زادروز: 17 دی 1310 | 29 شعبان 1350ه.ق
محل تولد: قم
وفات: 21 اسفند 1396 | 23 جمادی الثانی 1439ه.ق
آرامگاه: حرم حضرت معصومه (س)
دین: اسلام
مذهب: تشیع

آیت الله حاج شیخ نصرالله شاه آبادی

عالم ربانی آیت الله حاج شیخ نصرالله شاه آبادی

 

حجت الاسلامسید عباس موسوی مطلق:

زندگی‌نامه کوتاه

آیت‌الله حاج شیخ نصرالله شاه‌آبادی به شعبان 1350[1] در خاندان علم و فضیلت[2] در قمِ مقدّس تولّد یافت. قبل از چهار سالگی در محلّه‌ی شادقلیخان ـ نزدِ مُلاّ باجی ـ قرآن خواندن را به نیکی آموخت و دو جزء پایانی و سوره‌های یس، الرّحمن، ذاریات، واقعه و جمعه را حافظ شد. سپس در مکتب‌خانه‌ی امامزاده یحیی ـ بعد از انتقال به تهران با والدین بزرگوارش ـ درس قرآن را تا اواخر پنج سالگی دنبال کرد. وی شش سال دوران ابتدایی را از 6 سالگی در دبستان توفیق گذراند.

سال 1331 به فرمان پدرِ بزرگوارش به علوم دینی روی آورد و در سطح عالی از استادانی والا همچون: حاج شیخ محمّد علی لواسانی، حاج سیّد کاظم عَصّار، میرزا هدایت الله گلپایگانی، حاج سیّد حسن موسوی احمدی و آقای شَعرانی بسیار استفاده کرد.

پس از رحلت پدر[3]، در اوایل سال 1329 به نجف اشرف، رَخت بربست و به شاگردانِ بزرگ‌آیاتی همچون:

1. آیت الله العظمی سیّد محمّد روحانی[4]؛

2. آیت الله العظمی حاج سیّد علی بهشتی[5]؛

3. آیت الله العظمی خویی؛[6]

4. امام خمینی[7]؛

پیوست. در سال 1349 به تهران بازگشت و حکومت ستم‌شاهی، خروجش را ممنوع کرد[8].

حضرت آیت الله حاج شیخ نصرالله شاه آبادی، سی سال در پایتخت به تدریس و ترویجِ دین و آماده سازی جوانان برای تحقّق انقلاب و... پرداخت و اکنون در قمِ مقدّس، خارج فقه و اصول را تدریس کرده، به تربیت طلاّب و اقامه‌ی نماز جماعت، اشتغال دارد.

 
 آغاز آشنائی

چهره‌ای جذّاب، اخلاقی نیکو، بیانی شیوا، حافظه‌ای قوی، روحی مهربان، علمی سرشار و سیرتی پیغمبرگونه، از وی شخصیّتی فوق‌العاده ساخته است. غالباً به احترام و علاقه به مرحوم والدش، یگانه‌ی دوران، عارف واصل، فقیه مبارز، مرحوم آیت‌الله‌العظمی حضرت مستطاب حاج شیخ محمّدعلی شاه‌آبادی ـ اعلی‌الله مقامه‌الشّریف ـ به دیدنش می‌روند امّا با همان برخورد نخست، جذب خود وی می‌شوند. اوّلین بار در درس اخلاق ایشان حاضر شدم. بعداً یکی از رفقا و همشهری‌هایم[9] که در مدرسه‌ی او درس می‌خواند، پیشنهاد دعوت از ایشان را داد و این سفر که عهده‌دارِ تدبیرش بودم، فرصت مناسبی برای اُنس بیش‌تر با این عالِم ربّانی بود. بعد از آن نیز، چند سفر دیگر خدمتش بودم و از محضر پرفیض وی بهره‌مند گردیدم.

