استاد موسوی مطلق در گفت‌وگو با شفقنا: در دولت نبوی «کرامت انسان» به اعتبار بخشی به جان، مال و آبروی انسان بود
در دولت نبوی «کرامت انسان» به اعتبار بخشی به جان، مال و آبروی انسان بود/ بشریت نیازمند دریافت «الگوهای حکومتی» پیامبر (ص) است/ لگدمال شدن «کرامت انسانی» نشانه دوران طاغوت بود/ جهان برای فهم «کرامت انسانی» باید با قرآن و سیره رسول خدا (ص) آشنا شود؛ حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌مطلق در گفت‌وگو با شفقنا
کد خبر : 357642
انتشار : سه شنبه ۲۱ / ۰۶ /۱۴۰۲ | ساعت ۱۰:۴۷
شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین موسوی مطلق، محقق علوم قرآن و حدیث می گوید: در دولت نبوی «کرامت انسان» که افضل مخلوقات است به توحید، اجتناب از طاغوت، عقل محوری و به اعتبار بخشی به جان، مال و آبروی انسان بود؛ آشنایی مردم با حقوق خود باعث شد به کرامت ذاتی خود پی ببرند؛ ترویج محبت و ابراز محبت جلوه های دیگری را از انسانیت به نمایش گذاشت و فی الواقع کرامت انسان در محبت است. بر اساس همین محبت، پیامبر خدا صلی الله علیه واله وسلم با آنان مشورت و آنان را متخلق به اخلاق الهی می کرد.
این استاد حوزه تاکید دارد که اگر اخلاق محمدی که مهمترین ابزار فتح دلها در دست آن بزرگوار بود، فراموش نشود، دنیا فتح خواهد شد. رسول خدا سلام الله علیه و اله در همه عرصه ها الگو و اسوه است و باید از او تبعیت کرد. امروز بشریت نیارمند دانستن الگوهای حکومتی آن بزرگوار است و محبت نبوی باید رواج پیدا کند.
متن گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام و المسلمین سید عباس موسوی مطلق را می خوانید:
* با توجه به اینکه قرآن کریم می فرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»، مفهوم، منزلت و شاخصه های حقوق و کرامت انسان در اندیشه، سیره و دوران حاکمیت پیامبر اکرم (ص) را تبیین فرمایید.
کرامتی که بنی آدم دارد، خداوند به او عطا کرده است و هیچ استثنایی هم قائل نشده به گونه ای که تمام اولاد حضرت آدم علیه السلام را شامل می شود لذا قرآن کریم می فرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ».
ولکن باید توجه داشت راه کرامت و مهمترین شاخصه کرامت «تقواست». خداوند در سوره مبارکه حجرات می فرماید: «إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم؛ همانا گرامی ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست».
در دولت نبوی «کرامت انسان» که افضل مخلوقات است به توحید و اجتناب از طاغوت و عقل محوری بود و به اعتبار بخشی به جان، مال و آبروی انسان بود؛ آشنایی مردم با حقوق خود باعث شد مردم به کرامت ذاتی خود پی ببرند؛ ترویج محبت و ابراز محبت جلوه های دیگری را از انسانیت به نمایش گذاشت و فی الواقع کرامت انسان در محبت است. بر اساس همین محبت، پیامبر خدا صلی الله علیه واله وسلم با آنان مشورت و آنان را متخلق به اخلاق الهی می کرد.
* عمده ترین گفتمان ها و جریانات سیاسی و فکری در تاریخ اسلام پس از پیامبر (ص) تا کنون از منظر حقوق و
کرامت انسان را تبیین و تمایز این گفتمان ها با یکدیگر و نسبت آن را با سیره ی قرآن و پیامبر (ص) ارزیابی فرمایید.
هر جریان سیاسی که بعد از رسول الله صلی الله علیه واله آمده است به جز چند دوره که استثنا هستند، همه حرکت ها چرخشی به دوران جاهلیت بود و این یعنی لگد مال کردن کرامت انسانی.
«سقیفه» انسان و انسانیت را به قربانگاه بُرد، جنگ افروزی ها، بی عدالتی ها و بی اخلاقی ها، همه محصول فاصله گرفتن از قرآن و سنت نبوی بود، دوران بنی امیه و دوران عباس و سایر دولت ها چون حق حاکمیت نداشتند و از ناحیه خدا ماذون نبودند، پس نمی توانند قدم در مسیر کرامت انسانی بردارند.
