بال پرواز

کد خبر: 13927
پایگاه رسمی حجت الاسلام موسوی مطلق

مروری کوتاه بر آراء و کلام فقیه عارف، حضرت آیت‌الله العظمی سیّد علی قاضی طباطبایی رَحَمه‌اللهُ

درباره‌ی نماز

جستاری از: سیّد عبّاس موسوی مطلق

چکیده مقاله

بال پرواز

مروری کوتاه بر آراء و کلام فقیه عارف، حضرت آیت‌الله سیّد علی قاضی طباطبایی رَحَمه‌اللهُ درباره‌ی نماز این مقاله، با مروری کوتاه در زندگی‌نامه‌ی آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ آغاز می‌شود؛ و از آنجا که نماز، مظهر کامل اظهار عبودیّت است، مفهوم «عبادت» و «عبودیّت» را به مخاطبان می‌نمایاند.

سرفصل‌های این کوتاه نوشتار- برگرفته از آراء و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ- چنین است:

1. نماز؛

2. تعقیبات نماز؛

3. نماز اوّل وقت؛

4. نماز جماعت؛

5. نماز در مسجد؛

6. نماز شب.

همچنین عناوین مهم‌ترین موضوعات و فروع سرفصل‌های مذکور، چنین نام‌گذاری گردیده است: آهنگ افلاک، الفبای عاشقی، دست دعا، در خلوت یار، چشم امید و در قاب شفق.

نوشتنی است برای تبیین هر چه بیشتر و بهتر مطالب، از پاورقی‌های ارجاعی و توضیحی نیز بهره جسته‌ایم، که در منابع و مآخذ، به آنها اشاره نشده است.

همچنین برای رعایت اختصار و ایجاز، از آوردن «واژه‌نامه» پرهیز و به شرح برخی واژگان ناآشنا، در پاورقی، بسنده کرده‌ایم.

مشخصات نویسنده

سیّد عبّاس موسوی مطلق فرزند سیدغلام متولد 30/10/55 برابر با 29 محّرم‌الحرام 1397 ه‍ ق محل تولّد: استان لرستان شهرستان دورود.

ورود به حوزه علمیه قم، 1370 ه‍ ق

تحصیلات: خارج فقه و اصول

تألیفات: قریب به 40 جلد: از آن جمله: 1- اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم

2- کرامات معنوی 3- حافظ و پیر مغان 4- حافظ و قبله هفتم 5- خواجه‌ی قنبر در دیوان خواجتی شیراز 6- حافظ از دیدگاه علماء و فرزانگان 7- پادشه خوبان 8- کیما نظر 9- خرمن معرفت 10- سرچشمه فی حق 11- مسافر صبح رمضان 12- قبول اهل دل 13- فیض حضور 14- میعادگاه عاشقان 15- دل داده 16- راست گفت مسیح 17- دفتر ایمان 18- تشرفات اهل تسنّن 19- رابطه و توجهات امام زمان و امام حسین علیه‌السلام 20- مظهر وصف خدا 21- ملکوتی خاک‌نشین

استادان

حضرت آیات: جوادی آملی، وحید خراسانی، عبداقائم شوشتری، اشتهاردی، علوی بروجردی، محمّد مهدی میرباقری، کعبی...

مقالات

1. عزاداری از دیدگاه مقام معظم رهبری

2. برای تأدیت نفس، کنگره آیت‌الله العظمی میرزا جواد ملکی تبریزی، تبریز

3. مظهر وصف خدا، کنگره علامه حافظیان، کشمیر

4. نقد آثار دکتر سیدجعفر شهیدی، کنگره بزرگداشت دکتر شهیدی

5. اشتراکات مفهومی حافظ و عمان سامانی، تهران

 

بسم‌الله الرّحمن الرّحیم

حضرت آیت‌الله العظمی سیّد علی قاضی طباطبایی تبریزی

ولادت: 1285 ق.

محلّ ولادت: تبریز.

محلّ تحصیل: تبریز، نجف.

استادان: حضرات آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی، سیّدحسین قاضی، آیت‌الله شیخ محمّد بهاری، سیّد احمد کربلایی، شیخ محمّد حسن مامقانی، محمّد فاضل شربیانی، میرزاحسین خلیلی و... .

شاگردان: سیّد محمّد حسین طباطبایی، سیّد حسن مسقطی، آیت‌الله محمّد تقی بهجت فومنی، حاج سیّد هاشم حدّاد، آیت‌الله شیخ محمّد تقی آملی، سیّد محمّد حسن الهی طباطبایی و... .

تألیفات: شرح دعای سمات، تفسیر بخشی از قرآن کریم و... .

وفات: 1366 ق.

محلّ دفن: نجف اشرف

از عبادت تا عبودیّت

هستی، همه جلوه‌ی نگار است

هر ذرّه، به جست و جوی یار است...

از عشق، زمین، پر از تلاطم

از عشق، زمانه پایدار است

«پرستش»، بنیادی‌ترین نیاز آدمی است، و ندای فطرت او؛ که همگان- مردمان- نیازمندان آن یگانه بی‌نیازند. بشر، هماره، در پی افقی بالاتر و پیوستن به ماورای امور و پدیده‌های طبیعت است، تا خویش را به موجودی قابل ستایش، نزدیک سازد. قرآن کریم، او را، صاحب اختیار انسان می‌داند؛ همان کس که تمام هستی، وابسته‌ی اراده‌ی اوست:

اَلَّذی خَلَقَکُم وَالَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم...