 ویژگی‌های پدر

از مهم‌ترین ویژگی‌های مرحوم والد عظیم الشّأنشان، به این خصایص اشاره می‌نمود: محضرش برای همگان قابل استفاده بود. توکّل بسیار بالای ایشان در همه‌ی امور، توسّل و ارادتش به اهل بیت علیهم السلام  و خصوصاً حضرت صدّیقه کبرای سلام الله علیها  شهره‌ی آفاق بود. روحیّه‌ی ظلم‌ستیزی داشت. به نَفْسِ بیداری در سَحَر و اقامه‌ی نماز شب توجّه داشت که به قول حافظ: گنج سعادت[10] است.

تأکید بر به کار بستن دستورالعمل‌ها و اَدعیه

می‌فرمود: «دستورالعمل‌ها و ادعیه‌ی مختلف، برای عمل کردن است. این نسخه‌ها انسان‌ساز است. اگر عمل نکنیم و فقط بخوانیم، مثل این است که نسخه‌ی دارو را از دکتر بگیری و هزار مرتبه بخوانی که اثری ندارد؛ امّا وقتی دارو را خوردی، اثرش را خواهی دید».

نتایجِ وظیفه‌شناسی

می‌فرمود: «اگر هر کسی در هر جایی که هست وظیفه‌اش را خوب انجام بدهد، جامعه ترقّی خواهد کرد و البتّه اگر همه، وظیفه‌ی بندگی را آن طور که باید، انجام دهند، آرامش بر قلب‌ها حکمفرما خواهد شد».

بیانِ لطیفِ حضرت امام

می‌فرمودند: «یک روز در در محضر حضرت امام، آقای رفسنجانی شوخی کرد و گفت: آقای شاه آبادی! امام با شاه مخالف بود! (کنایه از نام خانوادگی ما که شاه‌آبادی است) امام به یادِ اُستادشان فرمودند: این تنها شاهی است که ما به او ارادت داریم»!

ویژگی‌های آیت‌الله خویی

می‌فرمود: «درس مرحوم آیت‌الله خویی، بسیار پخته و مجتهدپرور و مورد استقبال فضلا بود. درس ایشان دسته‌بندی و نظم خاصّی داشت. روش بیان او هم در حدّ اَعلی بود. همّت والایی داشت و حافظه‌ی بسیار قوی».

رؤیای عجیب!

می‌فرمود: «قبل از تبعید مرحوم امام خمینی به نجف اشرف، در عالَم خواب دیدم جنگی در خوزستان رخ داده و سرهای نخل‌ها بریده شده‌اند. وقتی امام به نجف مُشرّف شدند، خوابم را محضرشان عرض کردم. امام فرمودند: مطلبی را به تو عرض می‌کنم ولی تا در قید حیات هستم آن را به اَحَدی نگو و آن این‌که در ایّامی که خدمت والدتان مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی بودم، یک روز به من فرمودند: تو انقلاب خواهی کرد و پیروز خواهی شد و جنگی برایتان در خوزستان رخ خواهد داد که یکی از اقوام ما هم در آن جنگ شهید خواهد شد»[11].

مخالفت با نظریّه‌ی کاهش جمعیّت

می‌فرمود: «یکی از ضربات مهمّ دشمن به پیکره‌ی تشیّع و جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر، همین شعار کاهش جمعیّت بود که متأسّفانه در برخی مناطق آثار آن پیدا شده است[12]».

مصاحبه‌ی هفته‌نامه‌ی افق حوزه با آیت‌الله شاه‌آبادی

آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی فرزند عالِمِ عارف، مرحوم حضرت آیت‌الله شاه‌آبادی رحمت الله علیه به مناسبت ماه مبارک رمضان، فلسفه‌ی روزه، نگاه خداوند به آن در سایر ادیان و نیز توصیه‌های پدر عارف خود را در گفت‌وگو با مرکز خبر حوزه بیان کرد.

لطفاً اهمّیّت و عظمت ماه مبارک رمضان را از منظر قرآن و روایات توضیح دهید.

