استاد موسوی مطلق در مصاحبه با خبرگزاری فارس: جشن‌های وحدت‌شکن در شأن ائمه نیست

جشن‌های وحدت‌شکن در شأن ائمه نیست/ برخورد امام علی(ع) با دشنام‌دهندگان به دشمن
کد خبر: 13560
پایگاه رسمی حجت الاسلام موسوی مطلق

حجت‌الاسلام موسوی مطلق، استاد اخلاق می‌گوید: در شرایط امروزی باید جلسات تبری با رویکرد دشمن‌شناسی، امام شناسی و محبت برگزار کرد؛ در حالی که برگزاری بعضى جشن‌های وحدت‌شکن در روز نهم ربیع، اصلا در شأن اهل بیت(ع) نیست.

جشن‌های وحدت‌شکن در شأن ائمه نیست/ برخورد امام علی(ع) با دشنام‌دهندگان به دشمن

 

ماه ربیع‌الاول بعد از دوماه عزاداری و هیأت رفتن شیعیان و علاقه‌مندان اهل بیت(ع) فرصتی است تا به استقبال جشن‌های آغاز امامت حضرت ولی عصر (عج) و میلاد فرخنده رسول مکرم اسلام (ص) و همچنین تولد مسعود امام صادق (ع) برویم. اما یک روز بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) و همزمان با نهم ربیع‌الاول، جشن‌هایی برگزار می‌شود که بعضاً مورد رضایت اهل‌بیت عصمت و طهارت نیست و مسائلی در آن‌ها مطرح می‌شود که به وحدت مسلمانان آسیب می‌زند.

خبرگزاری فارس با تأیید و تأکید بر دو امر تولی و تبری که در جایی از اصول دین ما (پذیرش امامت) و در جایی از فروع دین ما هستند، راه و رسم برائت از دشمنان اهل‌بیت (ع) و منافقان و حاسدان را در گفت‌وگویی با حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق، استاد اخلاق و سخنران دینی و مذهبی جویا شده تا بتوان با شناخت دقیق سیره و سیاق اهل‌بیت (ع) در قبال دشمنانشان، این جشن‌ها را خالی از خرافه و سرشار از معارف ائمه طاهرین (س) یافت.

مشروح گفت‌وگوی فارس با این استاد اخلاق را بخوانید. 

* گوساله‌پرستی بهتر از تفرقه در جامعه است!

وحدت در جامعه مسلمانان اهمیت فراوانی دارد، اما هیچ‌گاه این وحدت و ابعاد آن تعریف دقیقی نداشته است. وحدت میان مسلمانان چگونه نقش و تعریف پیدا می‌کند؟

وحدت در جامعه اسلامی ضروری است و جای تردید ندارد. وحدت امر پذیرفته شده عقلی است که از یک اندیشه اصیل، عقل سلیم وخرد کامل و جمعی نشأت گرفته است. به این معنا که معتقدین امر وحدت در طول تاریخ، انسان‌های اندیشمند، دارای مبانی، خردگرا، دین شناس و همه‌جانبه‌نگر هستند و تک‌موضوعی و تک‌نگر نیستند.

تردیدی نسبت به اصل امر وحدت وجود ندارد

اگر پیرامون وحدت، هیچ سند و روایتی جزء نقل حضرت موسی(ع) و حضرت‌هارون در موضوع گوساله پرستی وجود نداشت، کافی بود. در این واقعه، زمانی که حضرت موسی(ع) بازگشت،‌هارون را مورد خطاب قرار داد: چه رخ داده است؟ چرا در مدتی که من نبودم (۱۰ روز) مردم گوساله‌پرست شده‌اند؟ تو به عنوان وصی من چه می‌کردی؟ حضرت‌هارون فرمودند: دیدم اگر با جهل این افراد، مقابله کنم، میان آنان اختلاف ایجاد می‌شود. یعنی او گوساله‌پرستی مردم را به اختلاف ترجیح داد.

