میزگرد مسئله تربیت خانواده و راه‌های حفظ خانواده از آسیب‌های آخرالزمانی در خبرگزاری تسنیم

حجج اسلام سعیدی و موسوی مطلق مسئله تربیت خانواده و راه‌های حفظ خانواده از آسیب‌های آخرالزمانی را بررسی کردند
کد خبر: 13835
پایگاه رسمی حجت الاسلام موسوی مطلق

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سبک زندگی و رشد و اُفول آن نشان‌دهنده میزان نفوذ یک نظام، فرهنگ و تمدن در متن جامعه است. هر سرزمین و تمدنی برای حفظ خود و در مرحله بعد جهت دستیابی به اهداف پیش روی خود می‌کوشد سبک زندگی مشخصی را تعریف کند؛ عدم پایبندی مردم یک جامعه به سبک زندگی مطلوبِ آن سرزمین، به مثابه سقوط تدریجی‌ آن نظام است چرا که این امر به این معناست که عموم مردم مبانی فکری و ارزش‌های آن نظام را قبول ندارند. اما آنچه در سرزمین‌مان درباره سبک زندگی مطرح است، سبک زندگی ایرانی اسلامی است. به صورت کلی محور این نوع از سبک زندگی باید اسلام و آموزه‌های دین باشد لذا هر سنتی هم که در تضاد با این آموزه‌ها باشد مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد.

متأسفانه باید اذعان داشت آنچه به عنوان الگو و سبک زندگی در جهان فعلی مطرح و توسط رسانه‌ها و فضای مجازی تبلیغ می‌شود، نتیجه یک طراحی دقیق بوده که از آن به عنوان پروژه "جهانی‌سازی" یا Globalization یاد می‌شود. در این طرح دیگر محوریت با خداوند نیست بلکه با لذت‌های مادی و دنیوی و دستیابی به یک زندگی نسبی یا مرفُه است. در این نوع سبک زندگی گزاره‌های غیر دینی همچون اشرافیت، تجمل، روابط بی‌قید مردان و زنان، عدم غیرت نسبت به ناموس، پوشش‌های نامتعارف و برخی گزاره‌های غیر اخلاقی یک ارزش محسوب می‌شوند. در چنین حالتی روح معنویت و خدامحوری از جامعه رخت می‌بندد و به سوی عمق رذالت حرکت می‌کند.

1398032812085063017676514_1.jpg

 

در این بین یکی از عرصه‌های مهم سبک زندگی اسلامی، بستر خانواده است. حال با این فرض که دشمنان سالهاست در قبال بستر خانواده ایرانی برنامه‌ریزی‌های دقیق کرده تا شالوده و اساس آن را از هم بپاشد، سرپرستان خانواده و متولیان امر باید بار دیگر آموزه‌های اصیل دینی و سرزمینی خود را یک مورد مطالعه قرار دهند تا در این فرآیند شیطانیِ "جهانی‌سازی" قرار نگیرند. از عهده این امر تنها کسانی بر می‌آیند که دارای روح غیرت و وطن‌دوستی و نیز دارای روحیه دیانت و خداپرستی‌اند.

درباره این موضوع خبرگزاری تسنیم با حجت‌الاسلام عباس موسوی مطلق، استاد حوزه و دانشگاه و حجت‌الاسلام محمد سعیدی آریا کارشناس مذهبی به گفت‌وگو نشست.