درباره‌ی اهمّیّت ماه مبارک رمضان بِه‌تر است نخست از قرآن، کتاب آسمانی خدا تبرّک بجوییم؛

{يا أَيّهَاالّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ‌الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى‌الّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلّكُمْ تَتّقُونَ * أَيّامًا مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضًا أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدّةٌ مِنْ أَيّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى‌الّذينَ يُطيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكينٍ فَمَنْ تَطَوّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * شَهْرُ رَمَضانَ الّذي أُنْزِلَ فيهِ‌الْقُرْآنُ هُدًى لِلنّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ‌الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَريضًا أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدّةٌ مِنْ أَيّامٍ أُخَرَ يُريدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلّكُمْ تَشْكُرُونَ}[13]

در این آیات مبارکه، خداوند متعال روزه را بر مؤمنین واجب ساخته و به چند مطلب اشاره کرده است. اوّل این‌که روزه گرفتن و امساک کردن برای بندگان خدا، امر دشواری است و لذا خداوند سبحان با مقدّماتی وارد شده است. زیرا خداوند متعال در اموری که بر بندگان خدا دشوار بوده، مانندِ قتال، و جهاد، با مقدّماتی آن را آسان کرده است. مثلاً در باب جهاد، ابتدا می‌فرماید:

{وَ لا تَحْسَبَنّ الّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ‌اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ}[14]یعنی قتل و جهاد، هرچند موجب کشته شدن می‌شود، مرگ نیست. بشر از مرگ و نیستی فرار می‌کند و به دنبال حیات است. لذا حق متعال در مقدّمه‌ای می‌فرماید: کشته شدن در راه خدا مرگ نیست. تا تصوّر این را که جهاد در راه خدا، نیستی است از ذهن مؤمنین پاک کند، بلکه حیات و ابدیّت است. در ادامه هم می‌گوید درست است که کمبودهایی در این بین پیدا می‌شود، ولی تحمّل و صبر در برابر این‌ها، موجب اَجرِ فراوان می‌شود و به صابران بشارت می‌دهد: {وَ لَنَبْلُوَنّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اْلأَمْوالِ وَ اْلأَنْفُسِ وَ الثّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرينَ}[15].

در زمینه‌ی روزه، این تمهیدات چگونه صورت گرفته است؟

بشر، عادت به خوردن و آشامیدن دارد. اگر بخواهند جلوِ عادات او را بگیرند، دشوار است. خدای سبحان با مقدّماتی به آن اشاره می‌کند. اوّلاً این مسأله، مختص به مسلمانان آخرالزّمان نیست بلکه برای تمام امم است که اساسِ خِلقت برای رسیدن به آن ثمره محقَّق شده است و آن تقواست:

{ يا أَيّهَاالّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ‌الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى‌الّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلّكُمْ تَتّقُونَ} تقوا و پرهیزکاری، هدف اصلی خلقت است. امّا این ایّام بسیار کم است که اصلاً قابل توجّه نیست. «أَيّامًا مَعْدُوداتٍ» و در قرآن کریم، اگر خداوند بخواهد امری را کوچک بشمارد و از صعوبت و ثِقل آن بکاهد، این‌گونه تعابیر را به کار می‌برد. مثلاً در قضّیه‌ی حضرت یوسُف علیه السلام می‌فرماید: {وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فيهِ مِنَ الزّاهِدينَ}[16]حضرت یوسُف را به چند سکّه‌ی انگشت‌شمار، (ثَمَنِ بَخْس) فروختند. در این‌جا هم، خداوند متعال می‌فرماید روزه گرفتن، علاوه بر این‌که در امم سابق بوده است و تقوا را در پی دارد، برای رفع صعوبت آن از منظر بندگان خود، آن را «ایّام معدودات» می‌شمارد و باز تسهیلاتی را در ادامه‌ی آن بیان می‌کند که اگر کسی مریض یا مسافر است، روزه نگیرد و قضای[17] آن را به جای آورَد: {فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضًا أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدّةٌ مِنْ أَيّامٍ أُخَرَ} و اگر پیرمرد و پیرزن است و طاقت روزه ندارد، به ایشان می‌گوید روزه نگیرید بلکه کفّاره[18] و فدیه[19] بدهید: {وَ عَلَى‌الّذينَ يُطيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكينٍ} بعد از این مقدّمات می‌فرماید: {شَهْرُ رَمَضانَ الّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ} و با این آیات، عظمت ماه مبارک رمضان را بازگو می‌کند و در این ماه مبارک رمضان، شبی را قرار داد که از هزار شب بالاتر است.

