مظهر وصف خدا

کد خبر: 13929
پایگاه رسمی حجت الاسلام موسوی مطلق

مقالۀ مظهر وصف خدا ارائه شده توسط حجت الاسلام موسوی مطلق به گنگرۀ بزرگداشت علامه سیّدابوالحسن حافظیان در دانشگاه کشمیر(هند ۱۱خرداد ۱۳۸۹) 

بشنو آواز صدایم هو هو یامن هو

مظهر وصف خدایم هو هو یامن هو(۱)

شناخت انسان و آگاهی برای ابعاد وجودی و معرفت بر نیازمندیهای او از بر نیازمندیهای او از دیر باز مورد توجه صاحبان خرد بوده و هر فیلسوف، حکیم، عارف متصوفی، عالم و اهل تجربتی با توجه به ابزار معرفتی خویش کوشیده است تا با تأسیس مکتبی، آدمی را بسوی سعادت و خوش بختی سوق دهد. بدین جهت، در برآوردن نیازها و پاسخگوءی به خواسته ها و به رشد و تعالی کشاندن ابعاد وجودی انسانها هر یک، بنا بر دایره وسع خرد و معرفت خویش، نسخه ها پیچیده و اراءه طریق ها نموده اند که تفصیل آن مورد بحٍ ما نیست، لیکن به طور اختصار با همه تغییر و تحولات و نو آوری ها و ابتکارات در عرصه علم و تجربه و فلسفه و حکمت که از گذرگاه پرپیچ و خم تاریخ بشریت حاصل شده است، حتّی بانیان و طرف داران ((پوزیتیومیسم)) نیز سرانجام پذیرای واقعیت های غیر مادی شدند و با پیدایش عصر جدید، افرادی همچون ((ویلیام جیمز)) با تأسیس مکتب ((پراگماتیسم)) بحث از ابعاد روحی و معنوی و تغذیه روحی را در برنامه های خود قرار دادند.

امروز قضاوت تاریخ و تکامل علم و تجربه همان است که مکاتب آسمانی از دیرباز بر ان حکم می راندند. اینک بحث دعا و نیایش و راز و نیاز با خلق، به گفته الکس کارل: ((دعا همانند اکسیژن و آب مورد توجه و نیاز آدمی است)).

و همین بحث دعا و نیایش مثل سایر مطالب در حوزۀ معرفت، دست خوش حوادٍ و تحریف ها شده است که در این میان بهترین نوع تعریف و عمل به این نیاز فطری را مکتب غنی تشیع ارائه داده است. و یکی از مباحث مهم در بحث دعا و نیایش بحث ذکر است. که مرحوم ابن فهد حلی آن را از ملحقات دعا شمرده و بلکه ذکر را در فضیلت با دعا برابر دانسته است.

و غزالی نیز معتقد است: ارزش ذکر بهتر و نافع تر از همه عبادات می باشد.

امروزه توجه مردمان و روآوردن عوام و خواص به ذکر امری غیر قابل انکار است و طبیعتاً از این رهگذر عده ای که قطاع الطیق و رهزن راه خدا می باشند، به سوء استفاده از این نیاز مردم پرداخته اند و این خود چراگاهی برای ابلیس و جنودش شده است. بحث ذکر نیز مانند سایر مباحث نیاز به وجود متخصّصینی زبر دست دارد که با تشخیص به موقع و درست درد، دارو را تجویز نمایند.

امروزه متأسفانه شاهد چاپ و نشر بی رویه کتاب هایی در باب اوراد و اذکار در بازار کتاب شده ایم، و عوام الناس هم این کتابها را خریده ولیکن بعد از عمل اثری نمیبینند و طبیعتاً آرام آرام از این مطالب و معرف دل زده و خسته میشوند و مختصر اعتقادی هم که دارند بر باد فنا میرود، کتابهای اوراد و اذکار، همانند لیست داروهای یک دارخانه میباشد که یک گارگر ساده داروخانه هم می تواند ظرف مدت یک روز آنها را به لیست درآورد و خواص آن را نیز از زبان متخصصان امر بیان نماید ولکن آن که باید دارو را تجویز کند غیر از شاگرد داروخانه است. اراءه دارو فقط در حوزه پزشک زحمت کشیده و درس خوانده و متخصّص است. بله! روی فلان دارو به فارسی نوشته شده که برای قلب خوب است اما از کجا معلوم کبد را از کار نیندازد، اینجاست که نقش پزشک هویدا می شود.

