در تعریف تصوف و عـرفـان

کد خبر: 13919
پایگاه رسمی حجت الاسلام موسوی مطلق

با توجه به پدیده نوظهور عرفان‌های کاذب و عطش جوانان روشن ضمیر به مباحث معنوی و عدم تبیین صحیح مبانی عرفان ناب اسلامی که برآمده از معارف وحیانی و آموزه‌های اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد و همچنین عدم تمایز دقیق آن با عرفان‌های بدلی که هم اکنون با ادبیات جدید و با ظاهری عرفانی و به دور از معارف ناب الهی با هدف ایجاد انحراف در این اندیشه تعالی‌بخش و انسان‌ساز وارد عرصه دینی و معنوی کشور شده و قلب آکنده از شور و شوق معنوی جوانان و رهپویان طریق الی‌الله را هدف قرار داده، لازم است طی سلسه مباحثی، مبانی اندیشه ناب عرفان اسلامی را تبیین نموده و نقاب از چهره منافقانه رهزنان طریق هدایت برداریم. بدین منظور با ارائه مقدمه‌ای، زمینه ورود به مباحث تحقیقی و علمی را در آینده فراهم می‌آوریم.

قلمرو بحث:

با عنایت به مقدمه‌ای که در تبیین ضرورت بحث ارائه شد، قلمرو بحث ما بدین ترتیب خواهد بود، در ابتدا ضمن تأملی در مفهوم‌شناسی عرفان و تصوف و بررسی سیر اندیشه‌های عارفان و صوفیان در این زمینه، به بیان شاخصه‌ها و مولفه‌های معرفتی و عملی این دو حوزه پرداخته و با بررسی تطبیقی این دو حوزه، وجه تمایز عرفان ناب اسلامی و تصوف انحرافی را تبیین خواهیم نمود. ان‌شاالله

مقدمه:

با تاملی در آثار گذشتگان اینچنین به نظر می‌رسد که تا کنون تعریف دقیق، جامع و مانعی از تصوف و عرفان ارائه نشده است و اهل تحقیق این امر را از قدیم امری دشوار شناخته‏اند؛ بعضی از ایشان عرفان و تصوف را مترادف دانسته و حقیقت هر دو را یکی می‌دانند؛ در بعضی از متون ادبی- عرفانی گذشته، لفظ عارف به معنای صوفی معنا می‌شد و هرگاه لفظ صوفی به میان می‌آمد شخص عارف به ذهن متبادر می‌شد و لذا بسیاری از بزرگان متقدمین و مشاهیر به این دو عنوان «عارف یا صوفی» شهره بوده‌اند؛ البته این موضوع تحقیق گسترده و جامعی را می‌طلبد که در سلسله مباحث آتی به فراخور بحث بدان پرداخته خواهد شد؛ از طرفی آنچه امروزه مشاهده می‌شود جدا انگاری دو حوزه عرفان و تصوف است و بر هیچ اندیشمندی در حوزه عرفان اسلامی پوشیده نمانده که عرفان و تصوف دو مقوله جدا از هم بوده و عارف و صوفی نیز دو شخصیت جدا و بعضا متضاد می‌باشند، چنانچه رهبر حکیم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز در دیدار یکی از اساتید عرفان به این مهم تصریح فرموده‌اند.

ان‌شاءالله در فرصت‌های آتی به ادامه بحث در این زمینه خواهیم پرداخت.

در تعریف تصوف و صوفی آراء و نظرات متفاوت و زیادی در آثار محققین عرضه شده است، که بعضا یا مترادف بوده و یا اینکه متعارض با اصول لغت‌شناسی علمی است، این گونه آراء و نظرات یا برآمده از بررسی لغت‌شناسی بوده یا اینکه برآمده از ذوق بزرگان صوفیه می‌باشد. لذا این تشتت آراء در تعریف صوفی و تصوف مانع از دستیابی به وحدت نظر در تعریف صحیح آن می‌باشد. تا جایی که بسیاری از بزرگان بدان اعتراف کرده‌اند که در معنای تصوف افزون بر هزار قول گفته شده است.

سهروردی گفته است: أقوال المشایخ فی ماهیه التصوف تزید علی ألف قول فان الألفاظ و إن اختلفت متقاربه المعنا.

و در جایی دیگر ابومنصور عبدالقادر بغدادی «متوفی۴۲۹هـ ق» حدود یکهزار تعریف درباره تصوف و صوفیه و نظریه آنان جمع‌آوری کرده است.

