جُرعه جُرعه اخلاق - چرا به مقصد نمیرسیم؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی افراد سالها تلاش میکنند ولی به مقصد نمیرسند؛ باید بررسی شود چرا نمیرسند؟ یا تلقی آنها از مقصد تلقی درستی نیست یا اینکه تلقی از مقصد نیز درست است ولی راهی که برای رسیدن به مقصد انتخاب کردهاند اشتباه است و فقط درجا میزنند و راهی را نپیمودهاند. مقصد همان راه است. راهی که برای خدا میرویم.
به محض آنکه میگوییم: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» سبب رستگاری میشود. ابتدا و انتهای مسیر با آنکه شما در مقصد قرار دارید هیچ تفاوتی ندارد. از این منظر راه و مقصد یکی است فقط کافی است: «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا»1 بگوییم و در مسیر حرکت کنیم. آیا تلقی از مقصد این است. و اینکه رشد و کمال را در مشاهدات بدانیم تلقی اشتباهی است که فرد مثلاً رشد معنوی را در این بداند که در انجام امور قدرت خارق العادهای پیدا میکند؛ این کاملاً اشتباه است و کاملاً دور افتادن از مسیر است.
مرحوم آیت الله انصاری همدانی میگفتند: گاهی درمناجاتم پیش میآمد که صدای لبیک میشنیدم و بعد نیز متوجه میشدم همین لیبک هم شیطانی است.
بعضی از بزرگان فرمودهاند: از هر هزار مکاشفهای یکی از آنها ربانی است. تلقی ما از مقصد آن است که بدون توقع، به بندگی خدا بپردازدیم.
مشکل از جای دیگری است. نزد آیت الله کوهستانی آمدند و برای حضور قلب در نماز دستوری خواستند، ولی آن عالم ربانی جوابی دادند که ظاهراً هیچ ربطی به سوال نداشت بعد از رفتن آن فرد از آیت الله کوهستانی سوال شد که چرا اینگونه پاسخ دادید؟
گفتند: این رعایت حلال و حرام را هم نمیکند، حضور قلب در نماز برایش فایدهای ندارد، مشکلش جای دیگری است. مشکل در عدم توجه به حلال و حرام است.
طبیعت دنیا این است که هرکس را از آنچه که او دوست میدارد جدا کند با او سر جنگ برمیدارد. اگر در انتخاب محبوب و مقصود دقت نکنیم. وقتی قرار است از آنها جدا بشویم گرفتار عذاب الله میشویم کمال در دل بستن به خداست. زمانی که قرار است خوب باشیم این دلبستگی ها اجازه نمیدهند. خیلی ها ایمانشان را لحظه مرگ از دست میدهند، چون قرار است از محبوبشان جدا شوند و امیدی به بازگشت نیست. اینجاست که خدا را محکوم به بی عدالتی میکنند و کافر از دنیا میروند.
چرا میگویند «حُب الدنیا رأس کُلِّ خطیئۀ»2 حب دنیا رأس همه خطاها و اشتباهات ماست. کسی که حب دنیا وجایگاه را داشته باشد درجا زده است و مشکلش را درمان نکرده است که باید این مشکل ریشه ایی حل شود. مثل شنا کردن خلاف جهت مسیر آب.
یک مومن باید احکام مربوط به خود را بداند اما ندانستن احکام بی ربط زیاد اهمیتی ندارد. روی اعتقادات باید کار کرد. گاهی افراد اعتقادات کاملی ندارند حتی اعتقاداتشان برای فرقه های ضاله است. اصلا دنبال تصحیح اعتقادات نیستند. بعضی افراد در کل عمر خود یک کتاب اعتقادی مطالعه نکرده اند.
همه برای کسب فضایل اخلاقی مشتاقند ولی برای رفع رذایل اخلاقی تلاشی نمیکنند و خوب بودن را در کسب فضایل میدانند. در حالی که در کسب فضایل و رفع رذایل انسان خودش را میشناسد و خود درمانی باید انجام شود.
رسم بندگی را به درستی به جا بیاوریم. بیاییم برای ماه مبارک رمضان آماده شویم. از گناهانم توبه کنیم و حقوقی که گردنمان است را بنویسیم از آنان طلب بخشش و حلالیت کنیم. حق الناس و حق الله را انجام دهیم.
اگر عمرتان پاسخ نداد امام زمان برای شما حقوق باقی مانده را ادا میکند. حتما وصیت نامه داشته باشید. مناجات ایام را غنیمت کنید. روزه ها و نماز های قضای خود را قضا کنید. برای کسانی که زیاد وقت ندارند، رجب، شعبان و رمضان فرصت مناسبی برای کسب وکار است و کسانی که کل سال برای کسب خوبی و فضائل تلاش میکنند این سه ماه زمان توسعه است. بهترین تجارت این روزها از بین بردن حجاب های ظلمانی و نورانی است، مراقب رفتار خود باشید، که غیبت نکنید، بدگمان نباشید، تهمت نزنید و ... گناهان زبان زیاد است که انسان مومن بسیار باید مراقبت کند.
1. سوره مبارکه فصلت، آیه 30.
2. اصول کافی، ج2، با حبّ الدنیا و الحرص علیها، حدیث 8.
___________________________________________________________________
خلاصه درس اخلاق استاد حجت الاسلام سیّدعباس موسوی مطلق _ آبان 1392. حوزه علمیه شهر جدید پرند
کتاب جُرعه جُرعه اخلاق تآلیف حجت الاسلام استاد سیّدعباس موسوی مطلق، ص 22
افزودن دیدگاه جدید