تبیین ابعاد مختلفی از حقایق، خطاب به همه مسلمانان و به ویژه با مخاطب قرار دادن خلیفة اول، می فرماید:

أَیهَا الْمُسْلِمُونَ! أَ أُغْلَبُ عَلی إِرْثیهِ؟ [إِرْثی/ إِرْثِ أَبِي ] یابنَ أَبِي قُحافَةَ! أَ في کتابِ اللَّهِ أَنْ تَرِثَ أَباک، وَ لا أَرِثُ أَبِي؟! لَقَدْ جِئْتَ شَیئاً فَرِیاً [عَلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ]، أَ فعَلی عمْدٍ تَرَکتُمْ کتابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکمْ؟ إِذْ یقُول: وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُدَ (نمل: 16 ). وَ قالَ فیمَا اقْتَصَّ منْ خبَرِ یحْیی بْنِ زَکرِیا (ع)؛ إِذ قالَ: فَهَبْ لِه مِنْ لَدُنْک وَلِیا یرِثنِي وَ یرِث منْ آلِ یعْقُوبَ (مریم: 5 - 6). وَ قالَ [أَیضاً]: وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی ببَعْضٍ في کتابِ اللَّهِ (انفال: 75) وَ قالَ: یوصِیکمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکمْ لِلذَّکرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیینِ (نساء: 11 ). وَ قالَ: إِن تَرَک خَیراً الْوَصِیةُ لِلْوالِدَینِ وَ الْأَقرَبِینَ بالْمَعْرُوفِ، حَقًّا علَی الْمتَّقِینَ (بقره: 180). وَ زَعَمْتُمْ أَنْ لا حِظْوَةَ لي، وَ لا إِرثَ مِنْ أَبِي، وَ لا رَحمَ بَینَنا، أَ فَخَصَّکمُ اللَّهُ بِآیه [مِنَ الْقُرْآنِ ] أَخْرَجَ [مِنْها] أَبِي [محمداً (ص)] مِنْها؟! أَمْ هَلْ تَقُولُونَ: إِنَّ أَهْلَ الْملَّتَینِ لَا یتَوارَثانِ [أَمْ هَلْ تقُولُونَ: أَهلَ مِلَّتَینِ لا یتَوارَثانِ]؟! أَوَلَسْتُ أَنَا وَأَبِي منْ أَهلِ مِلَّةٍ واحِدَةٍ؟ أَمْ أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْآنِ وَ عُمُومِهِ مِنْ أَبِي وَ ابْنِ عَمّي؟![]؛ ای مسلمانان! آیا رواست که من بر ارثم مغلوب شوم؟ ای پسر ابی قُحافه! آیا در کتاب خدا چنین آمده است که تو از پدرت ارث ببری، ولی من از پدرم ارث نبرم؟! مسلّماً سخن دروغین و ساختگی را [به خدا و رسولش ] نسبت داده ای. آیا از روی عمد، کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر انداخته اید؟ آنجا که خداوند می فرماید: «و حضرت سلیمان از حضرت داوود ارث برد». و نیز آنجا که داستان حضرت یحیی بن زکریا (ع) را نقل می کند، فرمود: [و به یاد آور] زمانی را که حضرت زکریا [به درگاه خدا] عرض کرد: « [خدایا]، پس از جانب خود جانشینی به من ارزانی دار که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد»؛ و نیز فرمود: و خویشاوندان، برخی نسبت به بعضی دیگر، در کتاب خدا مقدم و سزاوارتر هستند»؛ و فرمود: «و خداوند در باره فرزندانتان سفارش می کند که سهم پسر برابر با سهم دو دختر باشد»؛ و نیز فرمود: «[کسی که آثار مرگ را در خود دید] اگر مالی دارد، باید نسبت به پدر و مادر و دیگر نزدیکان خود به آنچه معروف است وصیت کند، و این حقی است بر پرهیزگاران؛ ولی شما گمان می کنید که بهره ای برای من نیست و من از پدرم ارث نمی برم، و میان ما هیچ خویشاوندی وجود ندارد. آیا خداوند آیه ای را [در قرآن ] به شما اختصاص داده و پدرم [حضرت محمد (ص) ] را از آن آیه استثنا نموده است؟! یا می گویید اهل دو دین و آیین از یکدیگر ارث نمی برند. آیا من و پدرم از اهل یک دین و آیین نیستیم [و هر دو مسلمان نمی باشیم ]؟ و یا شما نسبت به عامّ و خاصّ قرآن، از پدرم [رسول خدا (ص)] و پسرعمویم [علی (ع) ] آگاه تر هستید؟!

سپس انصار را به یاری طلبید و در این میان به حدیث منقول از پیامبر اکرم (ص) که «أَلْمَرْءُ یُحْفَظُ فی وُلْدِهِ»؛ «احترام هر مردی در فرزندان وی باید حفظ شود»، استناد فرمود و پیامدهای بازگشت از خط ولایت و تأثیر آن در وضعیت حال و آینده اسلام و مسلمانان را برشمرد[.

