زادروز: | 12 مرداد 1305 | 25 محرم 1345ه.ق |
محل تولد: | تهران |
وفات: | 17 تیر 1374 | 9 صفر 1416ه.ق |
آرامگاه: | حرم امام رضا علیه السلام |
دین: | اسلام |
مذهب: | تشیع |
آیتالله سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی
علّامه آیتالله سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی
حجت الاسلام سید عباس موسوی مطلق:
زندگینامه کوتاه
فرزند آیتالله حاج سیّدمحمّدصادق حسینی طهرانی در 24 محرّم 1345 در تهران و خانوادهای اصیل و اهلِ علم و تقوا تولّد یافت. دوران کودکی و نوجوانی را در پرتوِ تربیتهای دلسوزانهی پدرِ بزرگوارش گذرانیده، پس از طیِّ تحصیلات ابتدایی، دورهی آموزش متوسّطه را در رشتهی مکانیک و ماشینسازی، با درخششی فوقالعاده به اتمام رساند، و با وجود پیشنهادهای بسیار برای ادامهی تحصیل در خارج از کشور و پذیرش مسؤولیّتهای مهم در رشتههای مختلف، سربازیِ امامزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تحصیل علوم دینی را برگُزید.
در 19 سالگی[1]، کسب علوم حوزوی را در قم آغاز کرد و در مدرسهی حُجّتیه اقامت گُزید. در همان ایّام به جمع نخستین شاگردان علّامه طباطبایی پیوست و از خواصِّ اصحاب ایشان گردید. همچنین 7 سال از محضر بزرگانی همچون: حاج شیخ عبدالجواد سِدِهی، حاج شیخ مرتضی حائری، آیتالله حاج آقا حسین بروجردی، آیتالله سیّدمحمّد حجّت و... استفادههای شایانی کرد.
در آغاز سال 1371 ق[2]، به توصیهی بزرگانی مانندِ علّامه طباطبایی و شهید صدوقی یزدی، عازم نجف اشرف شد و از محضر آیتالله سیّد محمود شاهرودی، شیخ آقا بزرگ تهرانی، حاج شیخ حسین حلّی، و آیتالله حاج سیّد ابوالقاسم خویی، بهرهها بُرد. در همین دوران - بنابر سفارش علّامه طباطبایی - با حاج شیخ عبّاس قوچانی[3]، در مسایل سلوکی، حشر و نشر داشت و به مؤانست با آیتالله سیّدجمالالدّین گلپایگانی، پایههای عرفانِ عملی خویش را تثبیت کرد... بهگونهای که به محضر حاج سیّد هاشم موسوی حدّاد[4] بار یافت.
در سال 1377 ق، به اشارهی مرحوم حدّاد و فرمانِ آیتالله شیخ محمّد جواد انصاری همدانی به تهران بازگشت و در مسجد «قائم» به نشر احکام اسلام، ارشاد مَردم و تهذیب و تزکیهی نفوسِ مُستعد پرداخت.
ایشان پس از 23 سال تلاش مداوم و مخلصانه، در سال 1400 ق، به مشهد مقدّس کوچید و در مدّت پانزده سال پایانِ عمر پُربرکت خود، لحظهای از تلاش برای ترویج توحید و ولایت و تربیت و دستگیری از شوریدگان و عاشقان کوی دوست و... دریغ نورزید.
برخی آثار قلمی آیتالله طهرانی، عبارتاند از:
1. اللهشناسی (3 جلد)؛
2. امامشناسی (18 جلد)؛
3. معادشناسی (10 جلد)؛
4. روح مجرّد؛
5. مِهرِ تابان؛
6. نور ملکوتِ قرآن (4 جلد)؛
7. لَمعاتالحسین؛
8. رسالهی نوین؛
9. ولایت فقیه در حکومت اسلام (4 جلد)؛
10. هدیّهی غدیریّه: دو نامهی سیاه و سپید؛
11. توحید علمی و عینی؛
12. تحقیق و شرح «رسالهی سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم».
این عالِمِ ربّانی و بزرگمرد الهی، سرانجام پس از 71 سال مجاهدهی فیسبیلالله در صحنههای مختلف، شنبه نُهُم صَفَر 1416 به ملکوتِ اَعلا پیوست و پیکر مطهّرش پس از تشییع باشکوه علما و مردم و نمازِ آیتالله بهجت در صحنِ آزادی،... در قسمت جنوب شرقی صحن انقلاب (عتیق) در آستانهی کفشداری شمارهی 4 حرم مطهّر رضوی صلوات الله علیه به خاک سپرده شد[5].
روح مجرد و...
تابستان1372 بنا به سفارش استاد عزیزم، عالِمِ ربّانی، معلّم اخلاق و عرفان جناب آیتالله حاج شیخ عبدالقائم شوشتری، مشغولِ مطالعهی کتاب شریف روح مجرّد تألیف عارف گمنام حضرت علّامه آیتالله طهرانی شدم. این اثر ارجمند، یادنامهی موحّد عظیم و عارف کبیر، حاج سیّد هاشم موسوی حدّاد - أفاضَالله عَلَینْا مِنْ بَرَکاتِ تُرْبَتِه - از اَقدم و اَفضلِ تَلامذهی اخلاقی کبیر عارف بالله و بامرالله: آیتالله حاج سیّد علی قاضی طباطبایی تبریزی - نَفَعَنَاالله والْمُسْلِمینَ مِنْ بَرَکاتِ عُلومِه - است.
