ملاقات استاد موسوی مطلق با جناب گل آقا
با خانواده به جمکران مشرف شدیم. درون مسجد حضور پیرمردی توجهم را جلب کرد؛ کنارش نشستم و سر سخن را باز کردم...
نزدیک به صد سال از عمرش گذشته بود؛
چشمانش را از دست داده بود؛
سی سال هر هفته سه شنبه ها جمکران مشرف و چهارشنبه ها برمیگرده؛
هیچ توقعی نداشت می گفت: هم این که اجازه دادن بیام این خیلی خوبه؛
گریه می کرد و می گفت: دلم برا آقا تنگ شده؛
می گفت آقا اذیته از دست کارهای مردم از وضع حجاب از انجام معاصی علنی ...
می گفت بعضی مواقع مردم رو یه طور دیگه می بینم.
نکات مهم از متن بالا:
1- گاهی هم خوبه با خانواده مشرف بشوید ...
2- ساعات خلوت را برای زیارات انتخاب کنید...
3- حواستان باشد مردان خدا در هر لباس و مکانی هستند.
4- همت والای یک پیرمرد صدساله نابینا؛ طرف تو قم؛ تهران و جاهای نزدیک؛ با این که ماشین داره؛ پول داره؛ توان جسمی داره؛ ولی حال زیارت نداره؛ اما حال کارهای دیگر دارد...
5- بدانیم ما طلبکار خدا و اهل بیت نیستیم؛ همیشه بدهکاریم ...
6- فهم حال آقا از انسان های فهیم امکان پذیر است...
7- دلتنگی برای آقا هم یک حال مخصوص ...
8- همه می دونیم چه کارهایی سبب اذیت آن بزرگوار می شود ولی باز انجام می دهیم...
افزودن دیدگاه جدید