ملاقات حجت الاسلام استاد موسوی مطلق با آيت الله ساكى خرم آبادى

خوش روئى،خوش اخلاقى، اهل مزاح،تواضع ،مردم دارى ومحبت از شيوه ى ايشان بود،وى كه محضر درس و اخلاق بسيارى از بزرگان را درك كرده از جمله حضرات ايات:
امام خمينى،ايت الله بروجردى،علامه طباطبايي ، شهيدايت الله مدنى ،ايت الله گلپايگانى ،ايت الله شب زنده دار،ايت الله سلطانى طباطبائى،ايت الله كمالوندخرم ابادى ،ايت الله بهاء الدينى،ايت الله اشتهاردى و...
معظم له متولد١٣١٩ش در خرم اباداست وسالها به امر تدريس و تاليفات ارزشمند از جمله مجموعه چهارجلدي به زبان عربى در مدارك حج و همچنين رساله عمليه و اثار ديگرى اشتغال داشته است.
مجلس خوب و باصفايي بود ...
بعضي از فرمايشات اين جلسه (دوم فروردين نودوهفت )در محضراين عالم خدوم كه عبارت بود از حضرت ايت الله حاج شيخ حجت الله ساكى خرم ابادى عبارت بود از:
ميفرمود:
يك كسى امدخدمت اقارسول الله صلي الله عليه وآله وسلم وگفت: من دوست دارم اسم اعظم پروردگار را به من ياد بدهيد كه هر وقت ناراحتى داشتم،گرفتارى داشتم يا مشكلى داشتم آن اسم مبارك اعظم را بگويم ومشكلم حل بشود.
رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم نگاه عجيبى به اين اقا كردندبعد فرمودند:هروقت مشكلى پيش امد، گرفتارى پيش آمد از صميم قلب و ته دل بگو:ياالله
از الله بالاتر كه نداريم،خود اقا هم مسلماً مى گويد:ياالله
ماهم هميشه بگوئيم ياالله.معلوم است يك رمز و رموزى در اين ياالله است ما نميدانيم،عقل ما كوتاه است.
ميفرمود:
مرحوم اقاى ميانجى(ايت الله سيدكاظم حسينى ميانجى)گفتند:يكروز از ايت الله بهاء الدينى پرسيدم اقا حالت چطور است؟
گفت:بهتر از اين نمى شود،همين الان قبل از شما اقا از اينجا عبورى كرد و سلامى عرض كرديم عرض ادبى كرديم خدمت اقا.
ميفرمود:
دونفر از اقايان كه من معتقد بودم اين هاعارف بودند،اهل زهد،اهل تقوا و اهل ذكر بودندبا اقاسيد شكرالله طاهرى(از عالمان ربانى وبزرگان خرم اباد) رفتيم قم ومنزل ايت الله بهاء الدينى هم رفتيم.يكى از همراهان كه اقاى اعلائى نام داشت گفتند: اقا روايتى بفرمائيد استفاده كنيم.
ايشان يك نگاهى كرد وگفت:الشراب شرّ، شراب شر است مفسده دارد،والكذب اشر ،دروغ از شراب بدتر است.
بعد احوال اقاى ميانجى و يك اقايي بنام سيد محمد را پرسيدند...
ميفرمودند:
مرحوم ايت الله شيخ على محمدبروجردى (ازشاگردان برجسته مرحوم ايت الله العظمى قاضى )بارها كراراًومراراًخدمتشان رسيدم،وقتى هم رحلت فرمودندبا مرحوم ميانجى ،بروجرد رفتيم.مردبزرگى بود خيلى مردبزرگى بود،امثال اين ها ديگه كميابند اقا.نميگويم نيست هست در قم هست در نجف هست ولى اينها كم هستند وگمنام هستندو همه چيزشان هم در اين گمنامى است.
ميفرمودند:
در طول هفته يكى دوبار صفائيه منزل مرحوم علامه طباطبائى ميرفتيم.بزرگان همه دورش مينشستند و از فلسفه،اسفار،از عدم ووجود،ومباحث كلامى ميپرسيدند و صحبت ميكردند،ايشان حقيقتا علامه بودند.يكروز دوتا پرفسورامده بودند(براى مناظره)به ماگفتند برويد حرم دعا كنيد اقا پيروز شود،ما هم رفتيم حرم نماز مغرب وعشاء را خوانديم ،دعاكرديم بعد هم امديم پرسيدي چه شد؟
گفتند:اقاپيروز وسرافراز بيرون امدند دست اقا را بوسيدندوتسليم شدند.
ميفرمودند:
اقاي ايت الله بلندنظر از علماى بزرگ نجف است،من وحاج اقاشكرالله طاهرى صمديه را پيش ايشان خوانده بوديم وجود ايشان مايه ى بركت است.
ميفرمودند:
يكروز ميخواستم فيضيه بروم،مرحوم ايت الله اشتهاردى دست مرا گرفت و بردقبرستان شيخان.نشستيم پاى ديوار وميگفت:ميدانى اينجا چى هست؟
گفتم:تااندازه اى ؛گفت:اينجا را فراموش نكن،شيخان خيلى بابركت است،بزرگانى اينجا هستند.بعضى بزرگان هرگز در اين خيابان هم مرور ميكردند پا برهنه مى رفتند.