* اکنون به دلیل دسترسی آسان مردم به رسانه‌ها و فضای مجازی بیش از گذشته خطر اُفت فرهنگ جامعه و تغییر در سبک زندگی مردم را احساس می‌کنیم. با توجه به اینکه خداوند در قالب آموزه‌های اسلام ارائه‌دهنده سبک زندگی مطلوب است، سمت و سویی که در این راستا در نظر دارد، به سوی کدام هدف است؟

غایت سبک زندگی در نگاه ادیان حیات طیبه است

موسوی مطلق: سبک زندگی ظاهراً بروز مجموعه‌ای از افعال و سلیقه‌ها برای گذران عمر در میان جمع محدود یا گسترده‌ است. سبک زندگی در ادیان و ملل مختلف به شیوه‌های مختلفی ظهور و بروز می‌یابد. غایت این سبک زندگی در نگاه ادیان حیات طیبه است که قرآن نیز بر همین تأکید دارد آنجا که فرمود: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ هر کس -از مرد یا زن- عمل صالح انجام دهدو مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه‌‏اى، حیاتِ [حقیقى‏] بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‌‏دادند پاداش خواهیم داد.» (97 نحل) بر اساس این آیه دو گزاره ایمان و عمل صالح پایه و مبنای اینگونه زندگی و حیات محسوب می‌شود. لذا اگر غایت و مقصد ما منتهی به حیات طیبه شود، مسیر را صحیح حرکت کرده‌ایم؛ سفارشات انبیاء و ائمه(ع) نیز در همین راستا بود. اما اگر غیر از این هدفمان باشد، به بیراهه کشیده می‌شویم.

اگر غایت و مقصد ما منتهی به حیات طیبه شود، مسیر را صحیح حرکت کرده‌ایم؛ دو گزاره ایمان و عمل صالح پایه و مبنای اینگونه زندگی و حیات محسوب می‌شود. سفارشات انبیاء و ائمه(ع) نیز در همین راستا بود. اما اگر غیر از این هدفمان باشد، به بیراهه کشیده می‌شویم.

با این تعریف، سبک زندگی ما مبتنی بر حیات نباتی و مادی نیست بلکه هدف معنوی در ورای آن قرار گرفته است. این موضوع از اعتقاد نسبت به ارزش‌های دینی و اُخروی سرچشمه می‌گیرد. لذا سبک زندگی را باید در ابعاد مختلف بررسی کرد. باید از خود بپرسیم آیا واقعاً می‌خواهیم روشی را بپیماییم که به سوی آبادانی دنیا منجر شود یا تعالی روحی و معنوی و آبادانی آخرت؟ در پاسخ باید گفت هر دوی اینها ملاک است و بلکه رشد مادی ما در دنیا برای قوت گرفتن بُعد معنوی و اُخروی ما باید به کار گرفته شود نشان به اینکه اگر انسان غذای حرامی را بخورد، در بُعد معنوی او اثر منفی می‌گذارد ضمن آنکه حیات اُخروی او را مورد تهدید قرار می‌دهد.

البته یادآور شوم عده‌ای از این سمت بام افتادند و سبک زندگی خود را صرفاً مبتنی بر رهبانیت و معنویت تعریف کرده‌اند و به گوشه‌نشینی و انزوا کشیده شده‌اند؛ از دیدگاه اسلام این مسئله هم مردود است.

 

1398032812085033417676514.jpg

موسوی مطلق: عده‌ای نیز سبک زندگی خود را مبتنی بر زندگی دنیوی و لذ‌ت‌های شهوانی پایه‌ریزی کرده‌اند و معنویت و آخرت برای آن‌ها یا معنا ندارد و یا کم‌اهمیت است. به اصطلاح به این نوع سبک زندگی، سبک غربی می‌گویند. افراد در این نوع از سبک زندگی تمام توان خود را به کار می‌گیرند تا به عالی‌ترین موقعیت‌های دنیایی دست یابند و در این راستا ممکن است به ابتدایی‌ترین معنویات و اخلاقیات پشت پا بزنند.

افراد در سبک زندگی غربی تمام توان خود را به کار می‌گیرند تا به عالی‌ترین موقعیت‌های دنیایی دست یابند و در این راستا ممکن است به ابتدایی‌ترین معنویات و اخلاقیات پشت پا بزنند.