اختلاف عاقبتى جز نابودى ندارد

معنا و تعریف وحدت، بسیار مهم است. افرادی که وحدت را بنا بر اغراضى رد می‌کنند، تلاش می‌کنند، معنای واقعی وحدت در جامعه رسوخ پیدا نکند؛ زیرا به منافع آنان ضرر وارد می‌کند. این افراد به دنبال مطالبات دیگری هستند و تبیین حقیقت وحدت برای آنان ضرر دارد و مانع رسیدن به اهداف مادی یا تلقی غلط معنوی آنان می‌شود. این افراد تصور می‌کنند، وحدت به معنای پذیرش جریان مقابل و اغماض در برابر تمام خیانت‌ها و جنایات دشمنان است.

بهترین تعبیر پیرامون وحدت را استاد شهید مطهری بیان کرده‌اند: «وحدت به معنای آن نیست که ما فرعی از فروع را نادیده بگیریم» به طور مثال شیعه می‌گوید، ناخن گرفتن روز جمعه مستحب است و اهل سنت بگوید روز چهارشنبه و ما بگوییم برای وحدت روز پنجشنبه را قرار دهیم! یعنی قرار نیست هیچ کدام از فروع را تغییر دهیم تا چه رسد به اصول؛ بلکه وحدت به این معناست که تضارب آراء در یک جمع کاملاً علمی، ممکن است صورت پذیرد که این امر امکان پذیر است.

اگر جامعه ما به این رشد برسد که هر مخالفی، با هر اندیشه و هر سطحی حرفش را بزند و با نقطه مقابل خود گفت‌وگوی علمی داشته باشد، جامعه یک جامعه اسلامی خواهد بود و این جامعه، علم و خرد بر آن حکم‌فرما است، اما متاسفانه امروز در کشور این نقیصه در بخش‌های مختلف مانند رسانه‌ها، صداوسیما، حوزه، دانشگاه، مساجد، هیئات و... وجود دارد و از آزادی، تنها اسمش وجود دارد. افراد زیادی با طرح این واژه به دنبال رسیدن به اهداف مشخص هستند، در حالی که صداى مخالف باید شنیده شود. صاحبان اندیشه باید با آزادی کامل فکر و اندیشه خود را بیان کنند و از تکفیر و حذف و برخورد، ترس نداشته باشند. جریان حق همیشه از بحث و گفت‌وگوی علمى استقبال کرده است.

* تبری عملی از دشمنان باید با نخریدن اجناس خارجی علنی شود

با تعریفی که از وحدت ارائه کردید، یکی از فروع دین که تولی و تبری است، چه تکلیفی دارد؟ آیا تبری با وحدت تقابل ندارد؟

همانطور که گفته شد، وحدت به معنای باج دادن به دشمنان خدا و رسولش نیست. باید بدانیم معنای تولی و تبری تنها ذکر لسانی نیست که این مهم، عامل اصلی چالش در جامعه اسلامی است. اولا باید بدانیم تبری هیچ منافات و تقابلی با وحدت ندارد؛ زیرا همانطور که گفته شد وحدت به معنای آن است که افراد راحت حرف خود را به صورت علمی بیان کنند نه آن که به جنجال، سب، فحش، بی‌اخلاقی و ... بپردازند. در سایه وحدت افراد می‌توانند بگویند من معتقدم حق می‌گویم و تو ناحق می‌گویی و در این مورد نیز ادله اثبات حق‌گویی خود را بیان کنیم و ادله اثبات ناحق‌گویی طرف مقابل را نیز بیاوریم.

