زادروز: 21 بهمن 1307 | 29 شعبان 1347ه.ق
محل تولد: ایرا
وفات: 3 مهر 1400 | 18 صفر 1443ه.ق
آرامگاه: ایرا
دین: اسلام
مذهب: تشیع

آیت‌الله حسن حسن‌زاده آملی

حضرت علّامه آیت‌الله حسن‌زاده آملی

حجت الاسلام سید عباس موسوی مطلق:

 زندگی‌نامه کوتاه

بیوگرافی بنده به طور اجمال در جرایدِ روز نوشته شده است، ولکن انسان آنچه را در نهانخانه‌ی سرش دارد و در نشیب و فراز زندگانی‌اش اِدراک کرده است و برایش پیش آمده، نمی‌تواند به قلم و زبان بیاورد و برمَلا کند.

تولّدم در اواخر سال 1307 بوده است[1]. خدای تعالی را شاکرم که از پستان پاک، شیر خورده‌ام و در دامان پاک، تربیت شده‌ام. الحمدلله که حقّاً مادرم دیندارِ خالص و موحّدِ مُخلص و فانی در نور ولایت بود.

در سال دوم ابتدایی مادر عزیزم را از دست دادم و بعد از آن کلاس ششم را به اتمام رساندم. چندماه به رسم عادت بگذشت که بسیار حیف شد، تا دوباره لطف الهی، یار شد و توفیقِ آن‌سویی مددکار، که در مدرسه‌ی جامع آمُل به تحصیل مشغول شدیم. در حدود دو سه ماه به فراگرفتن مسائل اوّلیّه‌ی دینی و از بر کردن نصاب‌الصّبیان و اَمثله و شرح اَمثله و صَرفِ میر و... بودیم، که نامه‌ای از منزل به مدرسه آمد و از وفات پدر، خبر آورد، که یتیم شدیم.

پس از شش‌سال تحصیل در آمل، چهارشنبه اوّل شهریور 1329 به تهران مهاجرت کردیم. از عنایات کامله‌ی حق - جَلّ و عَلا - بر ما این که در تهران نیز به پیشگاه علمای بزرگ، مانندِ جناب آقا میرزا ابوالحسن شَعرانی، آقا میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، جناب آقا میرزا احمد آشتیانی، جناب آقا شیخ محمّدتقی آملی، و جناب آقا شیخ محمّدحسین فاضلِ تونی، زانو زده‌ایم.

دوشنبه 22 مِهرِ 1342[2] از تهران به قم مهاجرت کردیم و تاکنون 38 سال[3] است که در قم به سر می‌بَرَم و قم برای ما برکات بسیاری داشت «مَن لَمْ یَشْکُرِالمَخلوقَ لَمْ یَشْکُرِالخالِق» از خرمنِ پُربرکت حضرت آیت‌الله علّامه آقا سیّدمحمّد حسین طباطبایی، صاحب تفسیرالمیزان حدود هفده‌سال، و نیز از برادرِ ماجِدش جناب آیت‌الله آقا سیّدمحمّدحسن الهی[4] و... خوشه‌چینی کرده‌ایم.

من که از شش‌سالگی به مکتب رفته‌ام، تاکنون نَدیمِ من کتاب، معشوقِ من استاد، و درس و کارِ من بحث و تدریس و تصنیف است[5]؛ (ذلِکَ فَضْلُ اللهِ یُؤتِیهِ مَنْ یَشاء)[6].

انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه، اتّحاد عاقل به معقول، نهج‌الولایه، لقاء‌الله، معرفت نَفْس، الهی نامه، نور عَلی نور، هزارویک نکته (نکات علمیّه)، انسان و قرآن، کشتی در حرکت، رساله‌ی امامت، خیرالاثر، دیوان[7]، شرح فصوص فارابی، تصحیح خزائن[8]، تصحیح کلیله و دمنه[9]، و قرآن و عرفان و بُرهان از هم جدایی ندارند، عناوین برخی آثار علّامه حسن زاده آملی است[10].