موسوی مطلق: بنابراین در سبک زندگی الهی، خداوند محور است. در این سبک، هم دستوراتی در باب تقویت جسم دارد و هم تقویت روح؛ همان طور که بیان شد رشد مادی در دنیا را جهت قوت گرفتن بُعد معنوی و اُخروی تعریف می‌کند لذا پیوستگی مناسبی با هم دارند. با این تعریف، سبک زندگی در عرصه فردی، اجتماعی، اقتصای و سیاسی سمت و سوی معنوی می‌یابد. متأسفانه به ندرت در پیروان ادیان آسمانی یافت می‌شوند که مقید به آداب دینی باشند؛ بخشی از آن‌ها به دلیل نفوذ فرهنگی دشمنان است که سبک زندگی را دستخوش تغییر قرار داده است. اما با این حال در بین آنها، هستند افراد مؤمنی که تقید حقیقی به دین خود دارند. اکنون در بین مسیحیان و یهودیان افراد برجسته‌ای از جهت دیانت یافت می‌شود و با آن چیزی که در رسانه‌های خود نمایش می‌دهند، بسیار متفاوت هستند.

در بحث پوشش خداوند را محور رفتارمان قرار دهیم

سعیدی: یکی از معضلات ما عدم خدامحوری در برنامه‌ ریزی‌های فردی و کلان اجتماعی است. مثلاً درباره بحثی مانند حجاب کسانی که بنای بر زندگی توحیدی دارند و خداوند را به عنوان معبود قبول دارند، باید ببینند در کتاب قانون الهی یعنی قرآن چه وصفی از پوشش شده است. در روایات چه اوصافی ذکر شده است. حداقل پوششی که همگان آن را برای زنان قبول دارند، عدم نمایش موی سر توسط زنان است، اما متأسفانه می‌بینیم همین مقدار هم رعایت نمی‌شود لذا مرتکب فعل حرام می‌شوند. بین خدا و نفسانیات معمولاً تن به نفسانیات می‌دهیم. اگر خداوند محور زندگی انسان می‌شد، هم آسایش بود و هم امنیت. هم آسایش روح بود و هم سلامت تن.

همه می‌دانیم درباره پوشش یک قاعده‌ای باید وجود داشته باشد، اما عده‌ای طوری برخورد می‌کنند که گویی در قبال خود و دیگران و جامعه مسئولیتی ندارند. این در حالی است که در اکثر کشورها قانون پوشش وجود دارد؛ یک جا دعوت به پوشش مناسب‌تر و یک جا دعوت به عدم پوشش می‌شود که به تعبیری ولنگاری محسوب می‌شود. اما در هر صورت قاعده و قانون وجود دارد. به عنوان نمونه در کشورهایی مثل برزیل و کانادا هرگونه پوششی که منافی عفت عمومی محسوب شود و یا نمایش اجزای بدن در ملاء عام دارای محکومیت و یا حبس است. در ماده 233 قانون کیفری برزیل هرگونه عمل منافی عفت عمومی یا نمایش اجزای بدن در ملاءعام، محکومیتی معادل سه ماه تا یک سال حبس در پی خواهد داشت. همچنین طبق ماده 234 این قانون، صادرات و واردات، خرید یا توزیع آلات یا اشیاء مستهجن برای نمایش عمومی ممنوع بوده و در صورت تخلف، شش ماه تا یک سال زندان یا جریمه نقدی به دنبال دارد. و یا در کشور استرالیا مردان حق ندارند از پوشش با سبک زنان استفاده کنند. در هر کشوری به لحاظ قانون اساسی همان جا تعاریف از معروف و منکر متفاوت است. 

ما در همین دین اسلام از ریزترین مسائل تا کلان‌ترین آنها درباره آداب زندگی نکات فراوانی داریم. از آداب خورد و خوراک و پوشش گرفته تا آداب معاشرت و تعاملات اجتماعی. منتها باید این نکات و مسائل را برای خود بازیابی و مرور مجدد کنیم و از آداب و فرهنگ‌هایی که به غلط به خوردمان دادند،‌ پرهیز کنیم.