تبری، دارای اقسام مختلفی است که یکی از قسمت‌های آن تبری لسانی است. سیره‌ اهل بیت(ع) در زمینه تبری لسانی در ادوار مختلف، متفاوت بوده است؛ یعنی اهل بیت(ع) در این زمینه، هیچ‌گاه به اقتضای مردم، حاکمان و شرایط جامعه با روش واحدی عمل نکرده‌اند. این عزیزان گاهی تبری لسانی داشتند، گاهی نیز به تقیه می‌پرداختند؛ یعنی براساس اثر و نتیجه عمل می‌کردند. تبری قلبی و تبری عملی از دیگر ابعاد مختلف این امر است.

افرادی می‌گویند تبری باید علنی باشد، سلمنا! اما آیا فقط لسانی آن باید علنی باشد؟ اصل تبری و لعن مورد تایید قرآن و پبامبر و اهل بیت(ع) است، اما آیا تبری عملی نباید علنی باشد؟ امروز تبری عملی از دشمن چه مصادیقی دارد؟

در تبری عملی، الگوپذیری از دشمن در زمینه‌های مختلف نباید داشته باشیم. در بعد اعتقادی که الگو پذیری نباید وجود داشته باشد، یعنی هر اعتقادی که براساس مبانی قرآن و عترت نباشد، باطل است، اما در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... آیا الگوپذیری داریم؟ یکی از رفتارهای عملی ما در تبری، نخریدن محصولات خارجی ساخته دست طاغوت است. مگر در مواقع ضروری یا نبود مشابه داخلی ساخته دست مؤمنان. حال، افرادی که تبری لسانی دارند و تمام اموال و پوشش خود را از محصولات خارجی تهیه می‌کنند، آیا می‌توانند دم از تبرى بزنند؟ آیا با خرید این اجناس، به دشمن کمک نمی‌کنند؟

* باید همانطور که تولی به فکر، زندگی و خانواده ما حاکم می‌شود، تبری را نیز حاکم کنیم

سیره اهل بیت(ع) در مواجهه با واقعه مرگ خلیفه دوم و تبری از این واقعه ناگوار چگونه بوده است؟

مهم این است که بدانیم اهل بیت(ع) همیشه از حق خود دفاع کرده‌اند. شخص حضرت زهرا(س) در خطبه معروف خود که به غلط به نام فدکیه معروف شده، در حالی که یک خطبه دفاعیه تمام عیار است، از دست نیافتن به حقوق مختلف خود اعتراض و از حق‌شان دفاع کرده‌اند که یکی از آن‌ها موضوع فدک است. ایشان در این خطبه، سراسر استدلال و موضوعات علمی مطرح کرده‌اند. ایشان غصب فدک و غصب خلافت را با بیان آیات قرآن و احادیث نبوى و بر پایه استدلال‌هاى عقلى و حقوقى نقض می‌کنند؛ یعنی دفاعیه‌ای به معنای واقعی علمی و حقوقی ارائه و در این مسیر نیز از تمام اعتبار خود استفاده می‌کنند. آیا ما در دفاع از ولایت، الگوى خود را حضرت صدیقه طاهره(س) قرار داده‌ایم؟

امیرالمومنین(ع) نیز در خانه ننشستند؛ بلکه ابتدا اعلان جمع‌آوری نیرو کردند و با این افراد به بحث پرداختند و احتجاجات مختلف داشتند، اما در نهایت شد آنچه که نباید بشود و مخالفان و افراد حاضر، ادله و نظرات علمی ایشان را نپذیرفتند.

یعنی در مجموع مبارزات حضرت امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) علمی و عقلى بود؛ در حالی که مخالفان تلاش داشتند ایشان دست به قبضه شمشیر ببرد. در آن شرایط، دست به قبضه شمشیر بردن به مثابه تیشه به ریشه اسلام زدن بود؛ زیرا عامه مردم این ذهنیت را داشتند که طغیان‌گران علیه خلفا و کسانی که دست به شمشیر می‌زنند، باید طرد شوند و علیه آنان قیام کنند. شرایط آن روز بسیار آلوده و غبارآلود بود؛ به طوری که حتی ممکن بود خود مردم جریان حق را لب تیغ بگذارند. در این شرایط بود که حضرت سکوت کردند.