برای تجویز اذکار و اوراد هم نیاز به متخصّصین عالی مقام و صاحب نفس دارد و اینجا علاوه بر تسلّط بر حالات ظاهریه و باطنیه اشخاص، نیاز به یک نفس الهی دارد که خود بخش مهمی از کار است.

اگر خدای نکرده فرد ناشی باشد، ضررهای غیر قابل جبرانی بر روح و روان افراد وارد می شود، لذا ملاحظه شده در اعترافات یکی از مدعیان دروغین این مسیر چگونه اذکار را بدون اطلاع افراد می داد من باب مثال: آیۀ شریفۀ ((ن و القلم)) را به شخص نانوایی داده بود فقط بخاطر وجود کلمه مبارکۀ ((ن)) ((تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)).

در این میان معرفی اساتید بزرگ این راه امری ضروری به نظر می رسد، در عصرمان اهل فن، یکی از بزرگانی را که همواره با عظمت از وی یاد می کنند علامه جلیل القدر و صاحب نفس عارف ربانی عالم عامل مرحوم سید ابوالحسن حافظیان می باشد. که برای معرفی ایشان قلم و دفتر کم است، و بیان نیز عاجز است ((دهانی به وسعت فلک می خواهد)).

استاد محمدرضا حکیمی گفته اند:

مرحوم حافظیان سلطان اجّنه بود و در علوم غریبه، نظیری نداشت ایشان از نوادر روزگار بودند و از اصحاب استقامت و مداومت در ریاضات مهمه شرعیه، بدون هیچ انحرافی در سلوک نه در عقیده نه در عمل و از استادان مسلم علوم غریبه بودند، و واجد طیّ الارض، صاحب نفس و تأثیر بسیار قوی و در تسخیرات بسیار مسلط بودند...

وقتی به سیره و روش ایشان مراجعه می شود، گفته و نوشته های ایشان از روحی بلند، نفسی ریاضت کشیده، عملی همچون دریای موّاج حکایت می کند، باید هم اینچنین باشد کسی که سالیانی از عمر خویش را در ریاضت و زهد و تفکر پرداخته است، مرحوم حافظیان، حقیقت عرفان را، واقعیت ریاضت را، به یک معنا، اسلم را وارد در بتخانه های هند صومعه و کلیسا و کنشت آنان نمود. صوفیه که قطاع الطریق راهند را رسوا نمود و حنای آنان را که مدعیان ذکر هستند بی رنگ نمود.

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه

زیرا که عرض شعبده پیش اهل راز کرد

حضرت استاد آیت الله حاج شیخ عبدالقائم شوشتری در بیان شاگرد پروری ایشان و در مقام ارائه دستورات ذکر می فرمودند:

۱- برای مبتدیان ذکر لسانی را تجویز می فرمودند.

۲- برای متوسطین ذکر لسانی و نفسی را عنایت می فرمودند.

۳- برای سالکان مترقی ذکر لسانی، نفسی و فعلی را عنایت می نمودند.

۴- برای کملین ذکر لسانی، نفسی، فعلی و قبلی را القاء میفرمود.

از آیات شریفه به همین یک آیه بسنده می کنم:

یا ایها الذین آمنو اذکروا الله ذکراً کثیراً و سبحوه بکره و اصیلا

ذکر لسانی عبارت است از: تلاوت اسماء مقدس خداوند متعال با تعیین عدد و تعیین روزهای ذکر و البته ذکر لسانی هم اقسامی دارد، که یکی از آن تقسیم بندی عبارت است از ذکر جلی و ذکر خفی.

و البته بنابر آنچه ان عارف ربانی فرموده: ((عارف مرتاض مرحوم حافظیان خود به ذکر خفی علاقه بیشتری داشت)) و البته علاقه به ذکر خفی مورد علاقه تمام عارفان بالله می باشد.