آری، اگر به قلب‌های‌مان فرصت حضور دهیم، چشم‌ها را به صداقت دیدن و پاها را به شکوه دویدن واداریم، بی‌گمان، به خدا رسیدن، عاقبت محتوم همه‌ی ماست. چنان که آسمان، با گردش و دورانش؛ زمین، با جنبش و تکان‌هایش؛ باران، با ریزش خود؛ و آب، آن‌گاه که جاری می‌گردد، همه در نمازند و عبادت، و همسو با تمام تسبیح‌کنندگان آن ذات بی‌نیاز:

(وَ اِنْ مِن شَیءٍ اِلّا یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ...)

بندگی خدا و پیمودن راه قرب حق، گوهری بی‌بدیل است که به ربوبیّت می‌انجامد؛ به ولایت و خداوندگاری. به دیگر سخن: کمال و قدرتی که بر اثر عبودیّت و اخلاص و پرستش واقعی، نصیب بشر می‌گردد، منازل و مراحلی دارد:

1. بینش و تسّْط بر نَفْس؛

کم‌ترین علامت قبولی عمل انسان در پیشگاه الهی، این است که ابتدا بینشی نافذ می‌یابد: (اِنْ تَتَّقُلوالله یَجْعَل لَکُم فُرقاناً)؛ و سپس اراده‌ی آدمی، بر قوای نفسانی خویش چیره می‌گردد: (اِنَّ الصَّلاةَ تَنهی عَنِ الفَحْشاء وَ المُنکَر).

2. تسلّط بر اندیشه‌های پراکنده؛

قوّه‌ی متخیّله، از عجیب‌ترین نیروهای بشر است، که ذهن وی را هر لحظه از موضوعی، متوجّه موضوعی دیگر می‌سازد؛ چندان که در حدیثی نبوی، دل، به «پَر»ی تشبیه شده، که بادها زیر و رویَش می‌کُنند:

گفت پیغمبر که: دل همچون پری‌ست

در بیابانی، اسیر صرصری‌ست

باد، پَر را هر طرف راند گزاف

گه چپ و، گه راست، با صد اختلاف

آیا می‌توان این قوه‌ی قهار، را اسیر، و تسلیم سرِّ ضمیر ساخت؟ در پاسخ، به اشارتی از اشارات، بسنده می‌کنیم: «عبادت از منظر اهل معرفت، ورزش همّت‌ها و قوای وَهمیّیه و خیالیه است که بر اثر تکرار و عادت دادن به حضور در محضر حق، پیوسته آن‌ها را از توجّه به مسائل مربوط به طبیعت و مادّه، به سوی تصوّرات ملکوتی بکشاند و درنتیجه، این قوا تسلیم سرِّ ضمیر و فطرت خداجویی انسان گردند و مطیع وی شوند؛ به حدّی که هرگاه اراده کند که در پی جلب جلوه‌ی حق برآید، این قوا در جهت خلاف، فعالیت نکنند و کشمکش درونی میان دو میل عِلْوی و سُفلی ایجاد نشود...»

3. بی‌نیازیِ روح از بدن؛

روح، چندان قوّت می‌یابد، که در بسیاری از چیزها از بدن، بی‌نیاز می‌گردد؛ گاهی برای لحظاتی چند؛ گاه پیاپی، و در پاره‌ای موارد، به صورت دائم.

4. فرمان‌بُرداریِ تن؛

برترین مرحله، که طبیعت خارجی نیز مسخَّر و مطیع انسان می‌شود؛ و معجزات و کرامات انبیا و اولیاءالله

«و ما یتقرّب اِلَیَّ عَبدُ مِن عِبادی بِشَیْأ اَحَبّ اِلَیَّ مَا افْتَرَضتُهُ عَلَیهِ، وَ انَّهُ لَیَتَقَرَّبُ اِلَیَّ بِالانَّوافِل حَتّی اُحِبُّهُ، فَاِذا اَحبَبْتُهُ کُنْتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، وَ بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، وَ لِسانَهُ الَّذی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّذی یَبطِشُ بِها، اِنْ دَعانی اَجبْتُهُ، وَ اِنْ سَئَلَنی اَعطَیْتُهُ.

عبادت، سبب تقرب، و تقرب، موجب محبوبیت نزد خداوند است و این است ولایت تکوینی، که آدمی بر اثر پیمودن صراط عبودیت، به مقام قرب الهی نایل می‌گردد. و اثر وصول به چنین مقام شامخی - در مراتب عالی‌اش- آن است که معنویت انسانی در او متمرکز می‌شود، و با داشتن این معنویت، قافله‌سالار معنویات، مسلط بر ضمایر، و شاهد بر اعمال، و حجت زمان می‌شود. زمین، هیچ‌گاه از ولی‌ّ‌ای که حامل چنین معنویتی است، خالی نیست.

آری:

انسان کامل است که مجلای ذات اوست

مجموعه‌ای که جامع ذات و صفات اوست

شاعر می‌گوید:

جام جهان‌نما دل انسان کامل است

مرآت حق‌نما، به حقیقت، همین دل است

و باز:

هر چه در عالَم، عیان و مُظهَر است

جمله در انسان کامل، مُضمَر است

    و اینان «نشانه‌های روشن خدا، در بیابان‌هایند... ذکر خدا را به جای دنیا برگزیدند... نشانه‌های هدایت و چراغ‌های روشن‌کننده‌ی تاریکی‌ها.... و فرشتگان، آنان را در میان گرفته‌اند، آرامش بر آنان فرود آمده، درهای ملکوت فرارویشان گشوده گردیده، و جایگاه الطاف بی‌پایان پروردگار را برایشان مهیّا ساخته‌اند...»