ایشان بعد از ارائه ادله محکم و جنگ علمی خود، سکوت اختیار کردند. البته این سکوت در بدترین و سخت‌ترین شرایط بود. چنان‌که دو مرتبه در نهج‌البلاغه آمده که فرمودند: «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا؛ شکیبایى پیشه کردم؛ در حالى‌که گویى چشمم را خاشاک پر کرده و استخوان، راه گلویم را گرفته بود» اما این امر به معنای گوشه‌گیری یا گوشه‌نشینی نبود، بلکه در اجتماع بودند و محل مراجعه مردم و خلفا شدند.

این اتفاق که ایشان در خانه را باز کرد و محل مراجعه خلفا شدند، یک نوع مبارزه بود که امروز در تاریخ مطرح است. زمانی که خلفا در قضاوت و تصمیم‌گیری عاجز می‌ماندند، امیرالمومنین(ع) راهگشا بودند و تاریخ، توان علمی ایشان را به مردم ثابت کرد. امیرالمومنین(ع) ایستادند؛ زیرا باید از اسلام و قرآن حفظ و حراست می‌کردند. باید بدانیم ایشان و دیگر اهل بیت(ع) هیچ‌گاه از مردم قهر نکردند، در حالی که از ناحیه مردم گاهی بیشترین ظلم‌ها به آنان وارد شد، امام باز هم با بدعت‌ها و نمادهاى انحرافی مبارزه می‌کردند. آن بزرگواران با محبت کامل با مردم بودند و تبری آنان به واسطه حضور و تلاش‌های آن‌ها بود.

* تبیین و روشنگری در برابر بدعت‌ها سیره اهل بیت(ع) است

امروز رفتار ما براساس سیره اهل بیت(ع) در رفتار با این اتفاقات چگونه باید باشد؟ آیا جشن گرفتن امری صحیح است؟

برای درس گرفتن امروز باید به سیره اهل بیت(ع) برگردیم که این سیره نیز بر مبنای تبیین و روشنگری است. یعنی باید با روش کاملاً علمی و در فضای آرامش و منطق عمل کنیم. در گام دوم نیز باید اولویت‌ها را بشناسیم و در گام بعدی تحت اشراف اسلام‌شناسان به معنای واقعی و مراجع تقلید بصیر، اسلام شناس و متبحر در رهبری جامعه اسلامی تلاش کنیم و بیشترین تلاش را نیز در حوزه تبری عملی در جامعه قرار دهیم. امروز وقتی دو الگوی بسیار والا و پاک مثل امامین انقلاب یعنی حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای داریم، چه جای نگرانی و خلأ وجود دارد؟

در شرایط امروزی، برگزاری بعضى از این جشن‌ها به شیوه فعلی اشتباه است. البته می‌توان مراسم برگزار کرد، اما نه تحت عناوین امروزی، بلکه مراسم تبیین و روشنگری علمی باید باشد. افراد در ماه ربیع‌الاول جلسات تبری با رویکرد دشمن‌شناسی، امام شناسی و محبت برگزار کنند، زیرا برگزاری بعضى جلسات امروزی در شأن اهل بیت(ع) نیست و آب در آسیاب دشمن ریختن است. البته همین موضوع نیز نباید سبب اختلاف شیعه با شیعه شود تا چه رسد به شیعه و سنى.

* فحش و ناسزا از اسلام نیست و فردی که ناسزا می‌گوید از دایره اسلام دور است

متأسفانه در بعضی از جشن‌های نهم ربیع از تعابیر نامناسب استفاده می‌شود. این عمل با روایات متعدد اهل بیت (ع) که زشت‌گویی را مذمت می‌کردند و یا آیه قرآن را که نهی می‌کند از نفرین کردن خدای دیگر ادیان، چه نسبتی دارد؟

عبارات ناسزا به کار بردن در هیچ شرایطی مطلوب نیست که در سوره انعام نیز داریم: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ؛ معبودانی را که کافران به جای خدا می‌پرستند، دشنام ندهید که آنان هم از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام خواهند داد»، سب به معنای دشنام و وصف یک خصلت بد افراد است که اگر نباشد عنوان تهمت به خود می‌گیرد که خداوند منع کرده است.

