خلاصه تقریر درس فقه مقارن استاد حجت الاسلام موسوی مطلق - جلسه نهم
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از مسائل اختلافی بین مذاهب اسلامی مسئله ی نماز است در خصوص این مسئله اختلافی چند نکته باید مورد توجه و بررسی قراربگیرد
۱_ موضوع جعل وقانونی شدن اذان
۲_ بررسی الصلوه خیر من النوم در اذان اهل سنت وحی علی خیر العمل در شیعه
۳_ اشهد ان علیا ولی الله
جعل و قانونی شدن اذان از منظر اهل سنت
در منابع معتبر و اولیه اهل سنت،صححاح سنه ومسائید،روایاتی وجود دارد که صغری کبرای آن نتیجه های دارد که عبارت اند از اینکه اذان جزء موضوعات وحی نیست
محمد بن خالدبن عبدالله باسطی
باسطی میگوید:
پدرم از عبدالرحمن بن اسحاق ،اواز زهری،او از سالم،و او از پدرش روایت کرده است که پیامبر اکرم با مردم مشورت کرد که چگونه آنها را به نماز فرا بخوانند.عده ای پیشنهاد کردند شیپور زده شود،اما پیامبر قبول نکردند"زیرا به کار یهودیان شباهت داشت.عده ای دیگری پیشنهاد کردند ناقوسی را به صدا درآورند"اما پیامبر به سبب شباهت با نصارا نپذیرفت تا مردی از انصار به نام عبدالله بن زیاد و عمر بن خطاب،کیفیت اذان را در عالم رویا دیدند. مرد انصاری همان شب رسول خدا(ص)را از رویای خود آگاه کرد و پیامبر دستور داد طبق همین رویا اذان بگویند. زهری میگوید بلال در اذان نماز،الصلوه خیر من النوم را اضافه، ورسول خدا آن را تایید کرد.
سلیمان بن اشعث ابو داودسجستانی
ابوداود نقل می کند:
مسدد برای ما از حرث بن عبید،او از محمدبن عبدالملک بن ابومحذوره،او از پدرش و او از جدش نقل کرده است به رسول الله(ص) عرض کردم ای پیامبر خدا اذان را به من یاد بده.او برسرم دست کشید و فرمود می گویی( الله اکبر) (اشهد ان لا اله الا الله)( اشهد ان محمد رسول الله)( حی علی الصلوه)( حی علی الفلاح)
اگر نماز صبح بود میگویی ( الصلوه خیر من النوم)( الله اکبر) (لا اله الا الله)
احمد بن حنبل
ابن حنبل از عبدالله،او از پدرش و او از یعقوب نقل کرده است:
پدرم از اسحاق روایت کرده است محمد بن مسلم زهری،از سعید بن مسیب، از عبدالله بن زیدبن عبدربه روایت کرده است رسول الله(ص)تصمیم گرفت برای اعلام وقت نماز،ناقوس بزنند"اما از این کار کراهت داشت"زیرا شبیه کار نصارا بود.آن شب در خواب بودم"دیدم مردی نزدیک من می آمد،در حالی که دو لباس سبز بز تن داشت وناقوس راحمل میکند.از او پرسیدم ای بنده خدا! آیا ناقوس را نمیفروشی؟گفت آن را برای چه میخواهی؟گفتم مردم را باآن به نماز دعوت میکنیم.گفتراهی بهتر از آن را به تو یاد ندهم؟گفتم چرا.گفت:(الله اکبر)(اشهد ان لا اله الا الله)(اشهد ان محمد رسول الله)(حی علی الصلوه)( حی علی الفلاح)(قد قامت الصلوه)(الله اکبر)( لا اله الا الله).وقتی صبح شد،از خواب برخواستم و پیش رسول خدا رفتم و رویای خود را برای ایشان تعریف کردم.پیامبر(ص)فرمودند:این رویا به خواست خدا صادق است.سپس دستور داد و بلال،آزاد کرده ی ابوبکرمامور این کار شد و پیامبر(ص)به نماز دعوت کرد.یک روز بلال با اذن، رسول اکرم را به نماز فراخواند"اما گفته شد پیامبر خواب است.بلال با صدای بلند فریاد زد(الصلوه خیر من النوم.)سعید بن مسیب میگوید بعد از اینکار،عبارت مذکور در نماز صبح گنجانده شد.
امام محمد دارمی
امام دارمی نقل میکند:
عثمان بن عمر عاص بن فارس،از یونس ازهری، ازحفض بن عمر بن سعد موذن روایت کرده استسعد در مسجد رسول خدا(ص)اذان میگفت.حفض گفته است
خاندان من برای من نقل کرده اند بلال به مسجد رسول الله آمد و اذان گفت تا پیامبر برای نمازصبح تشریف بیاورد.گفته شد اودرخواب است.بلال باصدای بلند فریاد زرالصلاه خیرمن النوم.بعد از آن،این عبارت به اذان صبح اضافه شد.
( ابو عبدالله دارمی،سنن دارمی جلد۱ص۲۸۹)
نور الدین علی بن ابوبکر هیثمی
مجمع الزوائداز بلال روایت میکند:
وی در اذان صبح میگفت(حی علی خیر العمل) تا رسول خدا به وی دستور دادبه جای (حی علی خیر العمل) (الصلاه خیر من النوم) را بگویند.
