خلاصه تقریر درس فقه مقارن استاد حجت الاسلام موسوی مطلق - جلسه سیزدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
ادلۀ جزئیت حی علی خیر العمل
۱_ نصوصی که از پیامبر اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت، که برخی از آنان در مباحث گذشته بیان شد.
۲_ توقیفی بودن اذان و اعتقاد به وحیانی بودن اذان و اقامه.
۳_ عمل صحابه این امر را تقویت می کند و دلیل مخالفین را نقض می کند.
عمل صحابۀ غیر معصوم برای ما حجیت ندارد ولکن مستمسک خوبی است جهت بحث با مخالفین که حی علی خیر العمل را حذف کرده اند.
بعنوان نمونه :
الف) در کتاب السنن الکبری آمده است:
ابن عُمر گاهی بعد از حی علی خیر الفلاح، حی علی خیر العمل را می گفت.
(السنن الکبری، ج۱، ص۶۲۴)
ب) در کنز العمال آمده است:
بلال همیشه در اذان صبح حی علی خیر العمل را می گفت.
(کنز العمال، ج ۸، ص ۳۴۲، ح ۲۳۱۷۴)
ج) حافظ علوی زیدی بسند خود از ابی رافع نقل کرده که هرگاه رسول خدا در اذان به حی علی خیر العمل می رسید؛ لا حول و لا قوه الا بالله می گفت.
(الاعتصام، ج ۱، ص ۲۸۹)
د) عُمر در سفرهایش اذان نمی گفت و حی علی خیر الفلاح را می گفت و گاه هم حی علی خیر العمل را می گفت. این مطلب را لیث بن سعد از نافع نقل کرده و هم چنین گفته:
گاهی عُمر در اذان فقط حی علی خیر العمل را می گفت.
(السنن الکبری، ج۱، ص۶۲۴)
ه) سهل بن حنیف می گوید: بلال اذان صبح می گفت و حی علی خیر العمل را در اذان صبح می گفت.
(کنز العمال، ج ۴، ص ۲۶۶)
و) زید بن ارقم در اذان خود حی علی خیر العمل را می گفت.
(نیل الاوطار، ج ۲، ص ۴۴ )
ز) عبدالعزیز، از ابومحذوره نقل کرده است:
نوجوان بودم که رسول خدا به من فرمود: اجعل فی آخر اذانک حی علی خیر العمل، در آخر اذانت حی علی خیر العمل را قرار بده و بگو.
(الإصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص ۲۶۸)
ح) حلبی در سیرۀ خود نقل کرده :
ابن عُمر و علی بن الحسین علیه السلام در اذان پس از حی علی خیر الفلاح، حی علی خیر العمل می گفتند.
(المحلی با الآثار، ج۳، ص ۱۶۰)
۴_ بدعت بدون حذف حی علی خیر العمل
وقتی ثابت می شود که حذف حی علی خیر العمل بدعت می باشد، پس یقیناً این جملۀ حق بود و حذف آن از ناحیۀ غیر معصوم گناهی نا بخشودنی و عامل آن مورد لعن خدا و رسول خدا می باشد.
به نمونه های از این روایات دقت فرمائید:
قوشجی حنفی در شرح تجرید می گوید:
عُمر بن خطاب در خطبه ای خطاب به مردم گفت: ای مردم! سه چیز در عهد رسول خدا بوده ولی من از آنها نهی کرده و حرام می کنم و هر کس انجام دهد او را عقاب می نمایم: متعۀ زنان، حج تمتّع، و حی علی خیر العمل.
(شرح تجرید، ص ۳۷۴)
علمای زیدیه اتفاق دارند بر این که مانع از حی علی خیر العمل کسی جز عمر بن خطاب نبوده است.
(کتاب الاحکام، ج۱، ص ۸۴)
حلبی می گوید:
((وَقَدْ صَحَّ لَنَا أَنَّ حَیَّ عَلَى خَیْرِ الْعَمَلِ کَانَتْ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - یُؤَذَّنُ بِهَا وَلَمْ تُطْرَحْ إلَّا فِی زَمَنِ عُمَرَ))؛
((بسند صحیح رسیده که حی علی خیر العمل در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله جزء اذان بوده است تا آنکه در زمان عمر از آن منع شد)).
(السیره الحلبیه، ج ۲، ص ۹۸)
تفتازانی در حاشیۀ خود بر شرح عضد بر مختصرالاصول ابن حاجب می گوید:
((انّ حی علی خیر العمل کان ثابتاً علی عهد رسول الله و انّ عُمر هو الّذی امر ان یکفّ الناس عن ذلک مخافه ان یثبط الناس عند الجهاد و یتّکلوا علی الصلاه))؛
((حی علی خیر العمل در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله جزء اذان بود که مردم را از قرائت آن منع کرد تا این که با اشتغال به نماز از جهاد باز نایستند)).
(مبادی الفقه الاسلامی، ص ۳۸)
شوکانی می گوید:
((وَقَدْ صَحَّ لَنَا أَنَّ حَیَّ عَلَى خَیْرِ الْعَمَلِ کَانَتْ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - یُؤَذَّنُ بِهَا وَلَمْ تُطْرَحْ إلَّا فِی زَمَنِ عُمَرَ))؛
((بطریق صحیح به اثبات رسیده که حی علی خیر العمل در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله جزء اذان بوده و در مأذنه ها قرائت می شده است تا زمان عمر که از آن منع شد)).
از آنجا که اصل قرائت به آن (حی علی خیر العمل) در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله ثابت بوده و دلیلی بر نسخ آن امر رسول خدا نیست لذا می توان جزئیّت آن را به استصحاب نیز ثابت کرد.
افزودن دیدگاه جدید