***

و چه خوش است در بال پرواز، نماز-مظهر کامل اظهار عبودیّت - را، از منظر کوه عظیم توحید، سیّدالعرفاء، صاحب مقام تشرّف، استاد کل، سالک ریاض قدس، مخزن اسرار و معدن انوار پروردگار، بزرگ عارف جامع همروزگار، آیت‌الله سیّدمیرزا علی طباطبایی تبریزی- نَفَعَنااللهُ وَالمُسلِمینَ مِنْ بَرَکاتِ عُلُومه- به نظاره نشستن.

اشارت‌ها و بشارت‌ها

شاید بتوان دانسته‌های دیگران از آن بزرگمرد وادی عرفان، و نیز اشارات پیدا و نهان حضرت ایشان را، در عناوینی چند - در مقوله‌ی نماز- چنین نمایانْد:

1. نماز؛

2. تعقیبات نماز؛

3. نماز اول وقت؛

4. نماز جماعت؛

5. نماز در مسجد؛

6. نماز شب.

و فروعی چند از هر کدام - به ویژه نماز شب و تعقیبات نماز- که به فضل الهی، در پی می‌آید.

یکم؛

در نمازم...

«فقر و بی‌پولی و اولاد زیاد، همواره به من فشار می‌آورد، اما هنگامی که سر نماز می‌ایستم، خداوند تباک و تعالی لذت عبودیت را به قسمی به بنده می‌فهماند که قریب به یک ساعت نمازم طول می‌کشد. و پس از نماز فکر می‌کنم این لذّت عبودیت در نشئه‌ی بعدی - به نحوی که عبودیت و ربوبیت حفظ شود- آیا نصیب‌مان می‌شود یا نه!»

بیهوده نبود که چهل سال، دم از پروردگار عالم زد، و تنها و تنها آداب بندگی به جا آورد!

آهنگ افلاک

«گاهی طلبکار به در منزل می‌آید و در خانه چیزی نیست تا بدهم، از هر طرفی در فشارم، ولی در نماز، به برکت خود خدا، مثل این است که نه زن دارم و نه بچه و نه قرض. مشغول نماز که می‌شوم، آهنگ افلاک را می‌شنوم. از خدا خواسته‌ام که این سماع را از من بردارد.»

***

و نماز، تمامت بود و نبود او بود؛ چندان که عالم عارف، مرحوم آیت‌الله سیّد احمد فهری زنجانی رَحَمه‌اللهُ در نامه‌ای برای نگارنده، در احوال حضرت آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ چنین مرقوم فرمود:

... روزی دیگر که در محضر[شان] بودم، فرمودند: «دو سه روز است در این فکرم که اگر در بهشت نگذارند ما نماز بخوانیم، چه بکنیم؟!»

**

از بررسی گهر گفتارهای آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ برمی‌آید که:

1. در ادای فرایض- از جمله نماز- باید از شتاب‌زدگی پرهیز کرد؛

2. و در عین حال، نباید چندان با تأنی باشد، که حالت ریا و تظاهر گیرد؛

3. نماز، باید با خضوع و خشوع همراه باشد؛

4. باید از نماز، تحفظ کرد؛

و چنین بود که «کیفیت نماز ایشان، حتی در سخت‌ترین سال‌های بیماری آخر عمرش تغیر نکرد... بنده ‍[ی خداوند] در سیر و سوک خود از تکبیرة‌الاحرام شروع می‌کند و به سجده - که آخرین مراتب سیر و سلوک است- می‌رسد؛ در آن حال، تمام تعیّنات را رها می‌کند و به مرتبه‌ی فنای مطلق در عبودیّت می‌رسد.

 

الفبای عاشقی

«آقای قاضی از پدرم می‌خواهد که یک دوره فقه بخوانند. پدرم فرمودند: قبول کردم و رفتم خدمت‌شان.

از کتاب صلات شروع کرد، اما وقتی روایات درباره‌ی نماز را می‌خواند، بسیار ملتهب می‌شد؛ چون نماز برای آقای قاضی خیلی مهم و عجیب بود... روایات را که می‌خواند، گریه می‌کرد. من دیدم آیا این درس خارج فقه است، یا عرفان.»

دست دعا

نماز آیت‌‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ برترین نمازها بود. حضرتش از جمله، این دعای شریف در قنوت خواندن، توصیه می‌فرمود:

«اللهُمَّ ارزُقْنی حُبَّکَ و حُبَّ ما تُحِبٌّهُ وَ حُبَّ مَن تُحِبُّکَ، وَ العَمَل الَّذی یبلغنی اِلی حَبّکَ، وَاجعَل حُبَّکَ اَحَبَّ الاَشیاء اِلَیِّ.»

در خلوت یار

چه زیباست از «خود» رستن، و به «خدا» پیوستن! سجده‌های آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ اقبال کامل باطنی به حضرت معبود، و نیز نشان فقر و انکسار و مسکنت بود، که جز این، شایسته‌ی آن فانی در حضرت ربوبی نبود:

عَبیدکَ بِفنائِک، مِسکینُکَ بِفنائِک، فَقیرُکَ بِفنائِکَ، یا لا اِلهَ اِلّا اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ.

*

دوم؛

چشم امید

آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ ما را فرمود:

«تسبیح صدیقه‌ی کبری و آیه‌الکرسی در تعقیب نماز، ترک نشود.»

*

«در سال‌های متمادی که با ایشان بودم، مشاهده می‌کردم که خواندن سوره‌ها ‍[مُسَبِّحات] را بعد از نمازهای واجب شروع می‌کردند، و هیچ‌گاه خواندن آن‌ها موجب نمی‌شد که کارهای جاری خود را انجام ندهند.»

آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ؛

1. سجده‌های طولانی داشتند.