در تاریخ ذکر شده است، در جنگ صفین زمانی که امیرالمومنین(ع) با خبر شدند تعدادی از سپاهیان دشمنان را سب می‌کنند، افراد را فراخواندند و آنان را از این امر نهی کردند. در روایت داریم فحش و حرف ناسزا از اسلام نیست و فردی که ناسزا می‌گوید از دایره اسلام خارج می‌شود و این رفتار از اخلاق و مکتب اهل بیت(ع) به دور است.

در روایت داریم در قبال افراد بدعت‌گذار و اهل ریب باید به تبیین عمل خلاف آن‌ها برای مردم بپردازیم؛ چرا در این زمینه تلاش نمی‌کنیم؟ افرادی که علاقه‌مند به سب کردنند به جای این امر ناپسند، به تبیین اشتباه و بدعت آن‌ها بپردازند که این روش بزرگان دین در آثار و مناظرات است و بهترین روش برای ساقط کردن این بدعت‌ها نیز روشنگرى است.

باید بدانیم ما اگر کار خوبی انجام دهیم، افراد و معتقدان دیگر ادیان خواهند گفت: «این شیعه امام صادق(ع) است» و اگر عمل خطا و زشتی نیز انجام دهیم، همین را خواهند گفت و به حساب آنان نوشته می‌شود، لذا برای رعایت شأن اهل بیت(ع) و حفظ و ترویج مکتب، باید از این رفتارها پرهیز کنیم و رعایت ادب را داشته باشیم.

* اهل بیت(ع) در لسان و رفتار هیچ گناهی را تائید و ترویج نکرده‌اند

برخی معتقدند گناه در این روز حلال است. لذا افعال حرام و حرف‌های رکیکی به زبان می‌آورند و اعلام می‌کنند حضرت زهرا(س) شافع گناه افراد در این روز است. این ماجرا اصلاً وجه روایی دارد؟

العیاذ بالله! از این نسبت بد به حضرت زهرا(س) و اهل بیت(ع) که جایی این بزرگواران گناه را ترویج کرده باشند و این تهمتی است که باید از آن استغفار کرد. برای بیان این مطلب به یک روایت جعلی و ضعیف استناد می‌کنند که مخالف با مبانی دین است و جزء ضربه زدن به اصل تشیع نتیجه‌ای نخواهد داشت.

هیچ گفته یا عملی در حد بسیار ضعیف در لسان و رفتار اهل بیت(ع) وجود ندارد که گناه را تائید یا ترویج کرده باشند.

* نهم ربیع‌الاول روز مرگ عمر بن سعد است

از لحاظ تاریخی برخی شبهه دارند که اصلا زمان مرگ خلیفه دوم در تاریخ نهم ربیع باشد. در این خصوص چه نظری دارید؟

در برخی از نقل‌های تاریخی که این روایات قابل بحث هستند، ذکر شده است که این اتفاق در روز نهم ربیع بوده است اما در نقل‌های بسیار دیگری که قوی‌تر نیز هستند، ذکر شده که ضربت خوردن در ۲۶ ذی‌الحجه بوده و سه روز بعد از دنیا رفته است. در بعضی نقل‌های تاریخی روز نهم ربیع‌الاول روز کشته شدن عمر بن سعد توسط مختار است.