روزه، چه حکمت‌هایی دارد و چگونه موجب کمال و تعالی روح انسان می‌شود؟

همیشه اَکل و شُرب، مانع پرورش روح انسان است؛ چرا که خوردن و آشامیدن، موادّ تقویتی روح حیوانی بشر را تأمین می‌کند، مانند بقیّه‌ی حیوانات. و اگر بخواهیم روح حیوانی، تحت تأثیر روح انسانی قرار بگیرد، به ناچار باید از خورد و خوراکِ حیوانی اِمساک کنیم تا بتوانیم آن را تحت سیطره‌ی انسانیّت قرار دهیم. اساس امساک بر این معناست. جلوِ طغیان را می‌گیرد و اگر انسان بخواهد به نتیجه‌ی روزه، یعنی تقوا برسد، باید خوراک همه‌ی اعضا را کم کند. چشم و گوش و دست، قلب و همه‌ی اعضا و جوارح و جوانح او باید در امساک باشند. لذا روزه‌داری و امساک از خورد و خوراک، به تنهایی کارساز نیست. بلکه همه‌ی اعضا و جوارح باید امساک کنند. اگر چُنین روزه‌ای اتّفاق افتاد، تقوای مورد نظر الهی اتّفاق می‌افتد. لذا به دلیل ثمره و عظمتی که روزه دارد، در تمام سال به آن اهتمام شده است. مثلاً در اوّل ماه رجب، شب «لیلة‌الرغائب»[20] که توصیه شده پنج‌شنبه‌ی آن را روزه بگیرند و همین‌طور در طول سال به مناسبت‌های مختلف، امر به روزه شده است. مانندِ ایّام‌البیض[21]، ایّام‌التَّشریق، دوشنبه و پنج‌شنبه‌ی هر هفته، اوّل و وسط و آخِرِ هر ماه[22]، روزه گرفتن مستحب است و خیلی از این موارد. چرا که انسان همواره در حال طغیان است و جلوِ طغیان او را باید گرفت و اوّلین مرتبه‌ی آن به واسطه‌ی خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها در انسان ایجاد می‌شود. لذا به روزه گرفتن، دستور داده شده و فضیلت‌های فراوان و ثواب‌های مورد تحیّر و تعجّب برای آن شمرده شده است و به همین علّت، اهمّیّت یک شب ماه رمضان، برتر از هزار شب است. «اَلصَّوْمُ جُنَّة مِنَ النّارِ؛[23] روزه، سپری در برابر آتش جهنّم است.» روزه، انسان را از گناه دور می‌کند. باید توجّه داشته باشیم که اگر خداوند متعال با این اهمّیّت فراوان روزه را واجب کرده است، برای معالجه‌ی دردِ خود ماست هم از لِحاظ روحی و هم از لِحاظ جسمی. صحّت ظاهری هم به روزه ارتباط دارد. این‌که فرمودند «صُومُوا تَصِحُّوا»[24] به همین مطلب اشاره دارد. خوردن دائم، چاقی، فشار خون، قند و... را ایجاد می‌کند و صوم، یک دارو است هم برای روح و هم برای جسم؛ لذا برای رعایت آن باید برنامه‌ریزی صورت گیرد تا این معنا تحقّق یابد. از این رو، در سطح جامعه باید مقدّمات و تسهیلات روزه‌داری را فراهم کنیم. هم با تبلیغ و هم با جمع‌آوری و ممنوعیّت مَظاهرِ روزه‌خواری و جلوگیری از بی‌احترامی به ماه مبارک رمضان. حتّا بعضی اموری که برخی فقهای ما امساک آن را لازم ندانسته‌اند، مانندِ سیگار و... اگرچه موجب اِبطال روزه هم نشود، امّا باید توجّه داشت. درست است که از نظر شرعی، مُخلِّ روزه نیست، ولی از نظر این‌که حُرمت ماه رمضان را علناً از بین می‌برد، منافات با امساک دارد. لذا باید مردم و حاکم اسلامی، وسایل امساک را در جامعه محقَّق کنند. کما این‌که خداوند متعال برای زیر بار رفتن بندگان به حکم روزه، با مقدّماتی آن را واجب کرده است. از این رو، باید جلوِ مُنکَرات در جامعه گرفته شود تا مسلمانان دائماً مرتکب محرّمات نشوند.