در این جا به ذکر نمونه‌هایی از تعاریف اشاره شده می‌پردازیم و بررسی دقیق و علمی آن را به مجالی دیگر واگذار می‌کنیم. بعضی بر این باورند که صوفیه و تصوف

به دلیل انتصاب بزرگان این نحله به اهل صفّه می‌باشد (انتاسب آنان به اهل صفه در اکثر منابع آمده است، بعضی به عنوان قبول، بعضی به عنوان رد، به عنوان مثال قشیری اهل صفه را ریشه تصوف دانسته و بعد به نقد آن می‌پردازد) و یا اینکه بازگشت این لفظ به «عثمان بن شریک» «ابوهاشم کوفی» بوده که وی موسس این فرقه می‌باشد. بعضی دیگر آن را از لفظ صفا گرفته‌اند که اشاره به صفای باطنی دارد. و بعضی دیگر آن را از گیاه نازک و کوتاه گرفته‌اند، در بعضی آثار نیز وجه تسمیه صوفی را به «غوث بن مرّ» نسبت می‌دهند.

(تاریخ تصوف در اسلام ص ۴۵ به نقل از ابن الجوزی آورده است که غوث بن مرّ به این مناسبت صوفه نامیده شد که چون برای مادرش پسری باقی نمی‌ماند نذر کرد که اگر غوث زنده بماند او را وقف خدمت کعبه کند و چون طفل را مجاور کعبه کرد و وقتی شدت گرما به او آسیب رساند و مدهوشش ساخت، مادرش گفت: پسرم چون صوفه شده است و به این مناسبت از آن به بعد صوفه نامیده شد.)

قاطبه عارفان مسلمان بر این اعتقادند که مبانی عرفان ناب اسلامی در قرآن و تعالیم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام خصوصا در قالب روایات و ادعیه و زیارات آن بزرگواران آمده و در کلیه آثار عرفانی عارفان ربانی این ادعا کاملا مشهود و قابل اثبات است.

عرفان از ریشه عرف و به معنی شناختی است که با وساطت تفکر و تدبر در آثار شیئی حاصل می‌شود. راغب اصفهانی در مفردات می‌گوید: «المعرفه و العرفان ادراک الشیئ بتفکر و تدبر لاثره و هو اخصّ من العلم و یضادّه الانکار...». معرفت و عرفان شناختی است که با میانجیگری فکر و اندیشه در نشانه‌های اشیاء به دست می‌آید. شناخت اخص از دانش و متضاد با انکار است.

ابن سینا نیز در نمط نهم اشارات می‌فرماید: «العرفان مبتدء من: تفریق و نقض و ترک و رفض، ممعن فی الجمع هو جمع صفات الحق، للذات المریده بالصدق منتهی الی الواحد ثم الوقوف» «آغاز عرفان، رهایی از خود و آستین فشاندن بر دنیا و مافیها، دور ریختن و ترک همه، و پیوستن به او. یعنی، اتصاف به صفات حق تعالی و انجام آن، رسیدن به حق و لقای پروردگار و اتراق در آستانه ربوبی است.

استاد شیخ حسین انصاریان در کتاب عرفان اسلامی تعریف دقیقی از عرفان ارائه نموده‌اند که: «عرفان به معنای شناخت و در اصطلاح، معرفتی قلبی است که از طریق کشف و شهود و نه از بحث و استدلال حاصل می‌شود»

در مصباح الشریعه نیز آمده است که: امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید «العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع الله لو سهی قلبه عن الله طرفه عین لمات شوقا الیه و العارف امین و‌دایع الله و کنز اسراره و معدن انواره و دلیل رحمته علی خلقه و مطیه علومه و میزان فضله و عدله. قد غنی عن الخلق و المراد و الدنیا. لا مونس له سوی الله و لا نطق و لا اشاره و لا نفس الا بالله و من الله و مع الله فهو فی ریاض قدسه متردد و من لطائف فضله متزود و المعرفه اصل فرعه الایمان» «عارف از لحاظ تشخص ظاهری و بدن با مردم است ولی قلب او همیشه با خداست و هرگاه قلب او غفلت کند از خداوند متعالی یک آنی: هر آینه می‌میرد از جهت اشتیاق پیدا کردن به سوی او و عارف امین است برای ودایع الهی و خزینه است برای اسرار او و معدن است برای انوار او و رهنمای رحمت اوست برای خلق، و مرکب علوم است و میزان فضل و عدل او می‌باشد. او بی‌نیاز است از مردم و از مقاصد و مطلوبهای دنیوی و از دنیا و مونسی برای او بجز پروردگار متعال نیست. و نطق و اشاره و نفس کشیدن او به سبب او و برای او و از او و با او می‌باشد. پس او در روضه‌ها و محیط قداست و پاک پروردگار قدوس حرکت و آمد و رفت می‌کند و پیوسته از لطائف فضل و کرم او توشه گرفته و استفاده می‌نماید. و معرفت ریشه و پایه است برای ایمان و ایمان فرع و شاخه‌ای از اوست.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.