139803271528419717672234.jpg

 

بُعد روحانی ما مانند بُعد جسمانی نیاز به تغذیه دارد

* حجت‌الاسلام موسوی‌مطلق معتقدند خداوند برای سبک زندگی غایت و هدفی مشخص کرده و معنویت را پایه قرار داده است؛ چه راهکاری جهت حرکت به این نوع از سبک زندگی پیشنهاد می‌دهید؟

سعیدی: ابتدا اضافه کنم همان طور که اشاره شد، بخشی از سبک زندگی در حیات دنیایی و بخشی از آن مربوط به حیات معنوی و ملکوتی است. نمی‌توان اینها را از یکدیگر تفکیک کرد. جسم و روح در کنار یکدیگر انسان را شکل می‌دهند لذا باید برای هر دو برنامه داشت و آن‌ها را تغذیه کرد. در نگاه اندیشه معرفتی دنیا و قوانین آن دروازه‌ای برای رسیدن به آخرت و معنویت است. از این منظر است که خوراک، پوشاک و کار و فعالیت ما نگاه ابدی می‌یابد و فطرت نیز این مسئله را می‌پذیرد. خداوند در قالب دین مبین اسلام برای این نوع تفکر امتیازاتی را مدنظر قرار داده است. کنترل غرائز، زدون ناجوری‌ها از قلب و جایگزین کردن ارزش‌های الهی مسئله‌ای است که ادیان آسمانی بر آن تأکید دارند. مردم برای آراسته شدن به فضائل از خود علاقه نشان می‌دهند، اما برای رفع رذائل از وجود خود همتی نشان نمی‌دهند.

جسم و روح در کنار یکدیگر انسان را شکل می‌دهند لذا باید برای هر دو برنامه داشت و آن‌ها را تغذیه کرد. در نگاه اندیشه معرفتی دنیا و قوانین آن دروازه‌ای برای رسیدن به آخرت و معنویت است. از این منظر است که خوراک، پوشاک و کار و فعالیت ما نگاه ابدی می‌یابد و فطرت نیز این مسئله را می‌پذیرد.

اگر این اصول را بپذیریم که دنیا و آخرت‌مان توأمان با یکدیگر هستند، تعریف ما از سبک‌ زندگی متفاوت می‌شود. در ادعیه و مناجات‌های ما این نوع نگاه وجود دارد؛ امام سجاد(ع) در مناجات مریدین می‌فرماید «یا دُنیایَ و آخِرتِی؛ ای دنیا و آخترم». نگاه ما وقتی اینگونه شد، تمام تعاریف‌مان از سبک‌ زندگی متفاوت می‌شود و همان طور که بیان شد، مادیات اسبابی برای معنویت و آخرت فراهم می‌کند. نتیجه می‌شود «قَوِّ عَلَى‏ خِدْمَتِکَ‏ جَوَارِحِی‏؛ جوارحم را برای خدمت به خود به کار بگیر». همین کار را دیگران با نیت دیگری انجام می‌دهند، اما ثمره چندانی ندارد، اما از آنجایی که فرد بنای خود را بر معنویت و آخرت نهاده است، برایش عبادت محسوب می‌شود. در چنین شرایطی انسان به شرایطی می‌رسد که می‌گوید «إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛ در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من، براى خدا، پروردگار جهانیان است». (انعام162) اگر این مبانی را قبول کنیم، سبک زندگی ما در حوزه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و خانوادگی نیز دچار تغییر و تحول خواهد شد.