آن چند حکومت عبارت بود از دوران مختصر حکومت امام حسن مجتبی علیه السلام و دوران پر از فراز و نشیب حکومت امیرالمومنین سلام الله علیه که در طول حکومتشان با سه جنگ تحمیلی روبه رو بودند؛ با این اوصاف تمام حقایق و اصول کلی و حتی جزئی مسیر رشد و کمال انسانیت را در قالب سیره، خطبه و نامه ها ترسیم کردند و دوران انقلاب اسلامی که به حق در این مسیر اقدام به اصلاح و تشکیل حکومت تحت ولایت فقیه جامع الشرائط در عصر غیبت نمود، بی عدالتی ها، ظلم ها، تبعیض ها و انواع فسادها، باز کردن پای دشمنان اسلام و بشریت چون اسرائیل، انگلیس و امریکا در ایران در دوران طاغوت نشان از لگد مال شدن کرامت انسانی و فاصله از اسلام حقیقی بود و انقلاب اسلامی پس از قرن ها توانست قطار از ریل خارج شده را به ریل خود برگرداند و ادامه مسیر نیازمند به توفیق الهی و همت همه مسلمانان است بر همین اساس تضعیف انقلاب اسلامی، تقویت جریان طاغوت است .
* تا چه اندازه حقوق و کرامت انسان در حوزه های علمیه مورد تامل بوده است و گفتمان فعلی حاکم بر حوزه های علمیه تا چه اندازه توانسته در موضع مدافع حقوق و کرامت انسان چنان که مد نظر قرآن کریم و پیامبر اکرم (ص) و پاسخگوی نیاز امروز بوده است، قرار گیرد؟ نقاط قوت و ضعف حوزه های علمیه در این خصوص را بر شمارید.
حوزه علمیه که اساس آن باید علوم عقلی و نقلی باشد در راستای کرامت انسانی در حرکت بوده و هست. تمام فقه برای حفظ کرامت انسانی و تعالی آن و مبارزه با مخربین کرامت انسانی است حتی در قصاص، و‌دیات هم برای حفظ همین کرامت است. در علوم عقلی نیز محوریت بلکه جامعیت با انسان است که تمام این مباحث نیز برای همین است. حکما، فلاسفه و عارفان الهی تمام مباحث خود را برای شناسایی حقیقت انسان ارائه می دهند .حوزه های علمیه باید مانند سابق از زمان جلوتر باشند و کم رنگ شدن علوم عقلی را یک خطر بدانند، علوم عقلی و نقلی هر دو با هم قابلیت استخراج معارف و احکام الهی را از کتاب خدا و سنت رسول الله و ائمه معصومین علیهم السلام دارد.
* اساسا نیاز ما به منظومه ای کامل از حقوق انسان در اسلام برای تعامل با جهان امروز چیست؟
بهتر است بگوییم جهان نیازمند دریافت و آشنایی و عمل به منظومه جامع حقوق انسان است. هیچ مکتبی به اندازه اسلام در راستای حقوق و کرامت انسانی قانون ندارد، آن روز که پیامبر خدا صلی الله علیه واله با ارسال نامه سران دنیا را به اسلام دعوت کرد، نشان از جامعیت اسلام بود و اینکه می توان جهان را با گفت وگوی مسالمت آمیز اداره کرد؛ آنگاه که اسلام با برده داری به مخالفت برخواست و با وضع احکام در آزادسازی بردگان این سنت زشت را جمع کرد؛ آنگاه که با قتل و غارت مخالفت کرد و آنگاه که عدالت را فریاد زد، همه نشان از جامعیت اسلام بوده و هست. جهانیان کافیست با قرآن و سیره رسول الله و اهل بیت علیهم السلام آشنا شوند تا بفهمند انسان و‌کرامت انسانی یعنی چه.
* احیای اخلاق محمدی تا چه میزان نیاز جامعه امروز ماست و بیشتر در چه عرصه هایی این نیاز احساس می شود؟ امروز برای احیای اخلاق محمدی در سطوح مختلف راهکار چیست؟
به قول جناب حافظ: «حُسنت به اتفاقِ مَلاحت جهان گرفت* آری به اتفاق، جهان می‌توان گرفت». اخلاق محمدی که مهمترین ابزار فتح دلها در دست آن بزرگوار بود، اگر فراموش نشود، دنیا فتح خواهد شد. رسول خدا سلام الله علیه و اله در همه عرصه ها الگو و اسوه است و باید از او تبعیت کرد. امروز بشریت نیارمند دانستن الگوهای حکومتی آن بزرگوار است و محبت نبوی باید رواج پیدا کند.
افزودن دیدگاه جدید