ذکر نفسی: عبارت از این است در هر نفسی که فرو می رود، ذکر شریف ((هو)) و در هر نفسی که بر می آید ذکر شریف ((الله)) که بر گرفته از سورۀ مبارکه توحید است که خداوند متعال به پیامبر فرمود: قل: هو، الله...، اما این ذکر بدون اذن استاد صاحب اجازه نه تنها اثر مثبت نداشته بلکه ممکن است برای افرادی که مقدماتی را تحصیل نکرده باشند و در اصلاح نفس نکوشیده باشند اثر معکوس بگذارد.

ذکر فعلی عبارت است از: اینکه انسان در هر فعلی که انجام می دهد به یاد خدا باشد و حرام مرتکب نشود و حرام نگوید و به حرام نیندیشد، و نفی خواطر منفی بکند، البته این یاد خدا در تمام افعال، آغاز آن قصد قربت است، همچنان که ملاحظه می فرمایید در رسائل علمیه مراجع معظم تقلید در اعمال، قصد تقرب را شرط دانسته اند از همین نکته ظریف درز رسائل عملیه پی به این نکته می بریم که چرا بعضی از عرفاء نظیر مرحوم ایت الله بهجت (قدس الله سره) سفارش به عمل نمودن رساله را می فرمودند و صاحب نوشته ما حضرت علامه آقای حافظیان تدکید کامل بر شریعت و عمل به مسائل شرعی می نمودند.

با این توصیف و دقت در هر فعل تمام افعال انسان عمل صالح می باشد و عمل صالح هم طبق تصریح قرآن یکی از شروط لقاءالله می باشد.

ذکر قلبی: یک روز از استاد عزیزتر از جانم سؤال نمودم که منظور از ذکر قلبی در نزد شما چیست؟

((فرمودند: غیر قابل بیان و نوشتن است))

آری: حلوای لن ترانی تا نخوری ندانی

ولی:

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم بقدر تشنگی باید چشید

اما در جای دیگر فرموده اند: ((ذکر قلبی آن است که دل دائم باید به یاد خدا باشد زیرا در اثر مداومت ادمی رنگ و بوی خود را از دست می دهد و رنگ و بوی محبوب را در خود می یابد.))

ز بس بستم خیال تو، تو گشتم پای تا سر من تو آمد خورده خورده رفت من آهسته آهسته

شاید در یک جمله بتوان گفت: ذکر قلبی یعنی اینکه خدا در دل باشد و لاغیر، که به بیان شاعر: ((یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد))

و نمونه واضح آن عارف بالله مرحوم حافظیان بوده است که البته ما نیز به قول آن آقا: آنچه شنیدی بگو! ما نیز آنچه از ایشان شنیده ایم می گوئیم چراکه توفیق درک محضر وی را نداشته ام و آن اینکه او واقعاً دل از غیر خدا کنده بود و در یک جمله دائم الحضور بود و در پایان این دل نوشته اگر بخواهید بدانید که مرحوم سید ابوالحسن حافظیان چرا اینچنین شد و به این مقامات رسید و ما چگونه به این مقامات انشاءالله برسیم راهش همان است که مرحوم فروغی بسطامی طبق ایات قرآن و احادیث حضرات ائمه معصومین (صلوات الله علیهم دجمعین) به زبان شعر گفته است:

همت طلب از باطن پیران سحر خیز

زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند

آری مرحوم حافظیان از دو عالم یکی را گزیده بود! بلکه ((خاک بر فرق من و تمثیل من)) حق این است که بگویم وصف او چنین بود:

دو عالم را به یک بار از دل تنگ

برون کردیم تا جای تو باشد

و ما نیز از همت باطن آن پیر سحر خیز همت و مددی خواهیم گرفت، مگر نظر لطفی بنماید. چه خوش گفت خواجه اهل راز:

بر سر تربت ما چون گذری همت خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

و در پایان عرض می کنم:

شرح این هجران و این خون جگر

این زمان بگذار تا وقت دگر

والسلام

۱- مرحوم حافظیان

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
هم رسانی