سبک زندگی یعنی امر به معروف و نهی از منکر

* خداوند در قرآن از یک ویژگی با عنوان "صالحیت" یاد می‌کند که اتفاقاً تمام انبیای الهی به دنبال آن بودند و از دیگر سو صالحیت را برای فرزندان و ذریه خود درخواست می‌کردند. انسان صالح از نظر قرآن چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه باید به اصلاح خانواده بپردازد؟

موسوی مطلق: خداوند وقتی قصد دارد انبیاء را معرفی کند، از اوصاف آنها یاد می‌کند. به عنوان نمونه وقتی می‌خواهد یوسف علیه‌السلام را معرفی کند، می‌فرماید «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصین‏» او از بندگان مخلص ما بود. بعد یوسفی که صاحب مقام اخلاص است، از خداوند در خواست می‌کند «وَ أَلْحِقْنی‏ بِالصَّالِحینَ». وقتی انسانی صالح شد، الگو می‌شود. حالا صالحین چه ویژگی‌هایی دارند؟

خداوند وقتی می‌خواهد صالحین را معرفی کند، در آیه114 آل‌عمران می‌فرماید «یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحین‏؛ به خدا و روز قیامت ایمان دارند؛ و به عمل صالح فرمان مى‌‏دهند و از کار ناپسند باز مى‌‏دارند؛ و در کارهاى نیک شتاب مى‌‏کنند؛ آنان از صالحان هستند». ایمان به خدا و روز آخرت، امر به معروف و نهی از منکر و سبقت در خیرات از ویژگی‌های صالحان است. وقتی از ایمان به خدا صحبت می‌کند در واقع از مهم‌ترین ضعف انسان‌ها در تمام دوران‌ها که همان ضعف در ایمان و توحید است، صحبت می‌کند.

موسوی مطلق: یکی دیگر از ویژگی صالحان بر اساس این آیه، امر به معروف است. اصلاً سبک زندگی اسلامی یعنی امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی انسان صالح همان چیزی که به عنوان معروف می‌پذیرد، تمایل دارد همان را به دیگران بیاموزد و اشاعه دهد. در نماز نیز این گزاره وجود دارد؛ می‌گوییم ای اهل عالم، بیایید به سوی بهترین عمل: حیّ عَلی خَیرِ العَملِ. حال در نحوه امر به معروف و نهی از منکر باید شرایط را دید.

اصلاً سبک زندگی اسلامی یعنی امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی انسان صالح همان چیزی که به عنوان معروف می‌پذیرد، تمایل دارد همان را به دیگران بیاموزد و اشاعه دهد.

ویژگی دیگر انسان صالح، نهی از منکر است. چون خطاها و گناهان مانع دستیابی انسان به سبک زندگی مطلوب و حیات طیبه می‌شود. یعنی بخشی از دین تشکیل شده از بایدها و نبایدها. یعنی هم باید خود را وادار به خوبی کنیم و از سوی دیگر نباید به سوی ارزش‌های منفی گرایش یابیم.

شخص صالح انسان را یاد اهل‌بیت می‌اندازد

موسوی مطلق: ویژگی دیگر صالحین طبق این آیه، سبقت در خیرات است. حالا در مصادیقِ خیر و معروف می‌توان بعداً بحث کرد. مثلاً مصداق بزرگ خیر را در احادیثمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام و ولایت ایشان معرف فرموده‌اند. یعنی یکی از ویژگی‌های بارز انسان صالح و مؤمن آن است که حرکات و گفتارش مردم را یاد اهل‌بیت علیهم‌السلام و یاد امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیاندازد. انسان صالح با رفتار و گفتارش دعوت به ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) می‌کند. از آن سو بزرگ‌ترین منکر را دشمنان عترت معرفی فرموده‌اند همچنان که می‌بینیم اکنون دوستداران ایشان را در اقصی نقاط دنیا تحت ظلم و ستم قرار می‌دهند تا حدی که می‌توان گفت مظلوم‌ترین انسان‌ها همان شیعیان هستند.