روزه، چه نقشی در خداباوری دارد؟

یکی از مهم‌ترین آثار صیام، با توجّه به فرموده‌های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام  ایجاد خداباوری است. اگر ما به مستحبّات این ماه و ادعیه‌ای که در آن وارد شده است بنگریم، مانندِ سفارش به خواندن هزار رکعت نماز در طول این ماه، تلاوت هزار مرتبه سوره‌ی قدر در هر شب ماه مبارک رمضان، خواندن صد مرتبه «حم دُخان» و دعای اِفتتاح، ابوحمزه، جوشن کبیر[25] و... همه‌ی این‌ها را اگر جمع کنیم، بر یک موضوع مهم دلالت دارند که شخص صائم باید به آن معنا (خداباوری) برسد. یقین پیدا کردن به این مطلب که همه‌کاره‌ی عالَم، خداوند متعال است و اوّلین دعوت بعثت، دعوت به همین مطلب بوده است که: «قُولوا لا اِلهَ اِلّاالله تُفلِحُوا»[26]. در جوشن کبیر هزار اسم است و نتیجه‌ای که از آن دعا می‌گیریم این مطلب است که همه‌ی امور، در دست اوست و این معنای دعای جوشن کبیر است. همه‌ی این مطالب، برای رسیدن به باورِ خدایی و خداباوری است. با توجّه به این مطالب، اِحیا در همه‌ی شب‌های ماه رمضان خوب است.

خاطره‌ای از مرحوم والدتان درباره‌ی ماه مبارک رمضان به یاد دارید؟

مرحوم والد می‌فرمودند: مگر در ماه رمضان، آدم شب هم می‌خوابد! شب است که انسان را به روزِ روشن می‌رساند. اگر تاریکی شب را با توجّه بگذرانیم، ما را به صبح روشن می‌رساند؛ لذا مرحوم والد، خیلی اهتمام به این مسأله داشتند. هر چند در اواخر عمرشان بر اثر بیماری و ضعف، قادر به اِمساک و روزه نبودند ولی باز هم به بیداری و اِحیای شب اهتمام داشتند و اصرار می‌ورزیدند که مساجد، باید در شب‌های ماه رمضان، پُر باشند. ایشان بر ذکرِ «لا اِلهَ اِلّا الله» خیلی تأکید داشتند. سَحَرها به خصوص سَحَرهای ماه رمضان به خواندن آیات آخِرِ سوره‌ی حَشر و خواندن آیة الکرسی، تأکید فراوانی داشتند. خلاصه بر اموری که دالِّ بر وحدانیّت حق داشت.

چه توصیه‌‌ای به روزه‌داران دارید، تا از برکات این ماه بیش‌تر بهره‌ ببرند؟

توجّه داشته باشیم که صوم را تکلیف الهی بدانیم و متذکّر این معنا بِشَویم که فقط گرسنگی و تشنگی نصیبِ ما نشود، به خصوص در این ایّام که روزها طولانی و گرم است، از عطشِ آن، تشنگی و گرسنگی قیامت را به یاد آوریم و وسایل خنکی و آسایش آن طرف [سرای جاودان] را فراهم کنیم. در عبادت و کسب و کار و خوردن و آشامیدن توجّه و دقّت داشته باشیم و به یاد مؤمنین و کسانی که امکانات رفاهی ندارند باشیم. اموری که موجب خنکی و اَمنِ آخرت می‌شود، تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست! هم اکنون که ماه مبارک رمضان است و با این قیمت‌های بالا خیلی‌ها توانِ خرید ندارند، باید به فقرا رسیدگی کرد. امام سجّاد علیه السلام می‌فرمایند: «خدایا! توفیق بده تا از مازادِ زندگی، کمبود زندگی دیگران را رفع کنم.» ما دعا را می‌خوانیم، امّا بدون توجّه به معانی، از آن رد می‌شَویم، در حالی که ادعیه نسخه‌های عملی هستند و در ماه رمضان می‌توان همه‌ی برنامه‌ی گذشته را پاک و تصفیه کرد. ادعیه، نسخه‌های عملی هستند که با عمل کردن به آن‌ها، سعادت دنیا و آخرت جامعه‌ی بشری تأمین می‌شود. «وَ اعمُر قَلبی بِطاعَتِکَ»[27] خواندن دعای تنها که آبادی نمی‌آورَد، بلکه عمل است که آبادی می‌آورَد. اگر ما این فرمان‌های [به ظاهر] کوچک را انجام دهیم، هر کدامِ آن، برای از بین بردن فقر و فساد کافی است.