در این کتاب نحوهی تشرّف حضرت علّامه آیتالله طهرانی به محضر حضرت آقای حدّاد، کیفیّت زندگانی و سیرهی عملیّه و حالات و مقامات توحیدی، احوال شاگردان ایشان، و در ضمن بیان سفرهای مؤلّف محترم، مباحث دقیق توحیدی و سلوک الیالله، لزوم تبعیّت از استاد، دفاع از عرفان و عُرَفای بالله، ردّ تُهمتهای ناروا بر محییالدّین، معنای وحدتِ وجود و... مطرح شده است.
با خواندن این کتاب مشتاق شدم مؤلّف آن را که قبلاً نیز با برخی آثار ایشان مثلِ مهر تابان و لُبّالّلباب و رسالهی سِیر و سلوک آشنا بودم زیارت کنم، لذا به عزم ملاقاتِ ایشان به پابوسی سلطان سَریرِ اِرتضا السّلطان اباالحسن علیبن موسی الرّضا علیه السلام در مشهد مقدّس شتافتم. نیمههای شب رسیدم و تا اذان صبح صبر کردم. هنگام اذان صبح، غُسل زیارت کرده، به حرم مُشرَّف شدم و تا حدود ظهر در حرم مطهّر بودم. سپس باگرفتن نشانی منزل ایشان راه افتادم... زنگ زدم. به نظرم پسرشان پشت گوشی (آیفون) گفتند که: آقا، ملاقات ندارند.
عرض کردم: از راهِ دور (قم) آمدهام و تا امروز حضرت آقا را ملاقات نکردهام. با وجود این، جواب منفی بود. ساعتی بعد زنگ زدم، همان جواب را شنیدم. پنج ساعت نشستم، ولی موفّق به ملاقات نشدم. لذا به حرم مطهّر مُشرَّف شدم، و از اینکه هنوز این لیاقت را نیافته بودم که ولیای از اولیای خدا را زیارت کُنم، تأسّف میخوردم. شب را ماندم، فردا خَتمِ صلواتی گرفتم و به سمت منزل ایشان رفتم. خانوادهی ایشان مثلِ دیروز جوابِ منفی دادند، که ناگاه خود حضرت آقا در را باز کرد. بسیار خوشحال شدم، و میخواستم دستشان را ببوسم که نگذاشتند! عرض کردم: آقا! دیروز پنج ساعت پشت درِ منزلتان معطّل شدم و نتوانستم زیارتتان کنم.
لبخندی زد و فرمود: «مریضم! چند بار رفتهام؛ خدا مرا نگه داشته. ببخشید.» چند سؤال از محضرشان کردم، از آن جمله: شرح زیارتِ حضرت زهرا سلام الله علیها که در روح مجرّد نیز به آن اشاره کرده و... در پایان گفتم: آقا! نصیحتی، مطلبی، چیزی بفرمایید!
فرمود: همهی مطالب را در کتابها گفتهام!
عرض کردم: در عمر خود به چه چیزی رسیدهاید؟
فرمود: به اینکه [باید] اخلاص، اخلاص، اخلاص [داشت].
پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی رحلت علّامه طهرانی
بسمالله الرّحمن الرّحیم
حضرات محترم، حجج اسلام، آقایان: حاج سیّد محمّد صادق حسینی تهرانی و اخوان!
خبر رحلت عالِم عاملِ ربّانی، و سالک مجاهد روحانی، آیتالله حاج سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی را با اندوه و افسوس بسیار دریافت کردم و عمیقاً متأسّف و مصیبتزده شدم. ایشان از جمله فرزانگان معدودی بودند که مراتب برجستهی علمی را با درجات والای معنویّت و سلوک توأماً دارا بودند، و در کنار فقاهت فَنّی و اجتهادی، به فقه اللهاکبر نیز که از مقولهی شهود و محصول تجربهی حسّی و مجاهدت معنوی است نیز نایل گشته بودند.
فقدان آن عزیز برای آشنایان و ارادتمندان، خسارتی دردناک و غمی هائل است.
این جانب با قلبی اندوهگین و ملول، به شما آقازادگان محترم و والدهی محترمه و دیگر فرزندان و اخوان و کسان و نزدیکان و نیز دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت میگویم، و از خداوند متعال برای ایشان عُلوّ درجات و حَشْر با احبّه و اولیا را مسألت میکنم.
هَنیئاَ لَهُ ما اَعَدّهُ اللهُ لِاَولیاءالله وَ عِبادِهِالصّالِحینَ.
والسّلام علیکم و رحمةالله
سیّد علی خامنهای
منبع: کتاب عطش حضور، تالیف حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق، صفحه 227 الی 236
پی نوشت ها
[1] . سال 1364 ق. آیتالله طهرانی، قبل از هجرت به قم، به دستِ آیتالله آقا میرزا محمّد طهرانی - صاحب مستدرکالبحار، از بزرگانِ معاصر و داییِ پدرش - در مشهد مقدّس، عِمامهگذاری کرد.
[2] . در 26 سالگی.
[3] . وصیّ مرحوم حاج سیّدعلیآقا قاضی.
[4] . از برترین شاگردان حاج سیّدعلیآقا قاضی.
[5] . آیت نور، ج 1، ص 52 - 59؛ با تلخیص و اندکی تصرّف.