2. زیارت ششم امیرالمومنین علیه‌السّلام را بسیار عظیم‌الشّأن می‌دانستند؛

3. بر انجام ذکر «یونسیّه»

4. و تسبیحات اربعه، بعد از نماز؛

5. و مراقبه، سفارش اکید داشتند.

و می‌فرمود:

«شما را سفارش می‌کنیم به این‌که: نمازهای‌تان را در بهترین و بافضیلت‌ترین اوقات آن‌ها به‌جا بیاورید و آن نمازها با نوافل 51 رکعت است. پس اگر نتوانستید، چهل و چهار رکعت بخوانید و اگر مشغله‌های دنیوی نگذاشت آن‌ها را به‌جا آورید، حدّاقل نماز اَوّابین را بخوانید.»

*

سوم؛

«روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا، راهنمایی‌اش کند.»

مرحوم آقای قاضی فرمودند:

به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند.

بعد معلوم شد که آن آقا، در عبادات، وسواس داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می‌انداخت.»

**

بسیاری از بزرگان، این عبارت شگرف و بشکوه را، فراوان از آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ نقل کرده‌اند:

اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند!

*

چهارم؛

در قاب شفق

«مرحوم آیت‌الله قاضی، نمازهای جماعت خود را در منزل خودشان با بعضی از رفقا و دوستان سلوکی به جماعت می‌خواندند... نماز مغرب را در اول وقت غروب آفتاب- طبق نظر و فتوای خودشان - به جماعت می‌خواندند. و الحق نماز عجیب و باحال و توجّهی بود. بعدا نوافل و تعقیبات را به جای [می]آوردند و آن‌قدر صبر [می]کردند، تا زمان عشاء. آن‌گاه نماز عشاء را نیز با توجهی تام و تمأنینه و آداب خاص خود به جای [می]آوردند.»

**

پنجم؛

و نماز در مسجد، اصل است و در خانه فرع! و حضرت آیت‌الله قاضی رَحَمه‌اللهُ خود در مسجد کوفه و سهله حجره داشتند و می‌فرمود:

«در یک مسجد، همیشه نماز نخوانید. به مساجد دیگر نیز بروید، و هر جا دیدید حال پیدا کردید، آن‌جا نماز بخوانید.»

ششم؛

«امّا نماز شب، پس هیچ چاره و گریزی برای مومنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می‌خواهد به کمال دست یابد، در حالی که برای نماز شب، قیام نمی‌کند. و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات، دست یابد، مگر به وسیله‌ی نماز شب.»

حضرتش شب‌ها نیز - همچون روزها- بی‌قرار بود و جز وصول به معشوق، هیچ مقصد و مرادی نداشت؛

قرار و خواب، ز حافظ طمع مدار ای دوست!

قرار چیست؛ صبوری کدام؛ خواب کجا؟

«این عشق، این جنون الهی، مگر برای او خواب گذاشته است؟! بیدار می‌شود و به نماز مشغول... اما نه چهار رکعت، نه ده رکعت و یازده رکعت، که تا بیست رکعت و بیشتر.»

نماز شب، دنیا و آخرت او بود. بیهوده نبود که حضرت علّامه طباطبایی رَحَمه‌اللهُ فرمود:

«چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرَّف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی، گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می‌شدم؛ تا یک روز، در مدرسه‌ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن‌جا عبور می‌کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه‌ی من گذاردند و گفتند:

ای فرزند! دنیا می‌خواهی، نماز شب بخوان؛ آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان.»

پایان

سیدعباس موسوی مطلق

شعبان‌المعظّم 1433

کتاب‌نامه

قرآن کریم

1.  قاضی، سیّد محمّد حسن: آیت‌الحق، 2 جلد، ترجمه‌ی سیّد محمّد علی قاضی‌نیا، انتشارات حکمت با همکاری نشر بصیرت، تهران، چاپ دوم، 1386 ش/ 1428 ق.

2.  قرائتی، تقی: آیین امامت مسجد، بازنویسی و ویرایش مهدی خلیلیان، مؤسسه‌ی مسجد، قم، 1387.

3.  حسن‌زاده، صادق و محمود طیارمراغی: اسوه‌ی عارفان، انتشارات آل علی علیه‌السّلام، قم، چاپ نهم، 1382.

4.  قائمی، علی‌اصغر: اصول اعتقادات در چهل درس، نش ادباء، قم، چاپ پنجم، 1389.

5.  مکارم شیرازی، [آیت‌الله] ناصر: اعتقاد ما، با همکاری جمعی از دانشمندان، انتشارات نسل جوان، قم، چاپ پانزدهم، 1390.

6.  هیأت تحریریه‌ی موسسه‌ی فرهنگی- مطالعاتی شمس‌الشّموس: افلاکیان خاک‌نشین، انتشارات موسسه‌ی فرهنگی- مطالعاتی شمس‌الشّموس، تهران، چاپ ششم، تابستان 1389.

7.  حسینی‌ (ژرفا)، سیّد ابوالقاسم: بر بال قلم، انتشارات ظفر، قم، چاپ ششم، 1384.

8.  کاظمی خوانساری، ابراهیم: ذکرهای شگفت عارفان، جلد 1، نشر عطر یاس، قم، چاپ هفتم، فروردین 1388.

9.  حسینی طهرانی، [آیت‌الله] سیّد محمّد حسین: روح مجرد، انتشارات علّامه طباطبایی، مشهد، صبع نهم، 1427 ق.

10. قاسمی، علی: ستارگان سپهر سلوک، انتشارات هنارس، قم، چاپ چهارم، 1389.