منبع: کتاب جام حضور، تالیف حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق، صفحه 157 الی 174

پی نوشت ها

[1] . برابر با 18 / 10 / 1310 شمسی.

[2] . فرزند مرحوم آیت الله العظمی میرزا محمّد علی شاه آبادی و بانو علویّه محترمه روحانی (صبیّه‌ی مرحوم آیت الله العظمی حاج سیّد صادق روحانی).

[3] . در سوم آذر 1328، ساعت 2 بعداز ظهر، تهران... قبل از نجف نیز تا هنگامِ تشرّف به نجف اشرف، در قم از محضر آیات عظام: بروجردی، خوانساری و حجّت کوه کمره‌ای در پاره‌ای مباحث، بهره بُرد.

[4] . کفایتین.

[5] . بابِ « خیاراتِ» مکاسب.

[6] . دو دوره‌ی خارج اصول و نیز خارج فقه، از ابتدای مکاسب محرّمه تا پایان، و کتاب عروة الوثقی، از طهارت تا پایانِ صوم.

[7] . درسِ مکاسب، در نجف.

[8] . تا انقلاب اسلامی.

[9] . جناب حجّت‌الاسلام شیخ روح‌الله امین‌زاده ـ دام عزّه ـ .

[10] . هر گنجِ سعادت، که خدا داد به حافظ   از یُمنِ دعایِ شب و، وِردِ سَحَری بود

[11] . اشاره به شهادت آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی؛ بنگرید به: یادداشت‌ها.

[12] . بسیاری از بزرگان، مخالف این موضوع بودند و بعضاً اظهار می‌کردند ولی کو گوش شنوا؟ دولت‌های قبلی خواب نبودند. خودشان را به خواب زده بودند. مرحوم علّامه آیت‌الله سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی، کتابی با عنوان کاهش جمعیّت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین نوشت که اکنون بعد از سالیانی چند، برخی متوجّه شده‌اند. البتّه از حق نگذریم دولت جناب دکتر احمدی نژاد با این سیاست به مخالفت پرداخته است و امسال ماه رمضان 1432 رهبر فرزانه و حکیم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مخالفت صریح خود را اعلام کردند و از این موضوع احساس نگرانی کرده و فرمودند: سیاست تحدید نسل در یک برهه‌ای از زمان درست بود؛ اهدافی هم برایش معین کردند. آن‌طوری که افراد متخصص و عالم و کارشناسان علمیِ این قسمت تحقیق و بررسی کردند و گزارش دادند، ما در سال 71 به همان مقاصدی که از تحدید نسل وجود داشت، رسیدیم. از سال 71 به این طرف، باید سیاست را تغییر می‌دادیم؛ خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم.