(مجمع الزوائد ومنبع الفوائدج۱ص۳۳۰)
اشکالات روایات مطرح شده:
الف: تعارض با قرآن:
پیامبری که الرحمن علم قرآن است پیامبری که وعلمک مالم تکن تعلم است و علوم اولین و آخرین را دارند و از روی هوا و هوس سخن نمیگویدماینطق عن الهوی،پیامبر با آن مقام با عظمت قاب قوسین عوادنی،این پیامبر در احکام شریعت میماند و دیگران در خواب بگویند که چه بکند یا بر اساس خواب دیگران احکام را بیان بفرماید؟
در واقع پیامبر از دیگران اطاعت کرده و حال آنکه همه موظف به اطاعت از پیامبر اعظم هستند
ب:منافات با مقام نبوت
معنا ندارد که پیامبر بناب روایت ابوداود بیست روز سرگردان باشد وبرای چگونه عمل کردن متحیر باشد وبرای رفع آن به غیر معصوم رجوع کند، احکامی که مبنای آن خواب و رویای غیر معصوم باشد،دین استواری نیست و تهمت و دروغ بستن به رسول خدا میباشد.
ج:تعارض روایات:
باکنار هم قرار دادن روایات، از چند جهت این روایات باهم تعارض دارند.
۱-مقتضای روایت دوم یعنی روایت ابو داود این است که خلیفه دوم رویای اذان را بیست روز قبل از عبدالله بن زید دیده است.اما ظاهر روایت چنین است که خلیفه ی دوم و عبدالله بن زید در یک شب این خواب را دیده باشند.
فلذادر یک روایت این چنین نقل شده:خلیفه ی دوم بیست روز قبل از عبدالله بن زید این رویا را دیده است.و در روایت دیگر آمده هردو در یک شب این خواب را دیده اند.مسلمااین تعارض تعارضی بس آشکار است.
۲-در روایت دارمی سبب اضافه شدن(حی علی خیر العمل)خواب ماندن پیامبر است ودرروایت نوالدین علی بن ابوبکرهیثمی دستور مستقیم پیامبر نقل گردیده است
۳-نکته دیگر اینکه در یک روایت واضع اذان مستقلاخود خلیفه دوم نقل شده است
۴-در روایتی که حلبی درسیره خودج۲نقل کرده است افرادی که رویا را دیده اند چهار نفر هستند.
محمدبن عیسی تزمدی:
تزمدی در سنن خود مینویسد:
هنگامی که مسلمانان وارد مدینه شدند،بعضی گفتند چون یهودیان شیپوری برگیرید....تااینکه عمربن خطاب گفت آیا مردی را انتخاب نمیکنید تا مردم را به نماز فراخواند پس رسول خدا فرمود ای بلال برخیز و بر پایی نماز را اعلام کن.
ابن حجر عقلانی
ابن حجر در تفسیر این حدیث گفته است:
منظور از دعوت برای نماز، همان الصلاه جامعه،نماز جماعت است.اما دلیلی ب این تفسیر نیست.
در نهایت مبدا این تشریح، خود چ
پیامبر اکرم بوده است.
ابوبکر بیهقی
بیهقی روایت کرده است:
عده ای گفتند ناقوسی را به صدا درآورندیا آتشی راروشن کنند"اما پیامبر(ص) فرمود:بلال اذان را جفت، واقامه را فرد بگوید.این را بخاری و مسلم ازمحمد و اسحاق بن عمار نقل کرده اند.
پرسش مهم این است که باهمه ی این اختلافات در چگونگی تشریع اذان،به کدام یک میتوان اعتماد کرد؟
در اخبار آمده است افرادی که رویای اذان را دیدند،چهارده نفر بودند.
بنابر آنچه حلبی روایت کرده است:
این رویا منحصر به عبدالله بن زید و عمربن خطاب نیست بلکه عبدالله بن ابی بکر نیز ادعا کرده رویای اذان را دیده است. هفت نفر از انصار نیز ادعا کرده اندرویای اذان را دیده اند.بنا به قول دیگری،چهارده نفر از انصار چنین ادعایی کرده اند.
در حالی که شریعت،دائر مدار رویا نیست،رسول خدا احکام شرع را با وحی دریافت میکردند، نه از خواب و رویای دیگران.
بنابراین،نمیتوان آنچه بخاری مبنی بر ندا،برای جمع شدن مسلمانان برای اقامه نماز روایت کرده است، بر عبارت الصلوه الجامعه حمل کرد،و احادیث درباره ی رویا را درباره ی اذان دانست.زیرا:
۱-جمع آوری بدون شاهد است"
۲-اگر پیامبر(ص)به بلال دستور میدادفریاد بزند"الصلاه الجامعه مشکل حل میشد،و جای سرگردانی نبود"به ویژه اگر بلال الصلاه الجامعه رابارها با صدای بلند تکرار میکرد"جای حیرت نبود.این دلیلی است بر دستور پیامبر به اعلان کردن برای نماز،همان تصویر و تقدیر اذان شرعی بوده است.
در نتیجه روایاتی که اهل سنت در تشریع اذان بیان می کنند،دارای اختلافات فراوانی است و از جهات مختلف ناسازگار است.
افزودن دیدگاه جدید