11. یاسینی، اکرم: سیری در آداب الصلوة، انتشارات عابد، تهران، بهار 1380.

12. قاضی طباطبایی، [آیت‌الله] سیّد علی: شرح دعای سمات، مترجم: هیأت تحریریه‌ی موسسه‌ی فرهنگی- مطالعاتی شمس‌الشّموس، انتشارات مؤسسه‌ی فرهنگی - مطالعاتی شمس‌الشّموس، تهران، چاپ هفتم، زمستان 1386.

13. هیأت تحریریه‌ی مؤسسه‌ی فرهنگی - مطالعاتی شمس‌الشّموس: شیدا، انتشارات مؤسسه‌ی فرهنگی- مطالعاتی شمس‌الشّموس، تهران، زمستان 1383.

14. واعظی‌نژاد، حسین: طهارت روح (نماز و عبادت در آثار شهید مطهّری)، ستاد اقامه‌ی نماز، تهران، چاپ پنجم، پاییز 1376.

15. فیضی، کریم: عارف شرق (احوال و عرفان سیّد هاشم حدّاد)، انتشارات وحدت‌بخش، قم، بهار 1387.

16. هیأت تحریریه‌ی مؤسسه‌ی فرهنگی - مطالعاتی شمس‌الشموس: العبد، انتشارات موسسه‌ی فرهنگی مطالعاتی شمس‌الشّموس، بهار 1390.

17. عطش، انتشارات موسسه‌ی فرهنگی مطالعاتی شمس‌الشّموس، بهار 1383.

18. خلیلیان، مهدی: فرهنگ استاد، ویراسته‌ی محمّدرضا رحمانی، انتشارات دنیای هنر، تهران، 1378.

19. سجادی، [دکتر] سیّد جعفر: فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، انتشارات طهوری، تهران، چاپ نهم، 1389.

20. معین، [دکتر] محمّد: فرهنگ فارسی، جلد 2 و 3 مؤسسه‌ی انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ شانزدهم، 1379.

21. حامدی‌ربّانی (حامد)، اصغر: فرهنگ فارسی به فارسی سعدی، نشر پوریا، تهران، چاپ سوم، 1377.

22. محدّثی، جواد: فرهنگ‌نامه‌ی دینی، نشر معروف، قم، فروردین 1389.

23. موسوی مطلق، سیّد عباس: فیض حضور، انتشارات معارف معنوی، قم، چاپ پنجم، 1390.

24.     : کرامات معنوی، انتشارات هنارس، قم، چاپ دهم، 1389.

25. عاملی، شیخ حر: کلیات احادیث قدسی (ترجمه‌ی الجواهر السنیـة فی الاحادیث القدسیه)، مترجم: کریم فیضی، اتنشارات قائم آل محمّد علیه‌السّلام قم، چاپ چهارم، 1387.

26. مولوی جلال‌الدین، محمّد بن محمّد: مثنوی معنوی، تصحیح، مقدمه و کشف‌الابیات: قوام‌الدّین خرّمشاهی، انتشارات دوستان، تهران، چاپ نهم، 1386.

27. بستانی راد، محمّد جواد: معراج مومن (313 نماز مستحّبی)، انتشارات نوای دانش، قم، 1388.

28. نورمحمدی، محمدجواد: ناگفته‌های عارفان، انتشارات آفتاب خوبان، 1385.

29. دشتی، محمّد: نهج‌البلاغه (ترجمه)، انتشارات سیره، قم، 1386.

30. پاینده، ابوالقاسم: نهج‌الفصاحه، انتشارات دارالعلم، تهران، 138

1. سیزدهم ذی‌الحجّه، فرزند سیّد حسین قاضی، از شاگردان برجسته‌ی آیت‌الله میرزا محمّدحسن شیرازی، که از ایشان اجازه‌‌ی اجتهاد داشت؛ ر.ک: محمّد رازی، گنجینه‌ی دانشمندان، ج2، ص 228.

2. ر.ک: آشنایی با شهرهای ایران، ص 99 (تبریز).

3. کوچ به نجف: 1308 ق (23 سالگی)؛ و در 27 سالگی به درجه‌ی اجتهاد رسید؛ ر.ک: دریا عرفان، ص 30 و عطش، ص 8-9.

4. دوشنبه، چهارم ربیع‌الاوّل (مدّت عمر: هشتاد و سه سال و دو ماه و بیست و یک روز)؛ شرح دعای سمات، ص 12-13.

5. وادی السّلام، نزد پدر بزرگوارش.

1. ابیاتی از غزل مهدی خلیلیان.

2. فاطر، آیه‌ی 11: (یا اَیُّهَا النّاس اَنتُمُ الفُقَراء اِلَی الله و الله الغَنِیّ الحَمید)

3. بقره آیه‌ی 21.

4. عبارتی حکیمانه از «فارابی»: صَلَّتِ السَّماءِ بِدَورانِها، وَالاَرضُ بِرَجَجانِها، وَ المَطَرُ بَهَطَلانِه، وَ الماءُ بِسَیَلانه»؛ برگفته از: فلسفه‌ی اخلاق، ص 123.

1. اِسراء، آیه‌ی 44.

2. حدیثی معروف در مصباح الشّریعه: «العُبُودیَّهُ جَوهرهٌ کُنّننها الّربُوبیّه»، برگرفته از: سیره‌ی ابن هشام، ج 1. و مصباح الشّریعه، ج 2، ص 536.

3. ربوبّیت به معنای «خداوندگاری» است، نَه «خدایی»! استاد مطهّری رَحَمه‌اللهُ می‌نویسد: مگر ممکن است بنده‌ای از مرز بندگی خارج گردد و پا در مرز خدایی بگذارد: «اَینَ التِّراب و رَبّ الاَرباب؟»؛ ر.ک: طهارت روح، ص. 17.

