علامه حسن زاده آملی: من فانی در تألهی شدم
مرحوم حاج آقای انصاری همدانی فرمودند :
وقتی علامه حسن زاده آملی می خواستند بروند کنگره مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی،
مرحوم حاج آقای انصاری زنگ زده بود به علامه حسن زاده گفته بود آقا دارید می روید همدان آقای تالهی را می شناسید؟
فرموده بودند نه.
فرموده بود اگر بروید همدان و دیدن ایشان نروید مثل این است که مشهد رفته اید و حرم نروید، یک کسی برود مشهد و حرم امام رضا علیه السلام نرود چقدر بد است،
علامه گفته بود واقعا این چنین شخصیتی است؟ گفته بود:
مشک آن است که خود ببوید
نه آن که عطار بگوید
شما بروید و ایشان هم رفته بود در همان ملاقات اول:
دیده ای خواهم که با شد شه شناس
تا شناسد شاه را در هر لباس
علامه حسن زاده آملی او را شناخته بود.
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن گوهر شناس قابلی پیدا شود
علامه حسن زاده وقتی رفته بود در همان ملاقات اول فهمیده بود که چه در گرانقیمتی است، رفته بود ایشان را ببوسد که آقا نگذشته بود و زانوی ایشان را هم بوسیده بود
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جان های مردان خداست
نگذاشته بود، زانویش را بوسیده بود، ظاهرا بیش از صد سال ایشان سن داشتند و حالا یکی دو سال هم قریب به این حدود بود سن مبارکشان. بعد وقتی ختم گرفتند در قم ما رفتیم آقای علامه حسن زاده آمدند و فرمودند که من فانی در تالهی شدم آمده بود شرکت کرده بود در آن مجلس. سالگرد دوم فرموده بود که هیهات که حوزه علمیه قم مثل آقای تالهی تحویل بدهد
_________________________________________________________
شرح مكاتيب عارفان؛تاليف استاد سیّدعباس موسوى مطلق ،ص71
افزودن دیدگاه جدید