حالا با این اوصافی که صالحان دارند، سبک زندگی معنا می‌یابد. یعنی یک فرد مؤمن در بستر خانواده مدام اهل تزریق ایمانیات و گزاره‌های معنوی است. اهل منزل را دعوت به اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌کند و دوست دارد خود را در تمام عرصه‌ها همسو با این انوار مقدس کند. من قلباً معتقدم اکنون به نسبت هجمه دشمن روحیه ولایت‌محوری و تمایل به پیروی از اهل‌بیت علیهم‌السلام از سال‌های قبل پررنگ‌تر است. من و همه شاهدیم در طول تاریخ بشریت تا به امروز به این میزان «یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجا» (نصر 2) نداشتیم. اکنون شاهدیم هر ساله مردمی غیر مسلمان فوج فوج در سرزمین کربلا حاضر می‌شوند و زمینه را برای تمدنی الهی فراهم می‌کنند. اینها پاک‌طینتانی هستند که به زودی به صف اسلام و تشیع اضافه می‌شوند. این هم یک نمونه‌ شاهدی که همگان آن را لمس کردیم و هرساله می‌بینیم.

یک فرد مؤمن در بستر خانواده مدام اهل تزریق ایمانیات و گزاره‌های معنوی است. اهل منزل را دعوت به اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌کند و دوست دارد خود را در تمام عرصه‌ها همسو با این انوار مقدس کند.

خداوند خواسته از مجرای خلفای خود عبادت شود

سعیدی:در تکمیل بحث آقای موسوی‌مطلق عرض کنم امروز کسانی که نگاه به اهل‌بیت علیهم‌السلام ندارند و صرفاً به خدا می‌پردازند، اعتقادشان خودپسندانه است. خداوند می‌فرماید آنگونه که من می‏گویم، به سوی من بیایید نه آنطور که خودتان می‌پسندید. شیطان همین غلط را کرد. خداوند گفت از طریق خلیفه‌ام به سمتم بیا، گفت نه فقط تو را می‌پرستم. خداوند هم او را طرد کرد و نام این کار را سرکشی و تمرد گذاشت. اگر او حقیقتاً خداپرست بود، طبیعتاً باید حرف خداوند را گوش می‌داد. اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هم خلفای الهی و وسیله خدا جهت بهره‌مندی خلایق از نعمات حریم الهی هستند.

بنابراین در اصلاح سبک زندگی آنگاه که بخواهیم از خود شروع کنیم، باید کبر و منیّت را کنار بگذاریم. کسی که اهل کبر باشد، به مرور در قبال خدا هم رفتار متکبرانه پیدا خواهد کرد. خداوند درباره انسان‌هایی که پیشگاه او به فسق و فجور می‌پردازند، می‌فرماید: «بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ؛ انسان مى‏‌خواهد که در پیشگاه او فسادکارى کند». (القیامة 5)

اکنون شاهدیم هر ساله مردمی غیر مسلمان فوج فوج در سرزمین کربلا حاضر می‌شوند و زمینه را برای تمدنی الهی فراهم می‌کنند. اینها پاک‌طینتانی هستند که به زودی به صف اسلام و تشیع اضافه می‌شوند.

* حجت‌الاسلام سعیدی یک فرد صالح برای دستیابی به سبک زندگی مطلوب از چه روش‌هایی باید بهره ببرد؟ 

سعیدی:خداوند تقوا را معرفی می‌کند و می‌فرماید «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ‏ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم‏؛ در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست‏» (13 حجرات)؛ تقوا درجات دارد و می‌توان در هر درجه آن پیشرفت کرد. عمل به دستورات شرعی به انسان پیشرفت معنوی می‌دهد. مثلاً در بحث چشم پوشاندن از نامحرم امیرالمؤمنین(ع)‌ می‌فرماید: «غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ‏ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِم‏؛ چشمان خود را از آنچه خدا برایشان حرام کرده فرو می‌نشانند».

یک وقت می‌گوییم از آنچه حرام است باید چشم پوشید، یعنی من به نامحرم نگاه نمی‌کنم. منتها انسان ممکن است به درجه‌ای بالاتر برسد و به گونه‌ای رشد کند که «عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْه» برایش مصداق دیگری می‌یابد به گونه‌ای که حتی توجه افراطی به مقولات ریز دنیوی برایش حکم حرمت دارد.