4. اَنفال، آیه‌ی 290

5.

6. امام خمینی رَحَمه‌اللهُ، خاستگاه تَشتُّت خاطر را، حُبّ دنیا، و فَرّار بودن قوّه‌ی خیال برشمرد، چُنین می‌نگارد: «خیال، قوّه‌ای است بسیار فرّار، که دائما از شاخه‌ای به شاخه‌ای آویزد و... این مربوط به حُبّ دنیا نیست، بلکه خود مصیبتی است که تارک دنیا نیز به آن مبتلا است»، اسرار الصّلوة، ص 24-33.

7. «مَثَلُ القَلْب مثلُ ریشَـةٍ بِاَرضٍ تُقَلُبهَآ الریِّاحُ»؛ نهج‌الفصاحه، ص 414، ح 2675.

1. مثنوی معنوی.

2. نَمَط نُهُم: «وَالْعِبادَةِ عِنْدَالعارفِ رِیاضَـةًٌ ما...»؛ شیخ الرّئیس، نخست به تبیین عبادت عوامانه - که فقط برای مزد است و ارزش چندانی ندارد- پرداخته، سپس در باب عبادات مُقرون به معرفت، سخن‌ساز می‌کند. این تلّقی عارفانه از عبادت، بی‌گمان، ریشه در کلمات امام العارفین، امیرالمؤمنین علیه‌السّلام دارد:

«انّ قوماً عبدوالله رغبـة فتلکَ عبادة التَجّار، و انّ...؛ گروهی خدا را به امید بخشش پرستند؛ چون بازرگانان، و گروهی از ترس؛ همانند بردگان، و آنان که از روی سپاس‌گزاری، او را می‌پرستند، آزادگان‌اند»؛ نهج‌البلاغه، حکمت 237.

3. عِلْوی. عُلْوی: والا، بلند؛ بر بال قلم، ص 130.

4. سُلفی: پایینی، زیرین (مقابل عُلوی)؛ دکتر محمّد معین، فرهنگ فارسی، ج 2، ص 1890.

5. این بی‌نیازی، همان «خلع بدن» است.

1. کرامات: حادثه یا عمل فوق‌العاده‌ای که برخی بندگان صالح خدا و اولیای مقرَّب پروردگار انجام می‌دهند و نشانه‌ی قرب و منزلت آنان نزد خداوند، و توجّه خاص الهی به آنهاست؛ ر.ک: فرهنگ‌نامه‌ی دینی، ص 187. همچنین عبودیّت پیامبران علیه‌السّلام هرگز مانع از آن نیست که آنان به اذن‌الله، از امور پنهانی مربوط به گذشته، حال و آینده آگاه باشند، یا کارهای خارق‌العاده انجام دهند؛ چنین اموری را علم غیب و معجزات می‌نامند و اعتقاد به انجام این‌گونه کارها به اذن الهی، نه شرک است، و نه منافاتی با مقام عبودیّت آن بزرگواران دارد؛ اعتقاد ما، ص 34-35؛ با اندکی تلخیص و تصرّف.

نوشتنی است که معجزه، با سحر و جادو و کارها مرتاضان، تفاوت دارد؛ از جمله: محدود به زمان و مکان و شرایط خاصی است و ابزار معینی می‌طلبد؛ نیز غالبا همراه با اهداف مادی (ثروت‌اندوزی، جلب نظر مردم است و...)؛ برخلاف معجزات انبیا علیه‌السّلام که از نیروی لایزال الهی نشأت گرفته، هیچ محدودیتی ندارد و...؛ ر.ک: اصول اعتقادات در چهل درس، درس 17، ص 92-93.

2. کلیات احادیث قدسی، در باب محمّد علیه‌السّلام، ص 238: «و به من تقرّب نمی‌جوید بنده‌ام، با چیزی دوست‌داشتنی‌تر از آنچه برایش واجب کرده‌ام. همانا او با نافله‌ها (=مستحبّات) - که من فرض نکرده‌ام، ولی وی برای محبوبیت آن‌ها نزد من انجام می‌دهد - به من نزدیک می‌گردد، تا دوستش بدارم. پس: زمانی که دوستش داشتم، گوشش می‌شوم که با آن می‌شنود، و چشمش که با آن می‌بیند، و زبانش که با آن سخن می‌گوید، و دستش که با آن حمله می‌کند (کار انجام می‌دهد). و هنگامی که مرا بخواند، اجابت می‌کنم، و اگر از من بخواهد، می‌بخشم.»

3. ولایت تصرف، یا ولایت معنوی.

4. استاد مطهری رَحَمه‌اللهُ می‌نویسد: «قرب به حق، یک حقیقت واقعی است، نه یک تعبیر مجازی و اعتباری»؛ ر.ک: ولاء و ولایت‌ها، ص 84.

1. مراد، «انسان کامل» است؛ ر.ک: انسان کامل، ص 14، 41-42 و 59. استاد مطهری رَحَمه‌اللهُ می‌نگارد: تعبیر «انسان کامل» در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم وجود نداشته است. امروز در اروپا هم این تعبیر خیلی زیاد مطرح است، ولی برای اولین بار، در دنیای اسلام، این تعبیر در مورد انسان - به وسیله‌ی عارف معروف، محیّ‌الدّین عربی اندلسی - به کار برده شده است؛ فرهنگ استاد، ص 88؛ ر.ک: فلسفه‌ی تاریخ، ج 1، ص 253 و تکامل اجتماعی انسان، ص 130-144.

2. ولاء و ولایت‌ها، ص 285.

