ملاقات استاد موسوی مطلق با پیر روش ضمیر حاج ابوموسی محیی

حاج ابوموسی محیی
کد خبر: 13431

با نام پیر روشن ضمیر، پس از مطالعه کتاب روح مجرد علامه طهرانی و سپس در پرتو گفتار برخی بزرگان آشنا شدم.
خوانده بودم که در سلک خادمان بی بی زینب سلام الله علیها است و آقای حدّاد نیز وقتی سوریه مشرّف می شد، به منزل ایشان می رفت.
لذا بسیار طالب دیدارش بودم، تا سال 1387 دست اندرکاران اردوی زیارتی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی از من دعوت کردند آنان را همراهی کنم. با کمال میل پذیرفتم.
یکی از روزها که کاروان لبنان رفت. در دمشق ماندم و سراغ ایشان رفتم. گفتند: بیشتر اوقات در منزل است. به سرایش شتافتم؛ قرارمان غروب شد. بهنگام رفتم. جلسه ی خوبی بود، می گریست، و نیز می گریاند. خواستم از مرحوم حدّاد بگوید، فرمود:
جانم را آتش زدی! به یاد خاطرات گذشته افتادم.
می گفت:
آخرین باری که مرحوم حدّاد، سوریه مشرّف شد، به بنده فرمود:
آقا سیّد محمد حسین را از تهران و آقای شرکت را از اصفهان خبر کن بیایند. و بنده اطاعت امر کردم؛ چند روزی طول طول کشید تا میهمانان آمدند.
در آن ایام به من گفت:
ما هرچه داشتیم، به آقا محمد حسین (علامه طهرانی) دادیم؛ ایشان وصی ماست.

_______________________________________
عطش حضور، ص 31، تألیف:  حجت الاسلام و المسلمین سیّدعباس موسوی مطلق

 

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.