 

بی توفیقی در درک کرسی تدریس

بدبختانه بی‌توفیق بودم؛ زیرا هرگز نتوانستم مستقیم از محضر و کرسی تدریس حضرت علّامه آیت‌الله حسن‌زاده آملی استفاده کنم، ولی به فضل خدا از آثار با برکت ایشان بی‌بهره نماندم؛ همچون دیگر طلّاب و مشتاقان، که شوقِ دیدارشان را دارند. عید غدیری، همراهِ عارف ربّانی، مرحوم انصاری همدانی به بیت ایشان رفتم و مرحوم انصاری درباره‌ی ولایت تکوینی و تشریعی حضرات ائمّه علیهم السلام سخن به میان آورد، که البتّه از مطالب آن جلسه چندان چیزی در حافظه‌ام نمانده است.[11] در جلسه‌ای دیگر نیز درباره‌ی مرحوم آیت‌الله میرزاجواد انصاری همدانی سؤال کردم، فرمود:

«نَه بنده و نَه اساتیدِ [استادان] بنده چُنین توفیقی را نداشتیم که محضر ایشان را درک کنیم، و آرزو داشتم ایشان را ببینم. خداوند ایشان را رحمت کند.»

می‌فرمود:

«هر کسی هر کاری برای غیرخدا بکُند، ضرر کرده و وای به حال طلبه‌ای که در کارهایش نیّت غیرالهی داشته باشد، امّا اگر برای رضای خدا و خلیفه‌ی خدا کار کرد، به مقامی می‌رسد که نگو و نپرس.»

از حضرت علّامه، تقاضا کردم عملی را یاد بدهند که اثرِ چهل شبِ چهارشنبه رفتن به جمکران را داشته باشد و بشود همه‌جا و همه‌وقت انجام داد؛ زیرا برای ما میسور نبود که پیاپی به مسجد بِرَویم، فرمود: شب‌های چهارشنبه یک ساعت بیش‌تر در علوم آلِ محمّد مطالعه کنید.

 

 

منبع: کتاب عطش حضور، تالیف حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق، صفحه 121 الی 127

پی نوشت ها

[1] . تولّدم اسفند 1307 در «ایرا»ی لاریجانِ آمُل بوده است؛ نامه‌ها بر نامه‌ها / 69؛ جواب نامه‌ی دکتر فرّخ امیرفریار»، مسؤول دفتر روابط عمومی مؤسّسه‌ی مطالعات و تحقیقات فرهنگی... .

[2] . بیست و پنجم جمادی‌الاوّل 1383.

[3] . و اکنون (1390 ش) چهل‌و‌هشت‌سال... .

[4] . ... آیَتَیْن اُستادان، علّامه...؛ نامه‌ها بر نامه‌ها / 234.

[5] . من اکنون معتاد به مطالعه و کتاب و تعلیم و تعلّم و علم هستم و بدبخت شده‌ام! اعتیاد من به کتاب و درس و بحث، همانندِ اعتیاد تریاکی و هروئینی به هروئین و تریاک است؛ اگر این‌ها از من گرفته شود، رنج می‌کشم. چه کُنَم که عاشقِ علم و درس و بحث شده‌ام؛ در محضر استاد حسن زاده آملی / 11.

[6] . ماهنامه‌ی بصایر، سال هَشتُم، ش 33، آبان و آذر 1380، ص 30 - 34؛ با تلخیص و اندکی تصرّف.

[7] . با تَقریظ استاد حکیم میرزا مهدی الهی قُمشه‌ای به خطّ آن جناب.

[8] . از مرحوم نراقی، با مقدّمه، حواشی و تعلیقاتِ استاد، به عربی و فارسی.

[9] . از ابوالمعالی نصرالله منشی، با مقدّمه، حواشی، مآخذ اَشعار و اَمثال و ترجمه‌ی دو بابِ آخِرِ آن به فارسی.

[10] . گلواژه، ج 2، ص 3؛ برگرفته از: برگ سبز / 191.

[11] . حضرت علّامه، کتابی با همین عنوان ولایت تکوینی و تشریعی چاپ کرده؛ ر.ک: در محضر استاد حسن‌زاده آملی / 45.