دو حکایت از آیت الله کشمیری در ملاقات با آیت الله موسوی جزایری
دو حکایت از آیت الله کشمیری در ملاقات با آیت الله موسوی جزایری
بسم الله الرحمن الرحیم
دیروز مورخ ۸دی ۱۴۰۳در سفر اهواز برای ضبط تربت ما چند روزی رفته بودیم ، توفیقی شد تا ملاقات مجددی با عالم مجاهد حضرت آیت الله سید محمدعلی جزائری داشته باشم ، صحبت به درازا کشید و الکلام بجر الکلام پیرامون اولیا خدا به میان آمد از جمله : علامه سید نعمت الله جزائری؛ آیت الله میر سید علی بهبهانی ؛ ایت الله بهلول ، ایت الله کشمیری و..
در خلال صحبت هایشان دوحکایت پیرامون عارف بالله آیت الله کشمیری گفتند که یادداشت کردم:
۱. حکایت مفقود شدن پسر بچه
فرمودند : پسر بچه ای از یکی از عشیره های مطرح مفقود شد هر چه گشتند پیدا نشد مراجعه های مختلفی به جاهایی داشتند اما پیدا نشد ، اخرالامر به قم مشرف شدند و سراغ کسی را گرفتند که بتواند خبری بدهد ، کسی نشانی ایت الله کشمیری را داده بود ، رفته بودند ولکن به جهت بیماری راه نداده بودند و اینها کفته بودند می مانیم دم در نا بپذیرد ، پس از چند دقیقه حاج خانم در رو باز کرده بود وگفته بود اقا می فرماید:
بچه زنده است برای سریع آمدن او دعای توسل بخوانید .
اینها نیز همه شروع کرده بودند به این دعا برگشتند وبه عشیره هم گفتند بخوانند.
سه روز بعد بچه امد و گفت :
مرا عده ای دزدیده بودند و در بین حرفهایشان فهمیدم قصد کشتن داشتند بعد دیروز گفتند : به کار ما نمی اید رهایش کنیم.
همچنین ایت الله موسوی جزائری می فرمودند :
از نجف اشرف برای تبلیغ می خواستم ایران بیایم در حرم خدمت ایت الله کشمیری که شب ها می امد حرم و در صحن می نشست و تماشایی می کرد ؛تفکری می کرد و دعا و زیارت و ذکری می خواند و می رفت ، رسیدم به ایشان گفتم : استخاره ای بفرما
فرمودند: فردا شب همین موقع بیاید جواب بگیرید .
فردا شب رفتم فرمودند :
شما برای تبلیغ می خواهید ایران بروید ، بروید خوب است .
_______________________________________
یادداشت های سید عباس موسوی مطلق؛ اهواز ۸ دی۱۴۰۳
افزودن دیدگاه جدید