شرح دعای پنجم صحیفه سجادیه _ شماره ۴۸۴ جلسه ۵

روزنامه عصر ایرانیان شنبه 25 آذر 1402 شماره 4001
کد خبر: 16951

شرح دعای پنجم صحیفه سجادیه از حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق
انتشار در روزنامه عصر ایرانیان

شنبه 25 آذر 1402 شماره 4001

جلسه 5

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ یا مَنْ تَنْقَطِعُ دُونَ رُؤْیتِهِ الْأَبْصَارُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَدْنِنَا إِلَی قُرْبِک ای که چشم‌ها و دیده‏‌ها از دیدنت فرو ماند، بر محمد و آلش درود فرست و ما را به عرصه‌گاه قربت نزدیک کن.عقلا مسلم است که با چشم سر نمی‌شود خدا را دید چرا که دین با چشم سر مربوط به اجسام است اجسام هم داری ابعاد و وزن و امثالهم هستند خداوند که جسم نیست که بشود با چشم او را دید.نقلی هم که آیات و روایات متعدد موضوع روئیت خداوند با چشم را مردود اعلام کرده است.لَا تُدْرِ‌کهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِ‌ک الْأَبْصَارَ‌؛همچنین آنجا هم که در جواب حضرت موسی علیه السلام امد لن ترانی یا موسی؛ چون لن نفی ابد است یعنی هیچ گاه امکان ندارد‌.مشاهده خدا با چشم سِر و باطن آن بحث دیگری است چنانچه امیرالمومنین می‌فرماید:خدای نادیده را نمی‌پرستد؛ امام صادق علیه السلام فرمود؛ امیرمؤمنان بر منبر کوفه سخنرانی می‌کرد که مردی به نام ذِعلِب که زبان آور، سخنور و شجاع بود برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان! آیا تو پروردگارت را دیده‌ای؟فرمود: «وای بر تو، ای ذعلب! من پروردگاری را که ندیده باشم، عبادت نمی کنم».گفت: ای امیر مؤمنان! چگونه او را دیده‌ای؟فرمود: «وای بر تو، ای ذعلب! چشم‌ها با نگاهِ سر او را ندیده اند؛ بلکه دل‌ها با حقایق ایمان [و تصدیقات یقینی]، او را دیده اند. وای بر تو، ای ذعلب! پروردگارم چنان لطیف [و ناپیدا] است که به لطافت [جسمانی] وصف نمی‌شود، و چندان باعظمت است که به عظمت، وصف نمی‌گردد، و آن سان بزرگ است که به بزرگی، وصف نمی‌شود، و چنان سترگ است که به درشتی [و غلظت جسمانی] وصف نمی‌گردد. پیش از هر چیز است و گفته نمی‌شود که: چیزی پیش از اوست. و پس از هر چیزی است و گفته نمی‌شود که: بَعدی دارد. چیزها را خواسته است (/ خواهنده چیزهاست)؛ امّا نه با کوشش [و تلاش، آن گونه که ویژگی بشر است]، و دریابنده [ی باطن‌ها] است؛ امّا نه با حیله. در همه اشیا هست؛ امّا نه این که با آنها آمیخته و یا از آنها جدا باشد. پدیدار است؛ امّا نه به نحو مباشرت (قابل رؤیت حسّی). آشکار است؛ امّا نه به نحو آشکار شدن [اشیا] برای چشم. دور است، نه به مسافت، [و] نزدیک است، نه به نحو هم جواری».[۱]. الکافی: ج ۱ ص ۱۳۸ ح ۴، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۵، ص ۲۰۴.و یا در همین ایه لن ترانی لطیفه‌ای وجود دارد و آن اینکه تو هرگز نخواهی دید اما اگر خداوند بخواهد خود را به نحو تجلیلاش نشان دهد آن نیز بحث دیگری دارد.سپس قرب پروردگار طلب می‌شود؛ خداوند به ما نزدیک است اقرب الیکم من جبل الورید؛ این ما هستیم که باید به خدا برسیم، مقام قرب غایت سیرالی الله است قرب مراتبی دارد بالاترین آن پس از لقاء الله فناء فی الله است.

منبع

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.