3. در فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی می‌خوانیم: سالکان طریقت درباره‌ی انسان کامل، سخنان بسیار گفته‌اند و عمدتا با خصوصیات و مدارجی که برایش قائل شده‌اند، او را در حکم همان اکسیر اعظم (=آنچه کیمیاگران می‌جستند، تامس را بدان زر کنند) کرده است که می‌یافت نشود! ر.ک: عزیز‌الدّین نسفی، انسان کامل، ص 81؛ هدایت؛ ریاض‌العارفین، ص 37؛ قیصری، شرح فصوص، ص 10؛ ریاض‌السّیاحـة، ص 146؛ و رسایل اخوان‌الصّف، ج 2، ص 30.

4. از: شاه نعمت‌الله ولی. «مجلی / مجلا» به معنای محل جلوه و ظهور - جای روشن و آشکار کردن، آمده است؛ دکتر محمّد معین، فرهنگ فارسی، ج 3، ص 3881.

5. جام جهان‌نما: جامی که در آن، جهان را مشاهده کنند، جام جم، جام سکندر.

6. مِرِآت: آیینه.

7. عالم: جهان و مافیها (=آنچه در اوست).

8. عیان: ظاهر، آشکار.

9. مظهر: آشکارکننده.

1. مُضمَر: ضمیر گرفته‌شده، پوشیده؛ فرهنگ فارسی به فارسی سعدی، ص 534.

2. امام علی علیه‌السّلام هنگام تلاوت آیات 36 و 37 سوره‌ی نور: (یسًبِّحُ فیها بِالْغُدُوِّ وَالْآصالِ رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تجارَةً وَ لا بَیعٌ عَن ذِکرِاللهِ)؛ و صبح و شام در آن خانه‌ها تسبیح می‌گویند؛ مردانی که تجارت و معامله‌ای آنها را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای ذکات، غافل نمی‌سازد... فرمود: «...جعل الذَّکَر جِلاءً لِلْقُلُوبِ... قَدْ حَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِکَةُ وَ تَنَزَّلتْ عَلَیْهِمُ السّکینةُ، وَ فُتِحَتْ لَهُمْ اَبوابُ السَّماءِ، و...»؛ نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 222؛ با موضوعِ ارزش یاد خدا، و صفات یادکنندگان خداوند (اهل ذکر).

. جناب سیّد محمّد حسن قاضی، نیز نگاشته است: «وقتی به نماز شروع می‌کردند، مثل اینکه هیچ مشغله‌ای در دنیا، غیر از نماز ندارند.»؛ آیت‌الحق، ج 1، ص 428.

. به نقل از: حضرت آیت‌الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی؛ عطش، ص 38.

. همان، ص 39. از آیت‌الله حاج سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی رَحَمه‌اللهُ نیز می‌خوانیم. «وی به شاگردان خود، دستور داده بود که چنانچه در بین نماز، یا قرائت قرآن، یا در حال ذکر و فکر برای شما پیشامدی کرد و صورت زیبایی را دیدید، و یا بعضی از جهات دیگر عالم غیب را، مشاهده کردید، توجّه ننمایید و دنبال عمل خود باشید.»؛ مهر تابان، ص 3.

. که حضرتش می‌فرمود: «تمام همّ و غم دنیا، نزد ما، تا اول الله اکبر نماز است!»؛ فیض حضور، ص 88؛ به نقل از: مرحوم آیت‌الله سیّد احمد فهری.

. فیض حضور، ص 188.

. حضرت آیت‌الله قاضی، چنین فریضه‌ها و نمازی را «بازاری» (=عوامانه) می‌نامیدند؛ آیت‌الحق، ج 2، ص 73.

.همان.

. مرحوم آیت‌الله سیّد عبدالکریم کشمیری می‌فرمود: آیت‌الله قاضی «وقتی در حرم امیرالمؤمنین علیه‌السّلام نماز می‌خاند، بسیار متواضعانه می‌خواند. او خدایی و ملکوتی بود و اهل زمین نبود.»؛ شیدا، ص 265.

. آیت‌الحق، ج 1، ص 432-433؛ با اندکی تلخیص و تصرف. نوشتنی است که در مقوله‌ی سجده- در حوال عبادی آیت‌الله قاضی- باید از دو منظر به آن پرداخت: 1. واپسین سجده در نماز؛ 2. سجده‌های طولانی در تعقیبات نماز.

. از زبان حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ علی بهجت؛ العبد، ص 308.

. قنوت در نماز، به معنای دعا و درخواستی است که با هیأت خاص در رکعت دوم نماز، بعد از قرائت و قبل از و رکوع انجام می‌شود؛ سیری در آداب الصّلوة، ص 127.

. اشاره به حدیث «برترین نماز آن است که قنوت بهتری داشته باشد» خصال، شیخ صدوق، ج 2، ص 103.

. الله‌شناسی، ج1، ص224، پاورقی. نوشتنی است در حدیثی نبوی می‌خوانیم: بحارالاوار، ج 85، ص 199. بیهوده نبود اگر مرحوم حاج ملّاهادی سبزواری در قنوتش دعای جوشن کبیر، یا برخی دیگر از نجواگران خلوت یار، دعاهای کمیل و ابوحمزه‌ی ثمالی و... را در قنوت نمازشان زمزمه می‌کردند؛ پرستش آگاهانه، ص 129.

