ملاقات حجت الاسلام موسوی مطلق با پیرمرد روشن ضمیر مشهدی خیبر

بسم الله الرحمن الرحیم
امروز (۲۹ابان ۱۳۹۹) خبر درگذشت پیرمرد مجاهد و روشن ضمیر مرحوم مشهدی خیبر را شنیدم.
واسطه آشنائی ما با این پیرمرد صادق حدود بیست سال قبل توسط حضرت استاد  شوشتری بود.
بسیار ساده و بی آلایش بود.در فقر زندگی میکرد، از دین همان مقدار که می دانست عمل می کرد.
میگفت: از دست بعضی مردم که حلال و حرام خدا را رعایت نمی کردند به خدا شکایت کردم و خیلی ناراحت بودم در همین ناراحتی سیدی امد و احوال من را پرسید و گفت: چرا به خانه ی من نمی آئی؟
گفتم خانه ی شما کجاست؟
گفت :مسجد جمکران
گفتم جمکران کجاست ؟
گفت: بیائی قم بپرسی نشانت می دهند.
و من هم تا ان روز قم نرفته بودم، هفته بعد رفتم و پرسان پرسان مسجد را پیدا کردم دیدم خیلی بزرگ و شلوغ است و من هم گرسنه و خسته بودم و خیلی هم از دست آن سید هم ناراحت بودم که مهمان دعوت کرده و حالا نیست، تا این فکر را کردم ان سید امد و من را برد یک جایی که غذا می دادند و مردم به صف ایستاده بودند و گفت این غذا مال ماست.
غذا را خوردم خستگی ام رفت ان سید من را به مسجد راهنمایی کرد وقتی از او تشکر کردم به من گفت چند کار را انجام بده.
گفتم : چشم
گفت : اینجا (جمکران) زیاد بیا؛
سفره دار باش؛
امر به معروف و نهی از منکر انجام بده؛
و سفارش به نماز کرد، و بعد هم یک دفعه رفت و دیگه او را ندیدم.
این سالهای آخر هم در نجف اباد سر یک چهار راه دیدم ایستاده و تابلویی در دست داشت یک طرف تابلو سفارش به امربه معروف بود و طرف دیگر سفارش به حجاب بود.
می گقت: یکی از سخت ترین امتحانات امتحان به واسطه ی اولاد است که فقط خدا باید کمک کند(خود او هم به همین موضوع مورد امتحان قرار گرفت)
خدایش غرق رحمتش فرماید.

_____________________________________________

یادداشت های حجت الاسلام موسوی مطلق یادداشت ۲۹ آبان ۱۳۹۹