قرآن می‌فرماید نسبت به تقوای خانواده حساس باشید

 

1397052316344189115031584.jpg

بنابراین در بحث سبک زندگی به ویژه خانواده خداوند یکسری ساز و کارها را قرار داده است که انسان با تقید به آنها می‌تواند سطح زندگی خود را ارتقاء دهد که پایه همه اینها تقواست. حتی در بحث خانواده خداوند می‌فرماید شما نسبت به تربیت معنوی خانواده خود مسئولیت دارید و باید از آن‌ها در برابر ناجوری‌ها مراقبت کنید؛‌ می‌فرماید «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً؛ خودتان و خانواده‌تان را از آتش حفظ کنید». (تحریم6) در این آیه از ریشه «وَقَیَ» که از مشتقات آن تقواست، استفاده شده است. یعنی سرپرست خانواده نسبت به تقوای اهل منزل مسئول است. این مسئله در سطح اجتماعی و توسط رهبران و مسئولان نسبت به مردم مصداق دارد.

مردی از امام صادق(ع) درباره «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً؛ خود و خانواده‌تان را از آتش حفظ کنید» پرسید. امام(ع) در پاسخ فرمودند: آنها را امر کند به آنچه خدا به آنها دستور داده است و نهی کند از آنچه خدا آنها را نهی کرده است؛ اگر اطاعت کردند، آنها را از آتش حفظ کرده‌ای و اگر سرپیچی کردند، تو به وظیفه‌ات عمل کرده‌ای؛ یَأْمُرُهُمْ بِمَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ وَ یَنْهَاهُمْ عَمَّا نَهَاهُمُ اللَّهُ فَإِنْ أَطَاعُوا كَانَ قَدْ وَقَاهُمْ وَ إِنْ عَصَوْهُ كَانَ قَدْ قَضَى مَا عَلَیْهِ.» (فقه منسوب به امام رضا(ع)، ص375)

خداوند می‌فرماید شما نسبت به تربیت معنوی خانواده خود مسئولیت دارید و باید از آن‌ها در برابر ناجوری‌ها مراقبت کنید؛‌ می‌فرماید «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً؛ خودتان و خانواده‌تان را از آتش حفظ کنید».

میزان ما در سبک زندگی باید معصوم(ع) باشد

سعیدی:نکته دیگر و راحت‌تر اینکه ما اگر میزان‌مان امام مصعوم باشد، کارمان رو به اصلاح می‌رود. هیچ گاه نباید خود را با پایین‌تر از خود بسنجیم. برای دستیابی به سبک زندگی مطلوب صرفاً علم و تجربه کارساز نیست بلکه باید عقل را به وحی و عترت سپرد؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود رزق حرام بر فرزندان اثر منفی می‌گذارد، نمی‌توان به وسیله علم به این موضوع دست یافت هرچند ممکن است در آینده کارهای علمی متقنی در این زمینه صورت گیرد، اما قرآن و عترت ما را توجه به رزق حلال و پرهیز از رزق حرام می‌دهند.

مسئله دیگری که حائز اهمیت است، آن است که اکنون تفکراتی در غرب وجود دارد که اخلاق را معادل تقوا مطرح می‌کند. در حالی که هر گزاره اخلاقی، تقوا محسوب نمی‌شود. ممکن است فردی خیلی با اخلاق باشد، اما در همین حین بی‌تقوایی به خرج دهد؛ مثلاً با یک نامحرم گرم صحبت شود، زیبا هم صحبت کند، اما این مسئله از جهت تقوایی محل اشکال دارد. خداوند از ما توقع دارد به سوی عالی‌ترین مراتب انسانی برویم؛ یعنی هم جنبه رفتاری، هم اخلاقی و هم بُعد روحانی خود را اصلاح کنیم که پایه همه اینها تقواست.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.