. آیت‌الله قاضی- بنا بر نوشته‌ی فرزند محترم‌شان- در آخرین سجده‌ی نماز واجب، این ذکر را می‌خواندند. همچنین در سجده‌ی پایانی نمازهای نافله، این دعایشان بود: «یا عُدَّتی فی کُربَتی وَ یا وَلیّی فی نِعمَتی وَ یا غایَتی فی رَغبَتی، اَنتَ السّاتِر عُوْرَتی وَ الآنِس رَوْعَتی و المقیل عَثْرَتی، فَاغْفِر خَطیئَتی، یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ.»

. در وصیت‌نامه خویش. و نیز فرمود: «بعد از نمازهای واجب، تسبیح فاطمه‌ی زهرا علیه‌السّلام ترک نشود؛ همانا آن از ذکر کبیر به شمار می‌آید و حداقل در هر مجلسی، یک دوره ذکر شود.»؛ اُسوه عارفان، ص 138، دستور عمل مرحوم قاضی به شاگردان؛ به نقل از: صفحات من تاریخ الاَعلام فی النّجف الاَشرف، ص 185-188.

. تسبیح حضرت زهرا علیه‌السّلام در «ترتیب» و در «عدد» به این صورت است: 34 بار «الله اکبر» 33 بار «الحمدلله» و 33 بار «سبحان‌الله»؛ ر.ک: فروع کافی، کتاب الصُلاة، باب التعقیب بعدالصّلوة و الدّعا.

. سوره‌ی بقره، آیات 255-256 و 257. نظر آیت‌الله سیدعبدالکریم کشمیری درباره‌ی آیة‌الکرسی، 3 آیه است، ولی بعضی از بزرگان، آن را تا «العلیّ العظیم» می‌دانند؛ ر.ک: ذکرهای شگفت عارفان، ج 1، ص 137.

. سوره‌هایی از قرآن که با «سَبِّح» آغاز می‌شوند.

. آیت‌الحق، ج 2، ص 60؛ سیّد محمّد حسن قاضی (فرزند مکرّم آیت‌الله قاضی).

. روایات امام معصوم علیه‌السّلام، سجده‌های طولانی را «راه رسیدن به بهشت»،‌ «راهی برای رسیدن به خواسته‌ها»، «موثرترین عامل طهارت قلب»، «نشانه‌ی تقوا» و... شمرده‌اند؛ ر.ک: فروع کافی، ج 1، ص 73 و اسرار الصّلوة، ملکی تبریزی، ص 270. نوشتنی است سجده‌های طولانی ایشان بعد از نماز صبح (=بین الطّلوعَین) هرگز ترک نمی‌شد؛ ر.ک: آیت‌الحق، ج 1، ص 433.

. ر.ک: مفاتیح‌الجنان، ص 551.

. (لا اِلهَ الّا اَنْتَ سُبحانکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالمین)؛ اَنبیاء، آیه‌ی 87؛ یونُس علیه‌السّلام گفت: «لا اله اِلّا...»، از شکم ماهی نجات یافت؛ باران معرفت، ص 45، ذکرهای پیامبران علیه‌السّلام.

. «سبحانَ الله وَ الحَمْدُلِلّه وَ لا اِلهَ الَّا اللهُ اَکبَر».

. مراقبت، نزد اهل سلوک، محافظت از کارهای پست است؛ ر.ک: فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 710-711.

. به نقل از: آیت‌الله سیّد عبدالکریم کشمیری؛ اسوه‌ی عارفان، ص 155.

. اسوه‌ی عارفان. ص 137؛ دستور عمل مرحوم قاضی به شاگردان. نوشتنی است که نماز اهل توبه، هشت رکعت هنگام زوال است. کفعمی نیز در مصباح آورده: نماز توبه‌کنندگان و روی‌آورندگان به درگاه خداوند 4 رکعت است که میان مغرب و عشا، به دو سلام خوانده شود. در هر رکعت از این نماز، پس از سوره‌ی حمد 50 بار، سوره‌ی اخلاص می‌خوانی... در روایت است: هر کس این نماز را بخواند، در حالی از نماز فارغ شود که میان او و خداوند هیچ گناهی نماند مگر آن‌که خداوند آن را بیامرزد؛ معراج مؤمن (313 نماز مستحبّی)، ص 154.

. اسوه‌ی عارفان، ص 175 و نقل از بزرگانی، نظیر علّامه مصباح یزدی و...

. یا: «به صورت من تُف بیندازد.»

. توحید عملی و عینی، ص 229. نماز جماعت در غیر اول وقت، بهتر از نماز فرادای اول وقت است؛ ر.ک: آیین امامت مسجد، ص 60، مسأله‌ی 123.

. همان، مسأله‌ی 126.

. مهر تابان، ص 30.

. معادشناسی، آیت‌الله سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی رَحَمه‌اللهُ، ج7، ص 236.

. اسوه‌ی عارفان، ص 137-138.

. به نقل از حضرت آیت‌الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی؛ عطش، ص 43.

. مهر تابان، ص 26. نوشتنی است که آیت‌الله قاضی «هر شب برای عبادت [که] آماده می‌شد، مواد لازم را فراهم می‌کرد، تا بتاند به راحتی به عبادت و تهجُّد و نماز بپردازد. روش او در هر شب همین بود و چه بسا که میل به نویشدن چای»... و سفارش می‌فرمود: «در میان شب، چون برای نماز شب برمی‌خیزید، چیز مختصری تناول کنید؛ مثل چای یا دوغ، و یا یک خوشه‌ی انگور، ... که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشد.»؛ روح مجرد، ص 76.

همچنین می‌فرمود: «از آن چیزها که بسیار لازم و بااهمیت است، دعا برای فرج حضرت حجت‌ علیه‌السّلام، در قنوت نماز وَتْر است، بلکه در هر روز، و در همه‌ی دعاها.»؛ اسوه‌ی عارفان، ص 138.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.