ابوبکر پس از تعریف و تمجید از پیامبر (ص) و حضرت زهرا (علیها السلام) در پاسخ ایشان گفت:

یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه، ... وَاللَّه ما عَدَوْتُ رأْيَ رَسُولِ اللَّهِ، وَ لا عَمِلْتُ إِلّا بِإِذْنِهِ، وَ إِنّ الرّآئِدَ لا یکذِبُ أَهْلَهُ، وَ إِنّي أُشْهِدُ اللَّهَ، وَ کفی بِهِ شَهیداً، أَنّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یقُولُ: «نحْنُ معاشِرَ الْأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ ذَهَباً وَ لا فضَّةً وَ لا داراً وَ لا عقاراً، وَ إِنّما نُوَرِّثُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ الْعِلْمَ وَ النُّبُوَّةَ. وَ ما کانَ لَنا من طُعْمَةٍ فَلِوَلِي [فَلِأُولِي، یا: فَلِوالِي ] الْأَمْرِ بَعْدَنا أَنْ یَحْکُمَ فیهِ بِحُکمِهِ [؛ ای دختر رسول خدا؛ ... من از نظر پیامبر تجاوز نکردم، و جز به اذن و اجازه او عمل ننمودم، و جلودار و پیش قراول هیچ گاه به اهل خود دروغ نمی گوید، و من خدا را گواه می گیریم- و شهادت خدا کفایت می کند- که شنیدم رسول خدا (ص) می فرمود: ما طایفه پیامبران، برای کسی طلا و نقره و خانه و زمین به ارث نمی گذاریم، بلکه تنها کتاب و حکمت و دانش و نبوت را به ارث می گذاریم، و هر چیز قابل استفاده از ما به جای ماند، از آن ولی امر بعد از ماست و او به هر شکل که صلاح دید می تواند عمل کند.

فاطمه زهرا (علیها السلام) چنین پاسخ داد:

سُبْحانَ اللَّهِ! ما کانَ أَبِي رَسُولُ اللَّهِ (ص) عنْ کتابِ اللَّهِ صادِفاً، وَ لا لِأَحْکامِهِ مُخالِفاً، بَلْ کانَ یتَّبِعُ أَثَرَهُ وَ یقْفُو [یقْتَفی ] سُوَرَهُ، أَ فتَجْمَعُونَ إِلَی الْغَدْرِ؟ إِعتِلالًا علَیهِ بِالزُّورِ وَ الْبُهْتانِ؟ وَ هذا بَعْدَ وَفاتِهِ شَبیهٌ بِما بُغِی لَهُ مِنَ الْغَوآئِلِ في حَیاتِهِ، هذا کتابُ اللَّه حَکماً عَدْلًا وَ ناطِقاً فَصْلًا، یقُولُ: یرِثُنِي وَ یرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوبَ (مریم: 6)

[وَ یقُولُ ]: وَ وَرِثَ سلَیمانُ داوُدَ (نمل: 16). فَبینَ- عَزَّ وَجلَّ- فیما وَزَّعَ مِنَ الْأَقْساطِ، وَ شَرَعَ مِنَ الْفَرائِضِ وَ الْمیراثِ، وَ أَباحَ مِنْ حَظِّ الذُّکرانِ وَ الْإناثِ ما أَزاحَ بِه عِلَّةَ الْمُبْطِلینَ، وَ أَزالَ التَّظَنِّی [التَّظَنُّنَ ] وَ الشُّبُهاتِ فِي الْغابِرینَ، کلّا، بَلْ سَوَّلَتْ لَکمْ أَنْفُسُکمْ أَمْراً، فَصَبْرٌ جَمِیلٌ، وَ اللَّهُ الْمسْتَعانُ عَلی ما تَصِفُونَ (یوسف: 18) []؛ سبحان الله! هیچ گاه پدرم رسول خدا (ص) از کتاب خدا اعراض نمی کرد و با احکام آن مخالفت نمی نمود؛ بلکه از آن تبعیت می کرد و دنباله روی سوره های آن بود. آیا همه جمع شده اید که خیانت کنید؟ درحالی که با حرف باطل و تهمت [به پیامبر (ص)] دلیل می آورید؟ و این خیانتی که بعد از رحلت پیامبر (ص) می کنید، شبیه همان توطئه هایی است که در زمان حیاتش داشتید. این کتاب خداست که داوری است عادل، و سخن گویی است که حق را از باطل جدا می کند، که می فرماید: «[خدایا، فرزندی به من بده که ] وارث من و خاندان یعقوب باشد» [و نیز می فرماید]: «و سلیمان از داوود، ارث برد». و خداوند- عزّ وجلّ - آنجا که سهم های ارث را توزیع کرده و فرایض و میراث را تشریع و سهم مردان و زنان را بازگو نموده، شبهات و توجیه های دروغ گویان را برطرف، و گمان ها و شبهات را در آینده، زایل و باطل ساخته است. این چنین نیست که شما می گویید، «بلکه هواهای نفسانی این چنین برای شما آراسته است، و باید صبر نمود، صبری جمیل و پسندیده، و خداوند در باره آنچه شما توصیف می کنید، یاور ماست.

در پایان حضرت فاطمه (علیها السلام) از مسلمانان حاضر گله کرد و در این میان به عدم تدبر آنان در قرآن اشاره فرمود. سپس متوجه قبر پیامبر (ص) شد و با زبان شعر به آن حضرت شکوه نمود و آن گاه به خانه بازگشت و به امیرمؤمنان علی (ع) گله گزاری فرمود.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.