یادداشتی از حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق در اسرار حج 

یادداشتی دیگر از استاد موسوی مطلق در اسرار حج 

بسم الله الرحمن الرحیم
از جمله اعمال واجب در سرزمین آرزو یعنی همان سرزمین منا  علاوه بر رمی جمرات که گفته شد قربانی و حلق و تقصیر است ،
سالک الی الله که در مسیر حاجی شدن قرار گرفته است باید بداند و یقین داشته باشد در این سرزمین به هر چه بخواهد می رسد پس همت خویش را بلند بدارد و در این سرزمین از خدا ،خدا را بخواهد چرا که اهل دل معتقدند :
گر از دوست چشمت به احسان اوست
تو در بند خویشی نه در بند دوست
اگر خدا و حجت خدا را بخواهی به همه چیز رسیده ای : چو صد آید نود هم پیش ما باشد
برای وصال باید از همه حجاب های ظلمانی که همان گناهان ماست گذشته باشی و در این سرزمین باید از حجاب های نورانی نیز بگذری تا شایسته وصال گردی ، در راه خدا باید از همه تعلقات گذشت و مجنون وار در مسیر قرار گرفت 
در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
اسماعیل هر کس ان چیزی است که او را بسیار دوست دارد حضرت ابراهیم از حضرت اسماعیل گذشت وما نیز باید تعلقات را قربة الی الله به قربانگاه برد و با تمام قدرت برای خدا ذبح کرد در قربان کردن و قربانی اصلِ عمل برای خدا موضوعیت دارد نه گوشت و خون اینکه بعضی ها در قربانی کردن واجب یا مستحب بعد از ذبح خون قربانی را به اشیاء میمالند یا از روی آن رد می شوند هنوز در دوران جاهلی به سر می برند و حقیقت را در نیافته اند و مانند کارهای بسیار دیگر در خرافات بسر می برند و‌حقیقت در این عمل تقواست چنانچه در سوره مبارکه حج ایه شریفه ۳۷آمده است :
لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْكُمْ ۚ ؛
هرگز گوشت هایشان وخون هایشان به خدا نمی رسد، بلکه تقوای شما به او می رسد.
مهمترین تعلق ما نفس ما منیت ماست که باید آن را ذبح کنیم
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
و حلق و‌تقصیر نیز در همین راستاست از چیزهایی که خیال می کنیم برای ما عزت و احترام است باید بگذریم و برای مثال همین تراشیدن سر است که بعضی ها در به در دنبال فتوا می گردند که از این عمل سر باز زنند در حالیکه عاشقان کوی دوست جمال را به پای جمیل می ریزند و هنگام تراشیدن سر می گویند:
آمدم که سر زنم عشق تو را به سر نهم

گذشتن از امیال انسان را صاحب افکار می کند 
میل را برکتی با امل می رسی مهمترین امل و ارزو هم باید خدا باشد که یک طریق آن شهادت است و چه نیکو است در این سرزمین از امیرالحاج خواست که از خدا بخواهد شهادت را برای ما مقرر کند چرا که دیر یا زود خواهیم مرد پس چه بهتر با شهادت 
پس بعد از این اعمال برای سالک الی الله عید است و آنگاه انسان حاجی می شود...