پیام دوست
از یکی از مومنین شنیدم که عارف ربانی مرحوم آیتالله حاج شیخ محمد تقی انصاری همدانی (ره) در یکی از مسافرت های اولیه ی خود به دورود، به ایشان گفته بود:
الان می روی خیابان راه آهن روبروی مسجد امام حسین علیه السلام و پیرمردی را با این مشخصات می بینی. می گویی:
شیخی از قم آمده و می گوید:
حضرت ولی عصر علیه السلام سلام رساندند و فرمودند:
از شما راضی هستیم، الّا این که خانواده ات را توجه بیش تری کن.
او حرف شما را گوش نمی دهد، ولی شما پیغام را برسانید.
ایشان هم بی درنگ رفته بود و پیغام را به کربلایی حسین (منظور مرحوم کربلایی حسین قائدی) رسانده بود. وی هم همان طور که مرحوم آقای انصاری فرموده بود، برخورد نمود.
آقای انصاری فرموده بود: ایشان جزو اولیاء الله و در مقام اوتاد است. ظاهرا خودش هم خبر ندارد، تا چه رسد به مردم.
نکات قابل توجه این که اولا:
اولیای خدا و بزرگان، دیده ای غیر از این دیده ها دارند:
دیده ای خواهم که باشد شه شناس
تا شناسد شاه را در هر لباس
یا به قولی:
جان گرگان و سگان، هر یک جداست
متّحد، جان های شیران خداست
دوم:
مرحوم آقای انصاری، نشانی دقیق به (اسم خیابان، نام شخصی که ندیده و مشخصات کامل قضیّه) را با توجه به این که اهل آن منطقه نبوده، هم بیان کرد!
سوم:
ایشان حامل پیام حضرت ولی عصر علیه السلام بود و این مطلب در خور اهمیتی است.
چهارم:
اهمیت دادن به خانواده.
پنجم:
گاهی خود افراد هم نمی دانند در چه مقامی قرار دارند؛ لذا وارد شده که: برخی اصحاب حضرت مهدی علیه السلام تا شب ظهور نمی دانند که جزو یاران حضرت هستند.
__________________________________________________
فیض حضور، ص 87 تألیف: حجت الاسلام استاد سیدعباس موسوی مطلق
افزودن دیدگاه جدید