ماجرای تشرّف شیخ علی نوبرانی
مرحوم حاج شیخ محمد شریف رازی مورخ و دانشمند ارجمند، صاحب کتاب اختران ری و تهران (صفحه ۳۵۴) جریان ملاقات شیخ علی نوبرانی و تشرف ایشان را به محضر مبارک حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف را به نقل از شیخ عبدالمجید همدانی آورده و می گوید:
او مواظب دعای عهد بود و شب و روز می خواند من از علت آن سوال کردم نمی گفت، بعد از اصرار شدید گفت من شوق زیادی به ملاقات آنحضرت داشتم پس شروع کردم به خواندن دعای عهد و همواره در شب و روز می خواندم و مواظب بودم که ترک نشود و اشتیاق زیاد داشتم به ملاقات و دیدار مولایم حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف و من در مشهدالرضا علیه السلام بودم و در آنجا در آن وقت طبیب سیدی بود معروف به تقوا که همواره تفتیش از حال غرباء در صحن شریف و غیر آن می نمود و آنها را پرستاری می کرد و بر ایشان دواء و غذا می برد قربه الی الله و طالباً لمرضاته و مدت چهل روز از من گذشت و من مواظب خواندن دعا بودم پس یک روز همان سید طبیب مرا دید در حالی که جلوتر مرا نمی شناخت پس به من گفت که مژده دهم به تو که آقا اجازه مرحمت کردند برای ملاقات تو، آن حضرت وقتی را و مکانی را معین نمود تا برویم در خدمت او برای زیارت آقا و من خوشحال شدم و از خوشحالی نزدیک بود پرواز کنم. پس در آن وقت به همان مکان رفتم و با سید راههای باریک و تنگ بسیاری رفتم در زیر طباقها و سایه بانها تا به یک منزلی رسیدیم به من فرمود: بایست اینجا خودش وارد شد بعد بیرون آمد و مرا وارد نمود به اطاقی و آنجا روشنایی عجیبی مثل اینکه خورشید در اینجا می تابد پس وارد شدم و امام را زیارت کردم که نشسته است در آن پس سلام کردم و مبهوت و متحیر مثل گنگها و لالها ایستادم که نمی توانم یک کلمه حرف بزنم و حدود چند دقیقه همین گونه بودم پس امام علیه السلام فرمود:
کافی است برو،
گفتم به آنحضرت آیا به فیض زیارت شما میرسم پس فرمودند:
که آری در عتبات مقدسه!
و من مواظب دعاء عهد هستم برای انتظار دیدار مولایم و وعده ای که مرحمت کردند.
افزودن دیدگاه جدید