سبب تالیف کتاب اصل الشیعه و اصولها
سبب تالیف کتاب اصل الشیعه و اصولها
مرحوم ایت الله العظمی شیخ محمدحسین کاشف الغطاء درباره انگیزه نگارش این کتاب مینویسد:
«دو سال پیش، یکی از جوانان پرشور که با هیأتی علمی از سوی دولت عراق، برای تحصیل در «دارالعلوم العلیا» به مصر رفته بود، در نامهای طولانی به من نوشت: ... من با برخی از دانشمندان دانشگاه الازهر رفت و آمد دارم. گاه و بیگاه از نظام آموزشی و دانشمندان حوزه علمیه نجف سخن به میان میآید. استادان الازهر از اندیشمندان حوزه علمیّه نجف به بزرگی یاد میکنند، ولی میگویند: متأسفانه شیعه هستند! من از این سخنان آنها شگفتزده شدم. به آنها گفتم: مگر شیعه بودن گناه است؟! مگر شیعیان مسلمان نیستند؟! برخی از آنها در پاسخ گفتند: شیعیان مسلمان نیستند و ... من جوانی هستم که از پیدایش شاخههای گوناگون مذهبها در اسلام آگاهی ندارم. اکنون از سخنان دانشمندان بزرگ اهل تسنن به تردید افتادهام که آیا شیعه فرقهای از اسلام است؟ اگر مرا از این سرگردانی نجات ندهید مسؤولیت لغزش و گمراهی من بر عهده شماست.
من به وسیله نامه درباره تاریخ شیعه و پاسخ به تهمتهای آنان، او را راهنمایی کردم. ولی در شگفت بودم که چگونه برخی از دانشمندان بزرگ اهل سنت، اینگونه سخن میگویند! تا اینکه کتاب «فجر الاسلام» نوشته احمد امین، نویسنده بزرگ مصری به دستم رسید. مغزم از دروغهای شاخدار این کتاب سوت کشید. احمد امین، سال پیش (۱۳۴۹ق) همراه شماری از استادان، دانسجویان و دانشمندان مصر، به نجف، شهر دانش آمد. او در نجف همراه دوستانش در یکی از شبهای ماه رمضان به دیدن من آمد. من او را به نرمی سرزنش کردم که چرا چنین دروغهایی را به شیعه نسبت داده است! آخرین عذر احمد امین این بود که آگاهی کافی درباره شیعه نداشتم. من گفتم: این بهانه پذیرفته نیست. نویسنده باید در موضوعی که میخواهد بنویسد، خوب بررسی کند. چرا کتابخانههای نجف، از جمله کتابخانه خصوصی خودم که ۵۰۰۰ جلد کتاب دارد که بیشتر نویسندگان آنها از اهل سنت هستند، ولی در کتابخانههای قاهره کتابهایی که نویسندگان آنها شیعهاند، بسیار کم پیدا میشود؟!
چند ماه پیش، یکی از جوانان شیعه بغداد، در نامهای به من نوشت سفری به استان «دلیم»، همسایه استان بغداد داشتم، بیشتر مردم آنجا سنی هستند. من با مردم نشست و برخاست داشتم. آنها از سخنان و ادب من بسیار خوشحال بودند. اما هنگامی که فهمیدند من شیعه هستم، گفتند: ما گمان نمیکردیم شیعیان با ادب باشند، چه رسد به دانش و دین آنها! ما آنها را یک مشت وحشیان بیابان میپنداشتیم! مدتی بعد به سوریه و مصر رفتم. شگفتآور بود. مسلمانان سنی مصر نیز همان سخنان مردم «دلیم» را گفتند. آیا موقع آن نرسیده است که به دفاع از شیعه بپردازید؟ [۱)
روزنامههای مصر، سوریه و ... مقالههای مسمومی درباره شیعه مینویسند. دیگر تاب نیاوردم و سکوت نکردم. نه از این نظر که ستمی بر شیعه شده باشد و من بخواهم در برابر سیل تهمتها از آن دفاع کنم. بلکه از این نظر که پردههای نادانی را از برابر چشم مسلمانان کنار بزنم تا افراد با انصاف در داوری درباره شیعه راه عدالت پیش بگیرند و عذر و بهانهای هم برای آن دسته از دانشمندان که یاوههایی بر زیان شیعه میگویند و مینویسند، باقی نماند که بگویند دانشمندان شیعه، مذهب خود را معرفی نکردند. (این جمله را احمد امین در دیدار با کاشف الغطاء گفت) و از همه مهمتر امید میرود در سایه این کتاب پیوندهای دوستی در میان مسلمانان استوار گردد و دشمنی از بین آنها برچیده شود. شاید پس از نوشتن این کتاب، نویسنده کتاب «فجر الاسلام» دگربار ننویسد «تشیّع پناهگاه دشمنان اسلام بوده و هست. تشیع پناهگاه افرادی است که میخواهند اندیشههای پدران یهودی، نصرانی و زردشتی خود را وارد اسلام کنند.» (۲)
۱.کاشف الغطاء، محمدحسین، این است آیین ما، ترجمه آیتالله ناصر مکارم شیرازی، ص۷۱ ـ ۷۴.
۲.همان ص ۸۱-۸۳
افزودن دیدگاه جدید