پایگاه رسمی حجت الاسلام موسوی مطلق: <

پس از آنکه عبیدالله حُر جعفی به امام جواب منفی داد و به امام گفت اسب و شمشیرش را خواهد داد، امام این آیه شریفه را تلاوت فرمودند: 

«وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا»(سوره کهف، آیه 51)

«من هرگز بر آن نیستم که گمراه کنندگان را به مددکاری [ ام] انتخاب کنم »

سبب نزول این آیه این است که: بعضی معتقد بودند که ابلیس و شیاطین از غیب اطلاعی دارند و از اخبار آسمانی‌‌ها چیزهائی می‌دانند.

«مَا أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا»(سوره کهف، آیه 51)

«من ابلیس و نسلش را در آفرینش آسمان ها و زمین، و در پدیدآوردن خودشان شاهد نگرفتم [تا در تدبیر نسبت به آفرینش یاری ام دهند]، من هرگز بر آن نیستم که گمراه کنندگان را به مددکاری [ ام] انتخاب کنم»

استفاده این آیه توسط سیدالشهداء علیه السلام در آن موقعیت یعنی:

دشمن ضعیف است، و جبهه‌ی حق را افراد گمراه نمی‌توانند یاری کنند.

هر کس او را یاری نکند گمراه است؛

یعنی: این تفکر که امام را با جان یاری نکنی و بخواهی فقط با مال یاری کنی سبب گمراهی دیگران است.