کشور باید نگذارد که غلبه نسل جوان و نمای زیبای جوانی در کشور از بین برود و از بین خواهد رفت اگر به همین ترتیب پیش برویم؛ تا چند سال دیگر نسل جوان ما کم خواهد شد – که امروز قاعده جمعیتی ما جوان است – و به تدریج دچار پیری خواهیم شد؛ بعد از گذشت چند سال، جمعیت کشور هم کاهش پیدا خواهد کرد؛ چون پیری جمعیت با کاهش زاد و ولد همراه است. یک زمانی را مشخص کردند و به من نشان دادند، که در آن زمان، ما از جمعیت فعلی‌مان کمتر جمعیت خواهیم داشت. اینها چیزهای خطرناکی است؛ اینها را بایستی مسئولین کشور به جد نگاه کنند و دنبال کنند. در این سیاست تحدود نسل، حتماً بایستی تجدیدنظر شود و کار درستی باید انجام بگیرد. این مسئله افزایش نسل و اینها جزو مباحث مهمی است که واقعاً همه مسئولین کشور – نه فقط مسئولین اداری – روحانیون، کسانی که منبرهای تبلیغی دارند، باید در جامعه درباره آن فرهنگ‌سازی کنند؛ از این حالتی که امروز وجود دارد – یک بچه، دو بچه – باید کشور را خارج کنند. رقم صد و پنجاه میلیون و دویست میلیون را اول امام گفتند – و درست هم هست – ما باید به آن رقم‌ها برسیم (بیانات معظم له در دیدار کارگزاران نظام 3/5/1391).

ایشان در جای دیگر خاطرنشان کرده‌اند: «البته اجرای سیاست کنترل جمعیت در اوایل دهه هفتاد کار صحیحی نود؛ اما ادامه آن از اواسط دهه هفتاد اشتباه بود و مسئولین کشور و از جمله رهبری در این اشتباه سهیم هستند و باید از خداوند طلب عفو کنند» (روزنامه جمهوری اسلامی، 20/7/1391.)

[13] . بقره / 183 ـ 185.

[14] . آل عِمران / 169.

[15] . بقره / 155.

[16] . یوسُف / 20.

[17] . قَضا: انجام دادن مثلِ واجب، بعد از وقتِ آن، برای جبران آنچه از دست رفته است.

[18] . کَفّاره: تصرّفی که شارع آن را برای از بین بردن بردنِ گناه معیّنی واجب کرده است؛ مانند آزاد ساختن بنده، روزه گرفتن و طعام دادن به فقیر و... .

[19] . فدیه: تاوان، مالی که به عنوان فِدا (برای نجات و رهایی) داده می‌شود. فدیه‌ی روزه‌ی کسی که به دلیل بیماری‌ای که امیدِ برطرف‌شدن آن نیست، افطار کرده، یا فدیه‌ی روزه‌ی زنِ باردار یا زنی که شیر می‌دهد، نزدِ بعضی: طعام دادن به یک مسکین به اِزای هر روز روزه نگرفتن است؛ فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی / 372.

[20] . شبِ دستْ یافتن به امور مورد رغبت و علاقه (شبِ آرزوها). شبِ جمعه‌ی اوّل ماه رجب؛ تقویم عبادی، تحقیق و تألیف لطیف راشدی و فائضه گنجعلی، ص 97.

[21] . به شب‌های سیزدهم، چهاردهم، پانزدهم ماه‌های قَمَری، شب‌های بیض (سپید و درخشان) گفته می‌شود؛ اِقبال‌الاعمال، ج 2. در کشور ایران، اعتکاف، در ایّام‌البیض از ماه رجب، بیش از اعتکاف در دهه‌ی پایانی ماه رمضان، مرسوم است؛ اعتکاف، مهدی مؤیّدی، ص 28 ـ 29.

[22] . در هر ماه، روزه‌های نخستین پنج شنبه‌ی هر ماه، اوّلین چهارشنبه از دهه‌ی دوم هر ماه، آخِرین پنج شنبه‌ی هر ماه و روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه، مستحب است؛ تقویم عبادی، مهدی مهریزی، ص 87 .

[23] . من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 74.

[24] . بِحارالانوار، ج 59، ص 267.

[25] . این دعا 100 فصل، و هر فصل، حاوی 10 اسم الهی است. و در پایان هر فصل باید گفت: «سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلّا اَنْتَ، الغَوثَ الغَوثَ، خَلِّصنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ»؛ دعای جوشن کبیر و اعمال مخصوص شب‌های قدر / 3.

[26] . بِحارالانوار، ج 18، ص 22. البتّه مراد از آن تنها حرکتِ زبان نیست، بلکه اعتقاد به توحید است؛ ر.ک: تمثیلات / 36.

[27] . البلد الامین / 186.