شرح زیارت غدیریه توسط حجت الاسلام موسوی مطلق - جلسه ۸
شرح زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام
جلسه 8
حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق
بسم الله الرحمن الرحیم
وَمَوْلايَ وَمَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ
و مولای من و مولای مؤمنان و رحمت و برکات خدا بر او باد.
امام هادی سلام الله علیه ،امیرالمومنین را مولای خود و مولای همه مومنان خوانده است .
مولا معانی متعدد دارد ولکن به قرائن متعدد هر گاه در امور ولایت به کار برده شده است به معنای اولی است به معنای سرپرست است، اصرار به معنای دوست بودن اغراض سیاسی به دنبال دارد والا یکی از معانی متعدد و فرعی مولی دوست است
اگر چنین باشد روی جلد بسیاری از کتابهای برادران اهل سنت نوشته شد :مولوی فلان مولانا فلان آیا اینجا هم به معنای دوست است؟
هر جا پیامبر عظیم الشان اسلام هم کلمه مولی را به کار برده قرائنی وجود دارد که آن را به معنای حقیقی معنا نموده است.
حتی در غدیر خم هم عمربن خطاب و دیگران کلمه مولی را به عنوان رهبر و جانشین بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بکار بردند .
این سخن جناب غزالی قابل تامل است:
واجمع الجماهیر علی متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: «من کنت مولاه فعلی مولاه» فقال عمر بخ بخ یا ابا الحسن لقد اصبحت مولای ومولی کل مولی فهذا تسلیم ورضی وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوی تحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوی فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الامصار وسقاهم کاس الهوی فعادوا الی الخلاف الاول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا؛ از خطبههای رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. عمر پس از این فرمایش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به علی (علیهالسّلام) این گونه تبریک گفت: «تبریک، تبریک، ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی.» این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی (علیهالسّلام) و نشانه رضایتش از انتخاب علی (علیهالسّلام) به رهبری امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روزها، عمر تحت تاثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی تغییر داد و با لشکر کشیها، برافراشتن پرچمها و گشودن سرزمینهای دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد و از مصادیق این سخن شد: «فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا؛ (ال عمران ۱۸۷)پس، آن عهد را پشتِ سرِ خودانداختند و در برابر آن، بهایی ناچیز به دست آوردند، و چه بد معاملهای کردند». (غزالی، محمد بن محمد، سر العالمین و کشف ما فی الدارین، ج۱، ص۱۸)
افزودن دیدگاه جدید