* با ترویج یک معروف به نهی از منکر بپردازیم

یکی از مولفه‌های وحدت زا در جامعه اسلامی و حتی تمام جوامع دینی مسیحی، یهودی و ... موضوع مهدویت و منجی آخرالزمان است و شیعه معتقد است این روز، زمان آغاز امامت امام زمان(عج) است. ترویج و جشن گرفتن این مهم چه میزان در کنار رفتن این خرافه و بدعت اثرگذار است؟

افرادی با برگزاری این جشن‌ها به دنبال خوشحالی و شادی حضرت زهرا(س) هستند. این افراد باید بدانند قطعاً خوشحالی ایشان در گرو تبلیغ و ترویج مهدویت است. اگر مردم مهدی‌شناس شوند و گرایش به سمت مصلح آخرالزمان داشته باشند، موجب شادی ایشان است. امام زمان(عج) ظهور خواهند کرد و انتقام مظلومان تاریخ را از دشمنان خواهند گرفت، لذا ترویج و جشن گرفتن آغاز امامت امام زمان(عج) در این ایام، بهترین راه برای مبارزه و مقابله با این بدعت است. این تبلیغ و پرداختن به یک معروف، برای نهی و کنار زدن یک منکر است.

ما می‌توانیم آغاز امامت امام زمان(عج) را جشن بگیریم، تکریم و تمجید کنیم و در این جشن‌ها مباحث کلامی امامت و ولایت را هم مطرح کنیم. مهدویت نقطه وحدت میان فرق اسلامی و غیراسلامی است، لذا باید روی آن متمرکز شویم؛ زیرا اصل آن را همه قبول دارند که الحمدلله در سال‌های اخیر با تلاش‌های رسانه‌ای مسیر تغییر بسیاری کرده است.

* معیارهای جشن و شادی براساس سیره اهل بیت(ع)

جشن گرفتن و شادی در هیأت و مجلس براساس روایات دینی و احکام دارای چه مولفه‌ها و معیارهایی باشد؟

اولا باید بدانیم جشن گرفتن ما در ایام شادی اهل بیت(ع) بسیار کم است، لذا باید تعداد جشن‌ها افزایش یابد و همچنان که ما در ایام حزن اهل بیت(ع) اهتمام ویژه‌ای داریم، باید در ایام شادی اهل بیت(ع) نیز تلاش داشته‌ باشیم و در گام دوم جشن‌های مذهبی باید مدیریت و از انحرافات پرهیز شود. البته در مراسم هیأت‌های بزرگ و مطرح مشکلات کمتری داریم و اشعار خوب و سبک شادی مطلوب رواج دارد، اما متاسفانه جلسات کوچک گاهی دچار انحرافاتی می‌شوند که برای رفع آن باید افراد، اخلاق را در جلسات خود حاکم کنند.

اگر مراسم جشن ما اخلاق‌محور باشد، رضایت اهل بیت(ع) حاصل می‌شود و مردم نیز با ابزارهای مختلف شرعی و عقلی شاد و خندان می‌شوند. در این جلسات، با رویکردی دیگر که متفاوت با مجالس عزاست، باید بصیرت مردم را افزایش داد. در مجالس شادی باید از هرزگی، لودگی و اعمالی که متناسب با نام اهل بیت(ع) نیست، پرهیز شود. البته این اتفاقات در جلسات مهم کشور وجود ندارد.

متاسفانه در حوزه عزاداری بسته‌های خوب محتوایی اعم از شعر و سبک داریم، اما در حوزه شادی، فاقد این موارد هستیم و اغلب نیز افراد ترس از این دارند که دچار طرب، انحراف یا معصیت شوند، در حالی که شاعران و سبک‌سازان ما می‌توانند در این حوزه نیز آثار خوب و متناسب تولید کنند.

مراسمات ما بعضا دچار عوام‌زدگى شده است. دین آموزى را باید از دست عوام گرفت. باید دنبال روِ عالمان بابصیرت بود و باید علم و اخلاق‌محور باشیم. همچنین با بیان اقوال و افعال مشکوک، نباید زحمات بزرگان و مجاهدت مجاهدان زیر سؤال برود.

افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.