زادروز: | 1304 | 1343ه.ق |
محل تولد: | کربلا |
وفات: | 4 آبان 1390 | 28 ذی القعده 1432ه.ق |
آرامگاه: | قم |
دین: | اسلام |
مذهب: | تشیع |
آیتالله شیخ جواد کربلایی
عالِمِ ربّانی، حضرت آیتالله حاج شیخ جواد کربلایی
حجت الاسلام سید عباس موسوی مطلق:
زندگینامه کوتاه
شیخ جواد حنایی، معروف به «کربلایی»، متولد 1304 هجری شمسی[1] در کربلاست. وی تحصیلاتش را در مکتبخانه آغازید و... در 20 سالگی به کسب علوم دینی روی آورد: 4 سال در کربلا، و 20 سال در نجف اشرف؛ سپس به قصد زیارت امام رضا علیه السلام به ایران کوچید و با تیره شدن روابط ایران و عراق، در کشور ماندگار گردید. در این دوران نیز 3 سال از محضر استادان حوزهی علمیّهی قم، بهره بُرد. برخی استادانش – از مقدّمات، سطح، خارج فقه و اصول، تفسیر، اخلاق، و عرفان[2] - عبارتاند از:
1. آقا شیخ رشتی
2. آیتالله سیّد عبدالاعلی سبزواری
3. شیخ محمود طالقانی
4. آیتالله شیخ جواد انصاری همدانی
5. آیتالله شیخ عباس هاتف
6. آیتالله سیّد ابوالقاسم خویی
7. آیتالله شیخ حسین حلّی
8. آیتالله سیّد عبدالهادی شیرازی
9. آیتالله سیّد محمود شاهرودی
10. آیتالله سیّد محسن حکیم
11. آیتالله سیّد حسین بروجردی
12. آیتالله سیّد محمّدرضا گلپایگانی
13. آیتالله شیخ ذبیحالله قوچانی
14. آیتالله آقا سیّد علی قاضی طباطبایی.
سپس به تهران کوچید و در پایتختْ اقامت گُزید. ایشان افزون بر تدریس علوم حوزوی و پرورش شاگردان، آثاری نیز از خویش به یادگار نهاد:
1. شرح زیارت امینالله؛
2. قرة المهج فی زيارة ثامن الحجج صلوات الله علیه[3]؛
3. الانوار السّاطعة فی شرح زيارة الجامعة الکبيرية[4]؛
4. شرح زيارة ائمّة المؤمنین علیه السلام؛
5. تولّی و تبرّی؛
6. تاریخ خلفای بنی عبّاس و بنی امیّه و تحلیل آن[5]؛
7. تقریر درس آیتالله سیّد ابوالقاسم خویی؛
8. تقریر درس آیتالله شیخ حسین حلّی؛
9. اذنِ دخول در مَشاهدِ مشرّفه[6]؛
آیتالله شیخ جواد کربلایی در 86 سالگی – بر اثر بیماری کبد و کلّیه، ناشی از کهولت سن – در بیمارستان بقيّة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف (تهران)، بدرودِ حیات گفت.
جنازة ایشان پس از تشییع با شکوه در تهران، به قم منتقل شد و در عُش آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم دفن گردید.
آغاز آشنائی
این عارف جلیلالقدر برای مدّتی یک جلسهی اخلاقی در مدرسهی مرحوم آیتالله گلپایگانی برقرار کرد، که گاهی توفیق میشد در آن محفل شرکت میکردیم؛ البتّه زیاد طول نکشید. همچنین در دههی آخِرِ صَفَر در روضهی منزل حضرت مستطاب، جناب حاج غلامعلی قصّاب سخنرانی میفرمود. یکی از آن سالها (صَفَر 1421) در اَثنای سخن، این قصّه را بیان نمود که همان هنگام یادداشت کردم.
لقمهی شُبههناک
میفرمود:
یکی از شاگردان مرحوم قاضی برای تبلیغ به روستایی میرود. روزی پیرمردی را در حال قرائت قرآن میبیند که از دهان و چشمانش نوری ساطع شده! به محضر پیرمرد روستایی میرود و عرض میکند: آقا! شما چه کردهاید به این مقام رسیدهاید که در حال قرائت قرآن این چُنین نور از دهان و چشمان شما ساطع میشود؟ به ما هم یاد بدهید!
پیرمرد میفرماید: شما نمیتوانید، [ولی] پس از اصرار زیاد میفرماید: یک اربعین روزه بگیر و غذا نخور، مگر اینکه افطاریات را من بیاورم. قبول میکند و چند روز همانطور میگذرد و غذایی جز غذای پیرمرد نمیخورَد. بعد از چند هفته حالش تغییر و انواری را نیز مشاهده میکند و... تا اینکه روزهای آخِر، یک شب پیرمرد افطار را دیر میآورَد. گرسنگی خیلی اذیّتش میکند؛ لذا مجبور میشود غذایی میل کند، امّا به محض خوردن غذا تمام اَنوار و حالات خوشش نیز میرود. بعد وقتی پیرمرد میآید و میگوید: نگفتم شما نمیتوانید! شما نتوانستید چند لحظه صبر کنید تا من بیایم و غذا برایتان بیاورم.
پشتِ دریاها...
میفرمود:
مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ عبّاس قوچانی در یک جلسهی خصوصی بعد از تمجید بسیار از آیتالله بهجت، به بنده فرمود: من در سفر خود به ایران برای زیارت امام رضا علیه السلام خدمت آقای بهجت رسیدم و در جلسهی خصوصی بعد از اصرار زیاد، از ایشان خواستم دربارهی حالات شخصی و الطاف حقتعالی به خودشان و برخی مکاشفاتشان سخن بگویند. ایشان حدود بیست امر مهم و لطف خاصّ الهی را که حقتعالی به ایشان عطا فرموده بود، برای بنده نَقل کرد و از من پیمان گرفت که به کسی نگویم، ولی بنده یکی را به برخی رفقا گفتم. من از آقای قوچانی با اصرار خواستم آن یکی را به بنده بفرماید. ایشان فرمود: آقای بهجت فرموده: بنده اگر بخواهم پشتِ سر خودم را ببینم، میبینم.
سپس میفرمود: بعد از چند سال دیگر بنده به ایران مسافرت کردم و خدمت آیتالله بهجت رسیدم. عرض کردم: آنچه را چند سال پیش به بنده فرمودید، آیا در قوّهی خودش باقی است؟ فرمود: بله.
منبع: کتاب فیض حضور، تالیف حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق، صفحه 75 الی 82
پی نوشت ها
[1] . برابر با 1344 هجری قمری.
[2] . به ترتیب در 6 شماره.
[3] . شرح زیارت حضرت امام رضا علیه السلام به عربی.
[4] . به زبان عربی، در 5 جلد.
[5] . به فارسی.
[6] . ترجمه از عربی به فارسی.